تاریخ های محلی ایران
معصومه حنیفه؛ محمدامیر شیخ نوری
چکیده
منطقه گیلان، بهعنوان پل ارتباطی ایران و کشورهای همسایه شمالی همواره تحت تأثیر جریان نوگرایی قرار داشت. روند نوگرایی زنان پس از مشروطیت و بهدنبال احداث مؤسسات آموزشی دخترانه آغاز گردید، این رویه با شکلگیری جمعیتهای ویژه زنانه در شهر رشت، سرعت گرفت. از میان این انجمنها، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، به مدیریت روشنک ...
بیشتر
منطقه گیلان، بهعنوان پل ارتباطی ایران و کشورهای همسایه شمالی همواره تحت تأثیر جریان نوگرایی قرار داشت. روند نوگرایی زنان پس از مشروطیت و بهدنبال احداث مؤسسات آموزشی دخترانه آغاز گردید، این رویه با شکلگیری جمعیتهای ویژه زنانه در شهر رشت، سرعت گرفت. از میان این انجمنها، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، به مدیریت روشنک نوعدوست، بود که در سالهای 1300-1310 ش فعالیت داشت. این پرسش مطرح میشود که نشریه پیک سعادت نسوان، چه تأثیری بر حیات فرهنگی- اجتماعی زنان رشت داشت؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که هدف این نشریه ایجاد خودباوری در میان زنان، تشویق بانوان به آموزشهای نوین و مبارزه با بیعدالتی در جامعه بود. این مطالعه با استفاده از روش تاریخی و رویکردهای توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و بررسی در این زمینه میپردازد. دادههای پژوهش مقالات نشریه پیک سعادت نسوان، اسناد آرشیوی و منابع کتابخانهای است. پژوهش پیشرو بررسی خود را پیرامون شاخصهای آموزش، سلامت مادران، اشتغال و ازدواج بانوان قرار داده است.
محمدحسن مرادی؛ اعظم اسماعیل زاده
چکیده
در عصر مشروطه شمار فراوانی انجمن در سراسر ایران و از جمله در شهرهای گیلان؛ مانند رشت، انزلی، لاهیجان و آستارا تشکیل شدند. شکلگیری انجمنها؛ همانند دیگر نهادها و سازمانهای مردمی، تلاش برای استقرار نظم جدید و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در عرصه سیاست و امور اجتماعی با هدف مشروطهخواهی و حاکمیت بخشیدن به قانون ...
بیشتر
در عصر مشروطه شمار فراوانی انجمن در سراسر ایران و از جمله در شهرهای گیلان؛ مانند رشت، انزلی، لاهیجان و آستارا تشکیل شدند. شکلگیری انجمنها؛ همانند دیگر نهادها و سازمانهای مردمی، تلاش برای استقرار نظم جدید و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در عرصه سیاست و امور اجتماعی با هدف مشروطهخواهی و حاکمیت بخشیدن به قانون و آزادی بود. انجمن ملی انزلی در بندر کوچکی بر کنار سواحل دریای خزر تاسیس شد، شهری که در آشنایی ایرانیان با غرب سهیم بود. موقعیت خاص جغرافیایی بندرانزلی بر فعالیت و تحرک انجمن ملی انزلی هر چه بیشتر افزود. با وجود نقشهای متعدد و مهمی که این انجمن ایفا نمود، اما تاکنون پژوهشی مستقل درباره آن صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با محور قرار دادن انجمن ملی انزلی درصدد پاسخ به این پرسش است که انجمن ملی انزلی چه کارکردهایی داشت؟ این انجمن کارکردهای مختلفی را در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امور عامالمنفعه به اجرا گذاشت. تبین و بررسی مسأله مزبور بر پایه دادههای تاریخی که از خلال اوراق روزنامهها و کتب به روش کتابخانهای فراهم آمد، با عنایت به رویکرد توصیفی ـ تحلیلی هدف پژوهش حاضر است.یافتههای تحقیق نشان می دهد، انجمن ملی انزلی با یاری و همراهی مردم و دیگر انجمنها، نه تنها از مشروطه خواهی و نهادهای آن دفاع نمود بلکه با توجه به درخواستهای مردمی ترتیب و ساماندهی امورات مختلف اجتماعی و اقتصادی را وجه همت خود قرار داد؛ و به توفیقاتی هم نائل شدند.
حسن کهنسال؛ عباس پناهی
چکیده
با وجود اینکه گیلانیان و دیلمیان به عنوان یکی از مهمترین اقوام ساکن مناطق جلگهای و کوهستانی جنوب دریای کاسپین در آغاز حکومت ساسانیان با سرسختی حاضر به اطاعت از آنان شدند، اما در طول دوران حکومت ساسانیان، مناسباتشان با فراز و فرودهایی همراه بوده است. فرضیۀ مقاله پیشرو این است که ساسانیان با توجه به نیروی جنگی دیلمیان، سعی داشتند ...
بیشتر
با وجود اینکه گیلانیان و دیلمیان به عنوان یکی از مهمترین اقوام ساکن مناطق جلگهای و کوهستانی جنوب دریای کاسپین در آغاز حکومت ساسانیان با سرسختی حاضر به اطاعت از آنان شدند، اما در طول دوران حکومت ساسانیان، مناسباتشان با فراز و فرودهایی همراه بوده است. فرضیۀ مقاله پیشرو این است که ساسانیان با توجه به نیروی جنگی دیلمیان، سعی داشتند از مهارت این اقوام در جنگهای خود با رومیان و سایر مخالفان و دشمنانشان سود جویند؛ اما با وجود وابستگی نظامی به این اقوام، آنان در برنامههای خود تلاش داشتند سرزمین گیلان و دیلم بهعنوان بخشی از شاهنشاهی ساسانی باقی بماند. هدف پژوهش حاضر،تجزیه و تحلیل دلایل همگرایی و واگرایی دیلمیان و گیلانیان با ساسانیان در مناسبات سیاسی و نبردهای آنان بوده است. روش پژوهش مطالعة حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر دادههای کتابخانهای است.نگارندگان در مناسبات ساسانیان با اقوام گیل و دیلم درصدد پاسخ دادن به این پرسشاند که با توجه به اهمّیتی که دیلمیان و گیلانیان در ساختار سیاسی و نظامی عصر ساسانی داشتند، ساسانیان چه سیاستی در برابر دیلمیان و گیلانیان اتخاذ نمودند؟ نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد که ساسانیان، دیلمیان را به چشم جنگجویانی میدیدند که تسلط و بهکارگیری آنان در ساختار نظامیشان موجب تقویت توان نظامی و برتری آنان میشد.
صالح پرگاری؛ حسین محمدی؛ وحید فرحی دیگه سرا
چکیده
حکومت محلی آل کیا در فاصلة سدههای هشتم تا دهم هجری قمری در گیلان و نواحی واقع در شرق سپیدرود موسوم به بیهپیش قدرت را در دست داشتند. این خاندان حکومتگر، با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه به اقتضای شرایط و مناسبات زمانه، خود را از گزند حملات حکومتهای وقت که در ایران بر سر کار بودند حفظ نمودند و حتی الامکان توانستند که استقلال داخلی خود ...
بیشتر
حکومت محلی آل کیا در فاصلة سدههای هشتم تا دهم هجری قمری در گیلان و نواحی واقع در شرق سپیدرود موسوم به بیهپیش قدرت را در دست داشتند. این خاندان حکومتگر، با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه به اقتضای شرایط و مناسبات زمانه، خود را از گزند حملات حکومتهای وقت که در ایران بر سر کار بودند حفظ نمودند و حتی الامکان توانستند که استقلال داخلی خود را تداوم بخشند. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی در پی آن است که به بررسی عوامل و فاکتورهایی که باعث همگرایی آل کیا با حکومتهای مرکزی وقت و همچنین مسائلی که موجب تحریک و افزایش واگرایی و میل به استقلال بیشتر در آنها شده است بپردازد. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که عواملی همانند میل به حفظ قدرت در این خاندان محلی و ایمن شدن در برابر حملات حاکمان مرکزی میل به همگرایی را بین طرفین تقویت و همچنین تمایل به کسب قلمروی جدید توسط آل کیا و عامل جغرافیایی و اقلیمی و داشتن مذهب متفاوت با حکومت مرکزی و استقلال اقتصادی این خاندان و نوع معیشت و عدم کمبود منابع آبی و مبارزات مداوم دهقانی در طول تاریخ گیلان، از نیروهای محرکة واگرایی بوده است.
اسماعیل حسنزاده
چکیده
کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیبهای زیادی در روابط با حکومتهای محلی و منطقهای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، بهتناسب ضرورتهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاستهایی اتخاذ میکردند. یکی از این مقاطع دورة حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آققویونلوها همزمان شد. این همزمانی ...
بیشتر
کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیبهای زیادی در روابط با حکومتهای محلی و منطقهای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، بهتناسب ضرورتهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاستهایی اتخاذ میکردند. یکی از این مقاطع دورة حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آققویونلوها همزمان شد. این همزمانی موجب عدول میرزاعلی از سیاست خارجی سنتی خاندان مبتنی بر تابعیت در قبال حکومت مرکزی ایران و اتخاذ سیاست تقابل تهاجمی گردید. این مقاله، با بهرهگیری از منابع اصلی این دوره و تحلیل مضمونی روایتهای تاریخی، به دنبال تبیین تأثیر اصلاحات بر بیثباتی داخلی و علل شکست سیاست تقابل تهاجمی در قبال آققویونلوهاست. همزمانی اجرای اصلاحات داخلی با اتخاذ سیاست خارجی جدید به تشدید رقابتهای درون خاندان کیائی انجامید. شکستهای متعدد میرزاعلی در سیاست خارجی از جمله درقبال مرعشیان مازندران، آققویونلوها و سایر حکومتهای محلی به ازدست رفتن بخشی از قلمرو سنتیشان منجر شد. در نتیجه این شکستها و تشدید نارضایتی داخلی، میرزاعلی به قتل رسید و حکومت کیائیان مجبور به تابعیت از حکومت مرکزی ایران شد.
اعظم اسماعیل زاده؛ علیرضا علی صوفی
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 205-218
چکیده
مشخص نبودن منابع دهقانان در سطح ملی و مشکلات سازماندهی آنان در روستاهای جدا و پراکندة ایران مانع از آن شد که دهقانان به عنوان یک طبقه در جریان انقلاب مشروطیت شرکت داشته باشند اما در عصر مشروطه، جنبشهای دهقانی چندی در برخی از مناطق کشور رخ داد. سرزمین گیلان یکی از مناطقی بود که دهقانان آن، بهطور جدی، تقریباً در سراسر منطقه، درگیر ...
بیشتر
مشخص نبودن منابع دهقانان در سطح ملی و مشکلات سازماندهی آنان در روستاهای جدا و پراکندة ایران مانع از آن شد که دهقانان به عنوان یک طبقه در جریان انقلاب مشروطیت شرکت داشته باشند اما در عصر مشروطه، جنبشهای دهقانی چندی در برخی از مناطق کشور رخ داد. سرزمین گیلان یکی از مناطقی بود که دهقانان آن، بهطور جدی، تقریباً در سراسر منطقه، درگیر جنبش دهقانی بر علیه اربابان بودند. دهقانان در طی جنبش اقدامات متفاوتی جهت مبارزه با اربابان انجام دادند و از حمایت گروهها و احزاب سیاسی همچون اجتماعیون عامیون، انجمن عباسی و سوسیال دموکراتهای گیلان بهرهمند شدند. هدف مقاله بررسی مسئلة تحقیق، یعنی چگونگی اقدامات دهقانان در طی جنبش بر علیه اربابان، با توجه به حمایتهای احزاب سیاسی، براساس منابع تاریخی و برخی از روزنامههای عصر مشروطه به روش توصیفی ـ تحلیلی است. دستاوردهای تحقیق نشان داد دهقانان طی مراحل مختلف جنبش، به اقداماتی نظیر نپرداختن بهرة مالکانه، زدوخورد و درگیری با مالکان و اخراج آنان ازروستاها، و تشکیل انجمنهای روستایی دست زدند. پس از دوسال درگیری دهقانان با مالکان، علیرغم پیروزیهای موقت دهقانان، بهدلیل عدم حمایت مجلس و انجمن ولایتی گیلان از دهقانان، جنبش دهقانی با شکست به پایان رسید و بار دیگر نظام ارباب ـ رعیتی بر گیلان حکمفرما شد.
محمد شورمیج
دوره 4، شماره دوم-پیاپی 8-بهار و تابستان 95 ، شهریور 1395، ، صفحه 95-106
چکیده
در جریان جنگ جهانی اول، هیئت اتحاد اسلام جنبش جنگل، برای مقابله با بیگانگان، حفظ استقلال کشور و رعایت اصول مشروطیت و شعائر اسلامی، در گیلان تشکیل شد. در این زمان، به خاطر ضعف کابینههای دولت و اشغال ایران و همچنین ضعف و بدبینی دولتمردان محلی در محال ثلاث (مازندران غربی)، عدهای از سران مشروطه سابق چون سالار فاتح، به قصد تضعیف خاندان ...
بیشتر
در جریان جنگ جهانی اول، هیئت اتحاد اسلام جنبش جنگل، برای مقابله با بیگانگان، حفظ استقلال کشور و رعایت اصول مشروطیت و شعائر اسلامی، در گیلان تشکیل شد. در این زمان، به خاطر ضعف کابینههای دولت و اشغال ایران و همچنین ضعف و بدبینی دولتمردان محلی در محال ثلاث (مازندران غربی)، عدهای از سران مشروطه سابق چون سالار فاتح، به قصد تضعیف خاندان خلعتبری و کسب قدرت در محال ثلاث، با جنبش اتحاد اسلام جنگل همکاری کردند و فعالیت جنبش جنگل به این منطقه کشیده شد. این پژوهش در پی پاسخگویی به این مسئله است که محال ثلاث، به مرکزیت تنکابن، چه نقشی در دوره اول جنبش جنگل داشته است؟ به دنبال آن این فرضیه مطرح میگردد که محال ثلاث در تشکیل و تضعیف اتحاد اسلام جنبش جنگل تأثیرگذار بوده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، با تغییر سیاست انگلیس در ایران و روی کار آمدن کابینه وثوقالدوله و حمایتش از مخالفین جنبش جنگل و همچنین تسلیم شدن برخی از سران جنبش اتحاد اسلام جنگل، تاکتیک نامناسب عقبنشینی به سمت محال ثلاث، به خصوص تنکابن و عدم شناخت صحیح منطقه، سبب نابودی اتحاد اسلام جنبش جنگل در دوره اول شد.
محمد تقی ایمانپور؛ طهمورث مهرابی
دوره 4، شماره اول- پیاپی 7-پاییز و زمستان 94 ، بهمن 1394، ، صفحه 16-26
چکیده
تاریخ نگاری محلی به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدودۀ یک شهر، ایالت و ناحیه میپردازد، که ذیل تاریخ ملی کشور قرار میگیرد. بنابراین، وجه اصلی و مشخصه تاریخ نگاری محلی پیوند آن با یک عرصه جغرافیایی محدود و مشخص است. بر این اساس، پرداختن به نقش سرزمین دیلَمیان که یکی از سرزمینهای تحت سلطه شاهنشاهی ساسانی محسوب میشد، در شورشها ...
بیشتر
تاریخ نگاری محلی به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدودۀ یک شهر، ایالت و ناحیه میپردازد، که ذیل تاریخ ملی کشور قرار میگیرد. بنابراین، وجه اصلی و مشخصه تاریخ نگاری محلی پیوند آن با یک عرصه جغرافیایی محدود و مشخص است. بر این اساس، پرداختن به نقش سرزمین دیلَمیان که یکی از سرزمینهای تحت سلطه شاهنشاهی ساسانی محسوب میشد، در شورشها و سرانجام فروپاشی دولت ساسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگر چه مورخان عوامل مختلفی نظیر، جنگاوری و سختکوشی نیروهای اعراب که با ایمان به دین اسلام و با مبانی و اندیشههای جدید و ،در مقابل، فرسودگی و ضعف دولت ساسانی، به خصوص در اواخر عمر این دولت و همچنین عوامل خارجی را باعث سقوط دولت ساسانی میدانند، اما به نظر میرسد نقش سرزمین دیلم و ویژگیهای مردمان آن که بارها به مقابله با فرمانروایان ساسانی پرداختند در فروپاشی این دولت از سوی مورخان نادیده انگاشته شده است. هر چند که از اوضاع سرزمین دیلم در دوره ساسانیان اطلاعات محدودی در دست داریم و، از اینرو، تاکنون به این موضوع پرداخته نشده است، اما با تکیه بر برخی منابع می توان از بعضی از تحولات سیاسی و نظامی در این سرزمین اطلاعات مفیدی بهدست آورد. بنابراین، این پژوهش با درک این مطلب تلاش دارد تا با استناد به منابع تاریخی و با استفاده از شیوۀ پژوهشهای تاریخی به نقش سرزمین دیلَمیان در فروپاشی دولت ساسانی بپردازد.
عباس پناهی؛ انوش مرادی
دوره 4، شماره اول- پیاپی 7-پاییز و زمستان 94 ، بهمن 1394، ، صفحه 27-37
چکیده
سرزمین گیلان همواره در طول تاریخ برای حاکمان مرکزی ایران سرزمینی ثروتمند و دور از دسترس بود. همین مسئله نیز موجب مهاجرت اسماعیل میرزا به سرزمین گیلان گشت. اما در دوره شاه تهماسب وشاه عباس اول این شاهان دلایل و بهانههای متعددی جهت تسلط بر این سرزمین داشتند. همسایگی گیلان با قفقاز، روسیه و، همچنین، ارتباط با عثمانی از مسیر قفقاز، ...
بیشتر
سرزمین گیلان همواره در طول تاریخ برای حاکمان مرکزی ایران سرزمینی ثروتمند و دور از دسترس بود. همین مسئله نیز موجب مهاجرت اسماعیل میرزا به سرزمین گیلان گشت. اما در دوره شاه تهماسب وشاه عباس اول این شاهان دلایل و بهانههای متعددی جهت تسلط بر این سرزمین داشتند. همسایگی گیلان با قفقاز، روسیه و، همچنین، ارتباط با عثمانی از مسیر قفقاز، ذخایر ارزشمند ابریشم، ارتباط آبی با اروپا، تبدیل این سرزمین به مخفیگاه فراریان و مخالفان صفوی و تسلط سادات شیعی و رقابت آنان با صفویان موجب گشت تا آنان حاضر به تداوم این حکومت ها بر گیلان نباشند و درصدد تضعیف و حذف آنان بر آیند. نگارنده در پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های مورد اشاره به بررسی روابط مورد اشاره بپردازد.
دوره 1، شماره دوم-بهار و تابستان 92 ، فروردین 1392، ، صفحه 89-104
چکیده
گیلان بعد از فتح آن توسط شاه عباس اول، به سبب شورشهای متعددی که در آن برپا شده بود، بسیار متمایز از مناطق دیگر ایران گردید. در این پژوهش با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعۀ گیلان و عملکرد نمایندگان حکومت صفوی در آن، زمینهها و علل برپایی شورشهای گیلان بعد از شکست خان احمد دوم گیلانی و تسخیر آن توسط شاه عباس اول تا ...
بیشتر
گیلان بعد از فتح آن توسط شاه عباس اول، به سبب شورشهای متعددی که در آن برپا شده بود، بسیار متمایز از مناطق دیگر ایران گردید. در این پژوهش با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعۀ گیلان و عملکرد نمایندگان حکومت صفوی در آن، زمینهها و علل برپایی شورشهای گیلان بعد از شکست خان احمد دوم گیلانی و تسخیر آن توسط شاه عباس اول تا اواخر حکومت آن بررسی و تحلیل شده است. سپس، علل ناکامی شورشها و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن برای جامعۀ گیلان و حکومت صفوی بررسی و تحلیل گردیده است. هدف اصلی پژوهش، تبیین و تحلیل ساختاری شورشهای فراموش شده و پراکنده گیلان بعد از سرکوبی خان احمد دوم گیلانی در زمان سلطنت شاه عباس اول میباشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است. یافتههای عمده تحقیق نشان میدهد که شاه عباس اول در اداره گیلان موفق نبوده و فقط با اتکا به تهدید و زور بر آنجا سلطه داشته و علت بسیاری از شورشها، به خاطر عملکرد نامناسب نمایندگان شاه صفوی در گیلان بوده است.