pajoheshi
سید محمود سادات بیدگلی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 9-26
چکیده
این مقاله به بررسی چالش اقتصادی و چالش دینی که در کاشان بر سر راه ایجاد ساختار مشروطه وجود داشت، میپردازد. بستر اقتصادی کاشان میراثدار وضعیت نابسامان اقتصادی ایران دورة قاجار بود که پذیرش نظام نوین را با مشکل مواجه میکرد. جامعة کاشان در دورة قاجار جامعهای ایستاست با عقاید سخت مذهبی که در آن مشروطه و نظام نوین پذیرش نداشت. نوشتن ...
بیشتر
این مقاله به بررسی چالش اقتصادی و چالش دینی که در کاشان بر سر راه ایجاد ساختار مشروطه وجود داشت، میپردازد. بستر اقتصادی کاشان میراثدار وضعیت نابسامان اقتصادی ایران دورة قاجار بود که پذیرش نظام نوین را با مشکل مواجه میکرد. جامعة کاشان در دورة قاجار جامعهای ایستاست با عقاید سخت مذهبی که در آن مشروطه و نظام نوین پذیرش نداشت. نوشتن دو رساله کلمات انجمن و رسالة انصافیه در جهت تطبیق دادن مشروطه با اسلام جهت متقاعد کردن جامعه به پذیرش نظام نوین صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از اسناد،نسخ خطی و منابع اصلی به دنبال آزمون این فرضیه است که «آیا وضعیت اقتصادی و فرهنگی کاشان در دورة قاجار بر پذیرش مشروطه در کاشان تأثیر داشتهاست؟». یافتههای این پژوهش نشان میدهد که وضعیت اقتصادی نابسامان کاشان در دورة قاجار، چالش بزرگی بر سر راه پذیرش نظام جدید بود. وضعیت فرهنگی شهر و ساختار ایستای آن، چالش فرهنگی استقرار نظام نوین بود. نوشتن رساله انصافیه، برای اثبات انطباق مشروطه با اسلام، در جهت کمک به استقرار نظام نوین در کاشان ارزیابی میشود.
pajoheshi
محمد مریوانی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 27-46
چکیده
علیرضاخان گروسی در سال 1260ق، در بیجار گروس، به دنیا آمد. در سن 15 سالگی وارد خدمت دولت شد و 54 سال در مشاغل مختلف نظامی و حکومتی به خدمت پرداخت. در سن 18 سالگی به حکومت گروس رسید اما به دلیل تجربة کم، از حکومت معزول شد و از آن پس به مشاغل نظامی پرداخت. از سال 1300 تا سال 1329ق بارها حاکم گروس شد و در طی این سالها با جدیت در جهت ارتقای گروس تلاش ...
بیشتر
علیرضاخان گروسی در سال 1260ق، در بیجار گروس، به دنیا آمد. در سن 15 سالگی وارد خدمت دولت شد و 54 سال در مشاغل مختلف نظامی و حکومتی به خدمت پرداخت. در سن 18 سالگی به حکومت گروس رسید اما به دلیل تجربة کم، از حکومت معزول شد و از آن پس به مشاغل نظامی پرداخت. از سال 1300 تا سال 1329ق بارها حاکم گروس شد و در طی این سالها با جدیت در جهت ارتقای گروس تلاش کرد؛ اما اینکه تلاشهای ایشان در چه زمینههاییصورت گرفت و تا چه حدی مثمر ثمر واقع شد؛ مبحثی قابل توجه در این پژوهش است. علیرضاخان باآنکه فردی استبدادطلب بود، با آغاز مشروطه و بنا به سیاست روز، به یک مشروطهخواه تبدیل شد؛ اما در سال 1329ق ناگهان به مشروطه و مشروطهخواهان پشت کرد و به سالارالدولة قاجار که برای سرکوبی نهضت مشروطه قیام کرده بود، پیوست. وی با این اقدام تردیدآفرین، همگان را دربارة اندیشهها و اعمالش سردرگم کرد. این مقاله بر آن است تا براساس مدارک و منابع معتبر،شخصیت و عملکردعلیرضاخان را، بهعنوان شخصی تأثیرگذار در حوادث بزرگ ملی و منطقهای دوران قاجار، چه قبل از مشروطه و چه بعد از آن، بررسی کند و زمینهها و عواملی که در تغییر دیدگاه پیدرپی وی نسبت به مشروطه دخیل بودهاند را نیز مورد کنکاش قرار دهد.
pajoheshi
ایرج رضایی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 47-66
چکیده
شواهد متعدد و آثارارزشمندِ برجای مانده نشان از اهمیت شهر کرمانشاه در دوران پیش از اسلام بهویژه در دورة ساسانیدارد، با اینحالهنوزدرباره بسیاری از موضوعات مرتبط با این شهر از جمله پیشینة استقرار، زمان دقیق ساخت، صورت اصلیِ نام شهر در دوران ساسانی یا پیش از آن و نیز وجه تسمیة این نام ابهامات زیادی وجود دارد. کاوشهای باستانشناسیِ ...
بیشتر
شواهد متعدد و آثارارزشمندِ برجای مانده نشان از اهمیت شهر کرمانشاه در دوران پیش از اسلام بهویژه در دورة ساسانیدارد، با اینحالهنوزدرباره بسیاری از موضوعات مرتبط با این شهر از جمله پیشینة استقرار، زمان دقیق ساخت، صورت اصلیِ نام شهر در دوران ساسانی یا پیش از آن و نیز وجه تسمیة این نام ابهامات زیادی وجود دارد. کاوشهای باستانشناسیِ منطقه نیز تاکنون نتوانسته است گرهگشای این معما باشد؛ زیرا در قیاس با وسعت قابل توجه بقایایِ ساسانیِ شهر،کاوشهای ناچیزیانجام شده و بنابراین تلاشهای صورت گرفته برای کشف احتمالیِ کتیبهها و شواهدی از این دست که میتوانست به نحوی روشنگری نماید، بینتیجه مانده است. در سدهاخیر براساس نوشتههای مورخان پیشین، نظریاتی آمیخته با حدس و گمان درباره نام کرمانشاه در دوران پیش از اسلامارائه شده است. برخی نیز بر اساس متون پرشمارِ برجای مانده از دوران اسلامی، بهریشهیابی نام این شهر پرداختهاند. علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته از سوی پژوهشگران مختلف که با بررسی بیشتر منابع موجود، اعم از فارسی و عربی و متون کلاسیک غرب همراه بوده است، کاستیهایی نیز در کار آنها بهچشم میخورد که از آن جمله کم توجهی یا بیتوجهی به سنتهایِ شفاهیِ مردمِ بومیِ منطقه، لحاظ ننمودن برخی از متون و منابع تاریخی مهم در تحقیقات خود و غفلتِ آشکار از برخی ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی این دیار بوده است. در این مقاله ضمن تجزیه و تحلیل نظرات و آراء پژوهشگران پیشین و تمرکز برمنابع و شواهدی که کم و بیش از نگاه آنها مخفی مانده،تلاش شده است تا درباره برخی از موضوعات و ابهامات پیشگفته پیشنهادها یا نکات تازهای مطرح شود.
pajoheshi
شمس الدین نجمی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 67-80
چکیده
حملة آقا محمدخان قاجار به کرمان پیامدهای گستردة امنیتی و سیاسی در بر داشت. افزایشِ تکاپوهای هستههای محلی، در جنوب شرقِ ایران، وضعیتِ پرمخاطرهای به وجود آورده بود، به گونهای که احتمالِ انتزاعِ سیستان از ایران منتفی نبود. این وضعیت موجب شد تا قدرتِ مرکزی، برای برقراری امنیت در ایالتِ کرمان و بازسازی شهر کرمان که بخش عمدهای از ...
بیشتر
حملة آقا محمدخان قاجار به کرمان پیامدهای گستردة امنیتی و سیاسی در بر داشت. افزایشِ تکاپوهای هستههای محلی، در جنوب شرقِ ایران، وضعیتِ پرمخاطرهای به وجود آورده بود، به گونهای که احتمالِ انتزاعِ سیستان از ایران منتفی نبود. این وضعیت موجب شد تا قدرتِ مرکزی، برای برقراری امنیت در ایالتِ کرمان و بازسازی شهر کرمان که بخش عمدهای از زیرساختهای شهریاش را از دست داده بود، حکمرانانی از شاهزادگانِ عالیرتبة قاجار را به کرمان اعزام کند. در طیِ حکومت سلسلة قاجار روند برقراری امنیت از سویِ حکمرانان قاجاری در دستور کار قرار گرفت. در نوشتارِ حاضر، این موضوع با تأکید بر این مسئله بررسی خواهد شد که روندِ برقراری امنیت و ادارة سیاسیِ ایالتِ کرمان در دورة قاجار چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که شاهان قاجار، علیرغمِ بروز شورشهای محلی، با انتصابِ شاهزادگانِ عالیرتبه و دیوانسالارانِ کهنهکار قاجاری بهدرجات، به برقراری امنیت و بازسازیِ شهر ویران شدة کرمان پرداختند.
pajoheshi
علیه جوانمردی؛ نصرالله پور محمدی املشی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 81-96
چکیده
خاستگاه نقشبندیه، ماوراءالنهر و خراسان بود و از این مراکز به سایر مناطق، از جمله کردستان نفوذ پیدا کرد؛ که این مهم در کردستان توسط مولانا خالد شهرزوری بود. چرایی و چگونگی نفوذ شیوخ اورامان بین مردم و نقش آنها در تحولات سیاسی قرن بیستم مسئلة محوری این پژوهش میباشد. مشایخ و بزرگان طریقتها در کردستان به ویژه نقشبندیه، به واسطة ...
بیشتر
خاستگاه نقشبندیه، ماوراءالنهر و خراسان بود و از این مراکز به سایر مناطق، از جمله کردستان نفوذ پیدا کرد؛ که این مهم در کردستان توسط مولانا خالد شهرزوری بود. چرایی و چگونگی نفوذ شیوخ اورامان بین مردم و نقش آنها در تحولات سیاسی قرن بیستم مسئلة محوری این پژوهش میباشد. مشایخ و بزرگان طریقتها در کردستان به ویژه نقشبندیه، به واسطة حمایت و پشتیبانی مردم از آنها و همچنین با حذف حکومتهای محلی، در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی در عرصههای گوناگون بودند. نفوذ سیاسی شیوخ اورامان در دوران قاجار و به خصوص در زمان مشروطه و پس از آن افزایش یافت. با وقوع جنگ جهانی اول فرمان جهاد در مقابل روس و انگلیس صادر کردند و با جذب مریدان و پیروان بیشتر آنان را به جنگ تشویق نمودند. به طور کلی فعالیت سیاسی طریقت نقشبندیه به خصوص شیوخ اورامان در دورة قاجاریه به بالاترین سطح خود رسیده بود.
pajoheshi
نبی اله باقری زاد گنجی؛ سید ابوالفضل رضوی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 97-110
چکیده
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت ...
بیشتر
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد میشود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی میکند. حاصل تحقیقات نشان میدهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نامگذاری مازندران با ویژگیهای جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابتهای خاندانی، درگیریهای داخلی و توسعهطلبی حکام، در نوسان بوده است.
pajoheshi
محمد رضایی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 111-122
چکیده
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخنگاری محلی در قرون اولیه میداند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت میدهد، آغاز تاریخنگاری محلی آذربایجان همزمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرستهای موجود اشارههای گذرا و پراکندهای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخنگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات ...
بیشتر
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخنگاری محلی در قرون اولیه میداند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت میدهد، آغاز تاریخنگاری محلی آذربایجان همزمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرستهای موجود اشارههای گذرا و پراکندهای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخنگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات شروع شده و طی قرون بعدی، با فراز و نشیبهایی تداوم یافته، ولی اکثر این آثار در حوادث ایام از بین رفتهاند. در این میان، عوامل تأثیرگذار بر تکوین و تداوم تاریخنگاری محلی آذربایجان در برخی مؤلفهها؛ اشتراکات و افتراقاتی با سایر مناطق ایران دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای، سیر تاریخنگاری محلی آذربایجان، از ابتدای شکلگیری تا شروع تاریخنگاری معاصر، را بررسی و ضمن شناسایی علل و زمینههای تأثیرگذار، تفاوتهای آن با سایر مناطق را روشن کند و پاسخی برای این سؤال بیابد که تاریخنگاری محلی در آذربایجان از چه زمانی آغاز شد و علل و زمینههای توجه به آن کدامند؟
pajoheshi
کشواد سیاهپور
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 123-136
چکیده
بیگلربیگی کهگیلویه و بهبهان در عصر صفوی از موقعیت و جایگاه سیاسی ـ اجتماعی بالایی برخوردار بود. البته این جایگاه، پس از سقوط صفویه و نابسامانی کشور در دورههای افشاریه و زندیه، متزلزل شد؛ بنابراین، به دنبال درگیری و تقابل مدعیان زند و قاجار، منطقة مذکور سیاست تمایل و جانبداری قاجارها را پیشه کرد. با این حال، حدود دو دهه بعد از ...
بیشتر
بیگلربیگی کهگیلویه و بهبهان در عصر صفوی از موقعیت و جایگاه سیاسی ـ اجتماعی بالایی برخوردار بود. البته این جایگاه، پس از سقوط صفویه و نابسامانی کشور در دورههای افشاریه و زندیه، متزلزل شد؛ بنابراین، به دنبال درگیری و تقابل مدعیان زند و قاجار، منطقة مذکور سیاست تمایل و جانبداری قاجارها را پیشه کرد. با این حال، حدود دو دهه بعد از روی کار آمدن قاجار و شیوة رفتار و عملکرد آنها، ولایت مزبور بهتدریج از ثبات و امنیت دور شد و شورشهایی علیه حکمرانان جدید صورت گرفت. بیشتر این شورشها، به دلیل تحصیل مالیات و جبایت آن بود. با وجودی که ولایت مذکور بافت ایلی و عشیرهای داشت و اتحاد آنان میتوانست موجب دردسر حاکمان قاجاری شود؛ تصمیمگیران حکومت قاجار، با سیاست هوشمندانه ــ و دیپلماسی درست ــ موفق به ادارة طولانی مدت منطقه گشتند. این مقاله، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی، موقعیت و جایگاه سیاسی ولایت بهبهان و کهگیلویه را در ارتباط با حکومت قاجار مورد مداقه قرار داده است. یافتهها نشان میدهد، حاکمان قاجار در اعمال سیاستهای خویش، موفق بودند و این روند را تا پایان حفظ و تداوم بخشیدند.
pajoheshi
جهانبخش ثواقب؛ مهدی صلاح؛ پرستو مظفری
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 137-156
چکیده
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخهای محلی حیات بالندهای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایشهای زیستبومنگاری پررنگی دارند. این تاریخها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهمترین نمونههای این تواریخ، تاریخ سلاطین ...
بیشتر
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخهای محلی حیات بالندهای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایشهای زیستبومنگاری پررنگی دارند. این تاریخها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهمترین نمونههای این تواریخ، تاریخ سلاطین هورامان است. این کتاب، در عهد مظفری، با محوریت سلسله سلاطین هورامان و در منطقة هورامان کردستان نگارش یافته است. خاندان سلاطین هورامان، از امرای حاکم بر بلوک هورامان،از بلوکات تابع ایالت کردستان ایران به مرکزیت سنندج بودند که تاسال 1284ق. خاندان کرد اردلان بر این ایالت حکومت میکردند. یافتههای پژوهش نشان میدهد از میان آثار عرضهشده در کردستان، از صدر قاجار تا پایان عهد مظفری، بهجز کتاب تحفة ناصری از میرزا شکرالله سنندجی، که برخی دیدگاههای نوین نسبت به تاریخنویسی داشته است، بقیة تواریخ از جمله تاریخ سلاطین هورامان به سبک و سیاق مورخان سنّتی نگارش یافته است.
pajoheshi
بدرالسادت علیزاده مقدم؛ ملیحه زمانی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 137-152
چکیده
یکی از درخشانترین دورههای تاریخ شهر اصفهان، دورة حکمرانی سلجوقیان است. چنانکه مورخین این دوره از این شهر با نام "خیر البلاد" یاد کردهاند. بدونتردید از جمله عوامل مؤثر در اهمیت اصفهان دورة سلجوقی، وضعیت اقتصادی و تجاری این شهر بوده است. این پژوهش برآن است که، با تکیه بر دادههای تاریخی و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین عوامل ...
بیشتر
یکی از درخشانترین دورههای تاریخ شهر اصفهان، دورة حکمرانی سلجوقیان است. چنانکه مورخین این دوره از این شهر با نام "خیر البلاد" یاد کردهاند. بدونتردید از جمله عوامل مؤثر در اهمیت اصفهان دورة سلجوقی، وضعیت اقتصادی و تجاری این شهر بوده است. این پژوهش برآن است که، با تکیه بر دادههای تاریخی و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین عوامل مؤثر در رونق و اعتلای وضعیت اقتصادی و تجاری اصفهان در عهد سلاجقه بپردازد. پرسش اصلی که این مقاله بر اساس آن سامان یافته، این است که چه عواملی سبب اعتلا و شکوفایی اوضاع اقتصادی و تجاری اصفهان عصر سلجوقی بوده است؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح میشود که سلاطین بزرگ سلجوقی (429-485ق)، علاوه بر درک امکانات و شرایط مناسب شهر اصفهان، با ایجاد ثبات و امنیت و اتخاذ سیاستهای مالی و عمرانی مناسب، در جهت حمایت از تولیدکنندگان و صنعتگران، نقش مؤثری در رونق اقتصادی و تجاری اصفهان در این دوره ایفاء کردند.
pajoheshi
محمد شورمیج
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 153-168
چکیده
خاندان اسحاقیه در غرب گیلان، بهخصوص منطقة فومن، سالیان زیادی (از قرن هفتم تا دهم هجری) دارای قدرت و فرمانروایی بودند.این خاندان از دورة مغول، با حکومتهای گوناگونی در ایران مواجه شدند و غالباً، به استقلال، در منطقه فرمانروایی میکردند؛ ولی در زمان حکومت صفویه، بهویژه از اواخر دورة شاه اسماعیل اول، قدرت سیاسی آنها زوال یافت و ...
بیشتر
خاندان اسحاقیه در غرب گیلان، بهخصوص منطقة فومن، سالیان زیادی (از قرن هفتم تا دهم هجری) دارای قدرت و فرمانروایی بودند.این خاندان از دورة مغول، با حکومتهای گوناگونی در ایران مواجه شدند و غالباً، به استقلال، در منطقه فرمانروایی میکردند؛ ولی در زمان حکومت صفویه، بهویژه از اواخر دورة شاه اسماعیل اول، قدرت سیاسی آنها زوال یافت و تقریباً مطیع دولت مرکزی شدند. سرانجام، این خاندان در زمان شاه عباس اول، در سال 1000ق، بهدلیل رقابت درون منطقهای و سیاست تمرکزگرایی دولت مرکزی، از بین رفتند. در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی حُکام اسحاقیه در غرب گیلان عصر صفوی، و رابطة آنها با حکومت صفوی و آل کیا در شرق گیلان، پرداخته میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که خاندان اسحاقیه، با استفاده از موقعیت جغرافیایی و جایگاه مناسب خاندان خود، توانستند سالیان متمادی در غرب گیلان حکومت کنند.
pajoheshi
طهمورث مهرابی؛ هاشم آقاجانی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، صفحه 169-180
چکیده
شهر شوش یکی از شهرهایی است که به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی خاص، دارای اهمیت ویژهای در تاریخ ایران بوده است. این شهر، به دلیل داشتن پیشینة تاریخی، بهخصوص در دورة ایلامیان و هخامنشیان، از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار بود و یکی از مناطق کلیدی و سرنوشتساز در تاریخ این دوران به شمار میرفت. در عهد ساسانیان، ...
بیشتر
شهر شوش یکی از شهرهایی است که به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی خاص، دارای اهمیت ویژهای در تاریخ ایران بوده است. این شهر، به دلیل داشتن پیشینة تاریخی، بهخصوص در دورة ایلامیان و هخامنشیان، از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار بود و یکی از مناطق کلیدی و سرنوشتساز در تاریخ این دوران به شمار میرفت. در عهد ساسانیان، با اینکه شوش در مسیر جادة ابریشم قرار داشت و از اهمیت تجاری- اقتصادی ویژهای برخوردار بود، اما بیشتر مدارک و شواهد نشان دهندة سقوط سیاسی ـ اقتصادی این شهر در این دوره است. این پژوهش، تلاش دارد تا به روش تاریخی و با استفاده از مدارک و شواهد تاریخی و یافتههای باستانشناسی، همچنین با تکیه بر منابع این دوران، به جایگاه و اهمیت شهر شوش و دلایل افت و سقوط آن در دورة ساسانیان بپردازد.