تاریخ های محلی ایران
مریم خسروآبادی؛ میلاد عجمی
چکیده
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمههای سدهی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعههای اسماعیلی توسط مغولان (سدهی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولتهای سنی و نیز سایر گروههای شیعه، فرقهای ضاله، ملحد، بیدین و نامسلمان ...
بیشتر
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمههای سدهی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعههای اسماعیلی توسط مغولان (سدهی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولتهای سنی و نیز سایر گروههای شیعه، فرقهای ضاله، ملحد، بیدین و نامسلمان خوانده میشد. باقیماندهی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولتهای بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمتآمیز میان جامعهی اسماعیلی با دولتهای پس از صفوی هستیم که به عقیدهی برخی، دولتهای مزبور، خود، علاقهای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمهی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعهی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولتهای مزبور، مجبور به مصالحهجویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینهها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان میدهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعهی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومتهای زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژهی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دورهی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
تاریخ های محلی ایران
مهرداد رونقی؛ جواد سخا؛ مسعود محمدی
چکیده
سلجوقیان کرمان یا آل قاورد (۴۳۲-۵۸۳ق) یکی ازحکومتهای مهم محلی در تاریخ سلجوقیان، توسط قاورد در کرمان شکل گرفت و به مدت یکصدوپنجاه سال از کرمان تا سواحل عمان را زیر سیطره خود داشت. این حکومت منشأ تحولاتی در اقتصاد و تجارت زمینی و دریایی شد؛ بطوریکه در این دوره کرمان به یکی از پایگاههای تجاری در قلمرو حکومتی سلجوقیان بزرگ تبدیل شد. ...
بیشتر
سلجوقیان کرمان یا آل قاورد (۴۳۲-۵۸۳ق) یکی ازحکومتهای مهم محلی در تاریخ سلجوقیان، توسط قاورد در کرمان شکل گرفت و به مدت یکصدوپنجاه سال از کرمان تا سواحل عمان را زیر سیطره خود داشت. این حکومت منشأ تحولاتی در اقتصاد و تجارت زمینی و دریایی شد؛ بطوریکه در این دوره کرمان به یکی از پایگاههای تجاری در قلمرو حکومتی سلجوقیان بزرگ تبدیل شد. اگرچه به دلیل بروز چالش بین سلطان ملکشاه و قاورد، چند جنگ رخ داد که موجب تیرگی روابط فیمابین شد، ولی سرانجام بین آنها صلح برقرار گشت و از آن پس آل قاورد سعی کردند در منازعات شاهزادگان و حکومت مرکزی دخالت نکنند. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل بقا و تداوم این سلسله محلی، آن هم در دوران بحرانی پس از مرگ ملکشاه است. نتایج تحقیق نشان داد که نگرش سیاسی جانشینان قاورد نسبت به حکومت مرکزی مبنی بر عدم مداخله در منازعات سلجوقیان و توجه آنها به شکوفایی تجاری و اقتصادی در درازمدت، رمز بقا و پایداری حکومت سلجوقیان کرمان شد. این پژوهش تلاش دارد تا بر اساس روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و در حوزهی مطالعات کتابخانه ای، موضوع را از زوایای مختلف مورد واکاوی قرار دهد.
فرهاد دشتکی نیا
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 117-130
چکیده
با استقرار نظام مشروطه دگرگونیهایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونیها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخشهای تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالتهایی بود ...
بیشتر
با استقرار نظام مشروطه دگرگونیهایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونیها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخشهای تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالتهایی بود که عدلیه نوین پس از انقلاب مشروطیت در آن شکل گرفت. پژوهش حاضر میکوشد با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی ضمن مطالعة تطبیقی تشکیلات عدلیه کرمان در دوره پیش و پس از انقلاب مشروطیت به این پرسش پاسخ دهد که: روند دگرگونی تشکیلات عدلیه ایالت کرمان در عصر انقلاب مشروطیت چگونه بود؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که انقلاب مشروطیت، بر مبنای قانون عدلیه اعظم، مرجعیت قضایی، ساختار تشکیلاتی، ترتیبات دادرسی و منابع مالی تشکیلات عدلیه کرمان را دگرگون کرد. این پژوهش قصد دارد بر پایة اسناد سازمان اسناد ملی، اسناد آرشیوهای خصوصی، اسناد منتشر نشدة کنسولگری انگلستان در کرمان، روزنامهها و منابع دستاول، تأثیر انقلاب مشروطیت بر تشکیلات قضایی ایران را در ایالات با تأکید بر ایالات کرمان تبیین و ارزیابی کند.
فریناز هوشیار؛ سهیلا ترابی فارسانی؛ فائزه صابری
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 145-158
چکیده
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره میشد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز ...
بیشتر
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره میشد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز خلافت موجب شد تا این ولایت کانون چالشهای متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی گردد. در این بررسی که به روش توصیفی– تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانهای انجام یافته است، کوشش شده تا با واکاوی مشکلات و چالشهای پیش روی والیان اموی در اداره کرمان، سیاستها و اقدامات آنان مورد بررسی قرار داده شود. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که فعالیت گروههای مخالف خلافت مانند خوارج، نارضایتی مردم، فشارهای مالیاتی و استقلال والیان و عاملان حکومتی، اداره کرمان را با چالشهای متعدد مواجه ساخته بود. امویان با اعزام والیان متعدد کوشیدند تا با اعمال سیاستهای خشونتآمیز و سختگیرانه شرایط را تحت کنترل خویش درآورند؛ با اینحال عدم مدارای آنان با اهالی کرمان موجب از دست رفتن امنیت و موقعیت اقتصادی این ولایت شد و کرمان را هرچه بیشتر به کانون شورشها تبدیل کرد.
محسن مرسلپور؛ محمد پیری
چکیده
حکومتها در منطقة کرمان میکوشیدند با ترویج کشاورزی و در اختیار گرفتن آب و تنظیم حقابه، درآمد پایداری داشته باشند. بنابر گزارش جغرافیدانان، در قرون نخستین اسلامی کشاورزی در کرمان رونق زیادی داشته و محصولات مختلفی در آنجا بهدست میآمده است؛ لکن عدم وجود راههای مناسب، فاصلة زیاد شهرها، موانع طبیعی چون کوهها و ناتوانی ...
بیشتر
حکومتها در منطقة کرمان میکوشیدند با ترویج کشاورزی و در اختیار گرفتن آب و تنظیم حقابه، درآمد پایداری داشته باشند. بنابر گزارش جغرافیدانان، در قرون نخستین اسلامی کشاورزی در کرمان رونق زیادی داشته و محصولات مختلفی در آنجا بهدست میآمده است؛ لکن عدم وجود راههای مناسب، فاصلة زیاد شهرها، موانع طبیعی چون کوهها و ناتوانی حکومتها در تأمین امنیت، عدم رونق تجارت و بازرگانی را در قرون نخستین اسلامی در کرمان سبب میشد. سلجوقیان ساختار اقتصادی کرمان را تغییر داده و تجارت را اساس اقتصاد این منطقه قرار دادند. مقالة حاضر که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به موضعگیری سلجوقیان در مورد مسائل اقتصادی و تغییراتی که در دورة سلجوقی در ساختار اقتصادی کرمان نسبت به ادوار پیش پدید آمد، پرداخته است. سؤال اصلی تحقیق حاضر مبتنی بر چگونگی نقش سلجوقیان در تغییر ساختار اقتصادی کرمان است؟ که این فرضیه مطرح شده که امرای سلجوقی و شیوه معیشت ایشان نقش مهمی در این تغییر داشتهاند. بر این اساس مقاله به این نتیجه دست یافته که سرشت شبانی و قبیلهای سلجوقیان به کشاورزی در کرمان آسیب وارد نمود اما ایشان با در اختیار گرفتن راههای تجاری، توانستند عواید سرشاری بهدست آورند و الگوی اقتصادی منطقه کرمان را تا حد زیادی تغییر دهند.
جمشید روستا؛ سحر پورمهدی زاده
چکیده
ایالتِ کرمان از اوایل دهة سوم قرن هفتم هجری توسط بُراقِ حاجب، فتح شده و تا اوایل قرن هشتم هجری تحت تسلّط این حاکم قراختایی و جانشینانش قرار داشت. کاردانی بُراق و برخی از جانشینانش نه تنها ثبات سیاسی کرمان را حفظ نمود بلکه در طول بیش از هشت دهه دوام این حکومت، تأثیراتی نیز در سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و بهویژه مذهبی کرمان داشت. ...
بیشتر
ایالتِ کرمان از اوایل دهة سوم قرن هفتم هجری توسط بُراقِ حاجب، فتح شده و تا اوایل قرن هشتم هجری تحت تسلّط این حاکم قراختایی و جانشینانش قرار داشت. کاردانی بُراق و برخی از جانشینانش نه تنها ثبات سیاسی کرمان را حفظ نمود بلکه در طول بیش از هشت دهه دوام این حکومت، تأثیراتی نیز در سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و بهویژه مذهبی کرمان داشت. پژوهش حاضر، با کاربرد روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، بر آن است تا در گام نخست نوع رویکرد مذهبی حاکمان قراختایی را مورد واکاوی قرار داده و در دومین گام وضعیت مذهبی کرمان همزمان با حاکمیت آنان را تشریح نماید. از همین رو پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از اینکه: حکّامِ قراختایی کرمان چه رویکرد مذهبی داشتند و جایگاه مذاهب مختلف در کرمان همزمان با حکومت آنان چگونه بود؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است حاکمان قراختاییِ کرمان اگرچه دارای خاستگاهی غیرایرانی و غیرمسلمان (بودایی) بودند امّا با ورود به کرمان در حوالی سالهای 619-620ق و پایهریزی حکومت خود در این سرزمینِ جدید، زیرکانه رویکردی تازه را در حوزههای مختلف سیاسی و بهویژه مذهبی در پیش گرفتند. امری که موجبات دوام هر چه بیشتر حکومت آنها در درون فرهنگ ایرانی ـ اسلامی را فراهم ساخت.
محمد خداوردی تاج ابادی
چکیده
کلانتری از مناصب مهم حکومتیِ کرمان عصر قاجاریه بود، که موقعیت ممتازی در تشکیلات اداری ایالت داشت. مهمترین کارکرد کلانتر در این دورة گردآوری مالیات و تأمین نظم و امنیت و نظارت بر ارزاق شهری بود. در این مقاله برآنیم تا به این پرسشها بپردازیم شرایط کسب مقام کلانتری در دورة قاجاریه چه بود؟ دگرگونی ساختار قدرت این منصب در دورة قاجاریه ...
بیشتر
کلانتری از مناصب مهم حکومتیِ کرمان عصر قاجاریه بود، که موقعیت ممتازی در تشکیلات اداری ایالت داشت. مهمترین کارکرد کلانتر در این دورة گردآوری مالیات و تأمین نظم و امنیت و نظارت بر ارزاق شهری بود. در این مقاله برآنیم تا به این پرسشها بپردازیم شرایط کسب مقام کلانتری در دورة قاجاریه چه بود؟ دگرگونی ساختار قدرت این منصب در دورة قاجاریه چگونه بود؟ ضمن بررسی کارکردهای منصب کلانتری نقش کلانترها را بر تغییرات سیاسی و اجتماعی جامعه شهری کرمان را نیز بررسی کنیم. برای پاسخ به پرسشها به روش تحلیلی و توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای و نشریات عصر قاجاریه جایگاه اداری کلانتر در کرمان بررسی شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مقام کلانتری به وسیله حاکم تعیین و بین طوایف معروف و حکومتگر کرمانی دست به دست میشد. ساختار قدرت کلانتری به سبب عدم لیاقت کلانترها در انجام وظایف شان یا حمایت از آشوبهای سیاسی و رقابتهای خاندانی برای کسب این مقام و ورود نهادهای جدید تنزل یافت. کلانترها با اتخاذ شیوههای عجولانه و خودسرانه در جمعآوری مالیات و نرخ بندی کالاهای اساسی فقر مردم را فراهم نمودند. عملکرد نامعقول برخی از آنها در برابر فرقه نوظهور شیخیه و مخالفانشان مسبب آشوبهای شهری شد.
فاطمه مختاری؛ اسدالله جودکی عزیزی؛ سیدرسول موسوی حاجی
چکیده
محور تاریخی شهر بم، مجموعة موسوم به «ارگ بم» است که در جبهة شمال شرقی شهر واقع شده است. علیرغم پژوهشهای متعدد و متنوعی که تاکنون در حوزههای باستانشناسی و معماری و در ارتباط با ساختار و سیمای این شهر در سدههای نخستین دوران اسلامی انجام گرفته است، هنوز هم پرسشهای مهم و کلیدی وجود دارند که به آنها پاسخهای مناسب و متقنی ...
بیشتر
محور تاریخی شهر بم، مجموعة موسوم به «ارگ بم» است که در جبهة شمال شرقی شهر واقع شده است. علیرغم پژوهشهای متعدد و متنوعی که تاکنون در حوزههای باستانشناسی و معماری و در ارتباط با ساختار و سیمای این شهر در سدههای نخستین دوران اسلامی انجام گرفته است، هنوز هم پرسشهای مهم و کلیدی وجود دارند که به آنها پاسخهای مناسب و متقنی داده نشده است. در پژوهش حاضر که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، تلاش میشود به این پرسش اساسی که سیمای شهر بم در سدههای نخستین دوران اسلامی به چه صورت بوده است؟ پاسخ داده شود.گردآوری دادهها به دو شیوة اسنادی (کتابخانهای) و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهند که شهر بم در سدههای نخستین اسلامی دارای سهبخش ارگ، شارستان و ربض بوده است. در این دوره مجموعة ارگ بم، هستة مرکزی شهر بوده و شارستانی محصور با چهار دروازه آنرا محاط کرده است. ربض شهر بارو نداشته و دو رودخانه در شمال و جنوب به صورت فیزیکی بخش بزرگی از آن را از بدنة شارستان جدا ساخته است. موانع طبیعی در شمال و شرق باعث شدند تا شهر در جهات جنوب و غرب توسعه پیدا کند. مساحت تقریبی شارستان 260 هکتار (که با ربض و باغات و مزارع جمعاً مساحتی بیش از 900 هکتار)بوده و شهر سه مسجد جامع داشته یکی در درون مجموعة ارگ و دوتای دیگر در عرصة شارستان.
کورش صالحی؛ زینب بلوچینژاد
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 93-108
چکیده
صفویان تا روزگار شاهعباس اول نظارت مناسبی بر اوضاع ایالات دور دست مانند مکران (بلوچستان) نداشتند؛ از این رو آنان بعد از تسلط بر این نواحی، با واگذار کردن ادارة بخشی از بلوچستان به والی کرمان و قسمت دیگری از آن به ملوک سیستان، به صورت نیابتی به حکومت با واسطه در این مناطق پرداختند. تأثیرات منفی این روند که به طور نسبی بر نظارت غیرمستقیم ...
بیشتر
صفویان تا روزگار شاهعباس اول نظارت مناسبی بر اوضاع ایالات دور دست مانند مکران (بلوچستان) نداشتند؛ از این رو آنان بعد از تسلط بر این نواحی، با واگذار کردن ادارة بخشی از بلوچستان به والی کرمان و قسمت دیگری از آن به ملوک سیستان، به صورت نیابتی به حکومت با واسطه در این مناطق پرداختند. تأثیرات منفی این روند که به طور نسبی بر نظارت غیرمستقیم ایالات استوار بود، در کوتاه مدت هویدا نشد اما در بلند مدت و به گاه ضعف حکومت مرکزی، مشکلات فراوانی را برای صفویان و کانونی از نارضایتی محلی را در بلوچستان پدید آورد و به پیروزی غلجاییان در حمله به سوی پایتخت صفویان کمک بسیاری نمود. سؤال اساسی این پژوهش این است که مبنای شورش بلوچهای جنوب شرق ایران در دورة صفویه چه بود؟ فرض اصلی مقاله بر آن است که حملات متعدد حکام کرمان، سختگیریهای مذهبی و فشارهای مالیاتی سبب نارضایتی مردم از حکومت صفویه و در نهایت شورش آنها گشت؛ این شورشهازمینههای تضعیف حکومت صفویه در مرزهای شرقیو گسترش شورش محمود افغان را فراهم نمود. این مقاله که به روش توصیفی ـ تحلیلی به فراز و نشیب تحولات این ایالت در روزگار صفویه میپردازد، نشان میدهد که عوض شدن نقش اقوام مرزنشین از مرزبانی به عامل نفوذ و یاریرسان مهاجمان تا چه میزان به طرز حکومت، رفتار و نگرش ساختار دولت مرکزی صفوی بستگی داشته است.
جمشید روستا؛ سحر پورمهدیزاده
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 153-172
چکیده
با تأملی در تاریخ حکومت محلی قراختائیان کرمان (708-619ق) میتوان دریافت که همزمان با حاکمیت این سلسله، برخی از بانوان قراختائی، با کاردانی و لیاقت، وارد عرصههای سیاسی شده و حتی میتوانند بر تخت حکومت قراختائیان کرمان، تکیه بزنند. به رغم نقش بسیار تأثیرگذار این زنان حاکمه در رونق سیاسی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی بخشی از سرزمین ایران ...
بیشتر
با تأملی در تاریخ حکومت محلی قراختائیان کرمان (708-619ق) میتوان دریافت که همزمان با حاکمیت این سلسله، برخی از بانوان قراختائی، با کاردانی و لیاقت، وارد عرصههای سیاسی شده و حتی میتوانند بر تخت حکومت قراختائیان کرمان، تکیه بزنند. به رغم نقش بسیار تأثیرگذار این زنان حاکمه در رونق سیاسی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی بخشی از سرزمین ایران طی قرون گذشته، در تحقیقات و پژوهشهای امروزی، توجّه و عنایت کافی به جایگاه این زنان حاکمه، مبذول نشده و خدمات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنان مغفول مانده است. از همین رو پژوهش حاضر با کاربرد روش تحلیلی بر آن است تا ضمن معرفی این زمامداران زن، فعالیتهای مستقیم و غیر مستقیم آنان در توسعة سیاست و اقتصاد سرزمین کرمان را مورد واکاوی قرار دهد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برخی از زنان این حکومت همچون ترکان خاتون و پادشاه خاتون توانستند بر صدر حکومت کرمان دست یافته و با ایجاد ثبات سیاسی و گسترش قلمرو، زمینه را برای رونق اقتصادی کرمان فراهم آورند
مهری ادریسی؛ علی عبداللهی نیا؛ علی رضا علی صوفی؛ داریوش رحمانیان
دوره 6، شماره اول -پیاپی 11-پاییز و زمستان 96 ، اسفند 1396، ، صفحه 53-66
چکیده
همزمان با رقابت عناصر عشیرهای افشاریه، زندیه و قاجاریه، نزاع دو جبهه فکری شیعی اهل طریقت نعمتاللهیه و اهل شریعت به سردمداری مجتهدان اصولی در شهر کرمان تشدید یافت و به قتل مشتاقعلیشاه و یکی از ابدالش انجامید. این دودستگی بر رخدادهای بعدی شهر کرمان بسیار تأثیرگذار بود. قاجاریه در مرحله تثبیت که مقارن عصر فتحعلیشاه بود، ناگزیر ...
بیشتر
همزمان با رقابت عناصر عشیرهای افشاریه، زندیه و قاجاریه، نزاع دو جبهه فکری شیعی اهل طریقت نعمتاللهیه و اهل شریعت به سردمداری مجتهدان اصولی در شهر کرمان تشدید یافت و به قتل مشتاقعلیشاه و یکی از ابدالش انجامید. این دودستگی بر رخدادهای بعدی شهر کرمان بسیار تأثیرگذار بود. قاجاریه در مرحله تثبیت که مقارن عصر فتحعلیشاه بود، ناگزیر خود را به نهادهای شهری که علما و روحانیون از قدرتمندترین آنها محسوب میشدند، نزدیک کرد؛ اتخاذ این سیاست، صوفیه را در معرض فشار و تهدید قرار داد. در دوره سلطنت محمدشاه، اهل شریعت شهرکرمان با اجرای شریعت، تفوق اهل طریقت را به چالشگرفتند. توضیح وقایع و بیان آثار و پیامدهای این دودستگی، موضوع پژوهش حاضر است. بررسی منابع و اسناد و تحلیل دادههای تاریخی، نشان از مجادله و مخاصمه این دو گروه متنفذ شهرکرمان در دوران سلطنت سه پادشاه اول سلسله قاجار دارد.
شمس الدین نجمی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، ، صفحه 67-80
چکیده
حملة آقا محمدخان قاجار به کرمان پیامدهای گستردة امنیتی و سیاسی در بر داشت. افزایشِ تکاپوهای هستههای محلی، در جنوب شرقِ ایران، وضعیتِ پرمخاطرهای به وجود آورده بود، به گونهای که احتمالِ انتزاعِ سیستان از ایران منتفی نبود. این وضعیت موجب شد تا قدرتِ مرکزی، برای برقراری امنیت در ایالتِ کرمان و بازسازی شهر کرمان که بخش عمدهای از ...
بیشتر
حملة آقا محمدخان قاجار به کرمان پیامدهای گستردة امنیتی و سیاسی در بر داشت. افزایشِ تکاپوهای هستههای محلی، در جنوب شرقِ ایران، وضعیتِ پرمخاطرهای به وجود آورده بود، به گونهای که احتمالِ انتزاعِ سیستان از ایران منتفی نبود. این وضعیت موجب شد تا قدرتِ مرکزی، برای برقراری امنیت در ایالتِ کرمان و بازسازی شهر کرمان که بخش عمدهای از زیرساختهای شهریاش را از دست داده بود، حکمرانانی از شاهزادگانِ عالیرتبة قاجار را به کرمان اعزام کند. در طیِ حکومت سلسلة قاجار روند برقراری امنیت از سویِ حکمرانان قاجاری در دستور کار قرار گرفت. در نوشتارِ حاضر، این موضوع با تأکید بر این مسئله بررسی خواهد شد که روندِ برقراری امنیت و ادارة سیاسیِ ایالتِ کرمان در دورة قاجار چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که شاهان قاجار، علیرغمِ بروز شورشهای محلی، با انتصابِ شاهزادگانِ عالیرتبه و دیوانسالارانِ کهنهکار قاجاری بهدرجات، به برقراری امنیت و بازسازیِ شهر ویران شدة کرمان پرداختند.
دوره 1، شماره اول-پاییز و زمستان 91 ، مهر 1391، ، صفحه 34-44
چکیده
چکیده
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا ...
بیشتر
چکیده
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا سال (357ق)تداوم یافت. در این زمان بهدلیل حضور دو قدرت آلبویه و سامانیان، بنیالیاس در طول مدت فرمانرواییشان با این دو حکومت درگیر بودند تا اینکه سرانجام کرمان ضمیمه حکومت آل بویه گردید. نوشتار حاضر بر آن است تا در حد توان دو مسئله اساسی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد: نخست بررسی زمینههای قدرتگیری خاندان بنیالیاس در ایالت کرمان و سپس بیان چگونگی روابط این حکومت محلی با دو حکومت قدرتمند آل بویه و سامانیان.