مهران رضایی
چکیده
خاندان رؤسای فال از جمله گروههای اجتماعی قدرتمند در امور قضایی و دیوانی در جنوب ایران، بهویژه در قلمرو ملوک هرمز، از قرن هفتم تا یازدهم هجری محسوب میگردند. چنین حضور فزایندهای از عناصر انسانی توانمند در امور دیوانی و اداری، به موقعیت ارتباطی ناحیه فال بعد از سقوط تدریجی سیراف از نیمه دوم قرن پنجم تا نیمه نخست قرن ششم هجری و همچنین، ...
بیشتر
خاندان رؤسای فال از جمله گروههای اجتماعی قدرتمند در امور قضایی و دیوانی در جنوب ایران، بهویژه در قلمرو ملوک هرمز، از قرن هفتم تا یازدهم هجری محسوب میگردند. چنین حضور فزایندهای از عناصر انسانی توانمند در امور دیوانی و اداری، به موقعیت ارتباطی ناحیه فال بعد از سقوط تدریجی سیراف از نیمه دوم قرن پنجم تا نیمه نخست قرن ششم هجری و همچنین، ساختار سیاسی ملوک هرمز باز میگردد که زمینة حضور و فعالیت نیروهای انسانی را در حوزة قلمرو خود فراهم میکرده است. طی این دورة زمانی، شاهد قدرتگیری خانواده فالی در دستگاه سیاسی و دیوانی ملوک هرمز هستیم که به عنوان یکی از خاندانهای مهم دیوانسالار در کنار دیگر خانوادههای دیوانی نقشی مهم و تعیین کننده در تأمین منابع و درآمدهای مالی ملوک هرمز دارند.از این رو، چگونگی ارتباط فالیها به عنوان یکی از خانوادههای دیوانسالار در قلمرو ملوک هرمز با امرا و سلاطین هرمز و دیگر خاندانهای دیوانسالاری و گروههای اجتماعی در حوزة خلیج فارس موضوع پژوهش حاضر است. بررسی منابع و اسناد و تحلیل دادههای تاریخی نشان میدهد که خانواده فالی در جایگاه وزارت یکی از منابع اصلی تأمین کننده ثروت و تضمین قدرت در دستگاه سیاسی ملوک هرمز بودند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که رقابت و کشمکشهای فالیها با دیگر گروههای اجتماعی در مسائل سیاسی و دیوانی و همچنین تلاش نیروهای نظامی پرتغالی برای انحصاری کردن درآمدهای ناشی از اقتصاد دریایی خلیج فارس همراه با وارد کردن یک گروه دیوانی رقیب و معارض، سرانجام به تضعیف قدرت وزارت فالیها و نهاد سلطنت در هرمز منجر گردیده است.
فرهاد دشتکی نیا
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 117-130
چکیده
با استقرار نظام مشروطه دگرگونیهایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونیها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخشهای تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالتهایی بود ...
بیشتر
با استقرار نظام مشروطه دگرگونیهایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونیها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخشهای تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالتهایی بود که عدلیه نوین پس از انقلاب مشروطیت در آن شکل گرفت. پژوهش حاضر میکوشد با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی ضمن مطالعة تطبیقی تشکیلات عدلیه کرمان در دوره پیش و پس از انقلاب مشروطیت به این پرسش پاسخ دهد که: روند دگرگونی تشکیلات عدلیه ایالت کرمان در عصر انقلاب مشروطیت چگونه بود؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که انقلاب مشروطیت، بر مبنای قانون عدلیه اعظم، مرجعیت قضایی، ساختار تشکیلاتی، ترتیبات دادرسی و منابع مالی تشکیلات عدلیه کرمان را دگرگون کرد. این پژوهش قصد دارد بر پایة اسناد سازمان اسناد ملی، اسناد آرشیوهای خصوصی، اسناد منتشر نشدة کنسولگری انگلستان در کرمان، روزنامهها و منابع دستاول، تأثیر انقلاب مشروطیت بر تشکیلات قضایی ایران را در ایالات با تأکید بر ایالات کرمان تبیین و ارزیابی کند.
تاریخ های محلی ایران
یعقوب تابش
چکیده
امیر مسعود بهعنوان یکی از حاکمان تأثیرگذار سربداری پس از قدرتگیری توانست قلمرو سربداران را به خارج از ناحیه بیهق بگستراند، اما در آخرین سال حکومتش با شکست سنگین در لشکرکشی به مازندران، جان خود و بسیاری از نیروهای نظامیاش را از دست داد و بر اثر آن ضربۀ جبران ناپذیری به سربداران وارد شد.با توجه به اهمیت نبرد مازندران این مقاله درصدد ...
بیشتر
امیر مسعود بهعنوان یکی از حاکمان تأثیرگذار سربداری پس از قدرتگیری توانست قلمرو سربداران را به خارج از ناحیه بیهق بگستراند، اما در آخرین سال حکومتش با شکست سنگین در لشکرکشی به مازندران، جان خود و بسیاری از نیروهای نظامیاش را از دست داد و بر اثر آن ضربۀ جبران ناپذیری به سربداران وارد شد.با توجه به اهمیت نبرد مازندران این مقاله درصدد است با تکیه بر منابع تاریخی نزدیک به رویداد، پژوهشهای مرتبط و رسالۀ هنر جنگ و به کارگیری روش توصیفی_تحلیلی و کاربست دیدگاههای رزمی سون تزو به تحلیل عوامل ناکامی امیر مسعود در این لشکرکشی بپردازد.یافتههای این پژوهش بیانگر این است که شکست امیر مسعود در نبرد مازندران به شیوۀ کردار هر دو طرف نبرد مرتبط است؛ امیر مسعود بدون توجه به وضعیت ناهمگون سپاهیان خود پس از شکست زاوه، آنها را درگیر یک نبرد فرسایشی کرد و بدون به کار گرفتن تاکتیکهای سودمند آشکارا به عمق خاک مازندران رفت، حاکمان و مردمان آنجا او را دشمن مشترک دانسته علیه او متحد شدند و با یک استراتژی کارآمد موجبات غافلگیری و نابودی او و نیروهایش را فراهم آوردند.
علی شهوند؛ مهدی اسدی
چکیده
تجارت اسلحه طی سالهای قبل از جنگ جهانی اول در خلیج فارس رونق و رواج فراوانی یافت. دسترسی آسان نیروهای مخالف سیاستهای بریتانیا در هندوستان به این سلاحها، تلاش مقامات بریتانیایی را برای ممنوعیت این تجارت در خلیج فارس به دنبال داشت. در همین راستا به اشاره بریتانیاییها، تجارت اسلحه در ایران در سالهای 1298ق/ 1881م و 1314ق/ 1897م از سوی ...
بیشتر
تجارت اسلحه طی سالهای قبل از جنگ جهانی اول در خلیج فارس رونق و رواج فراوانی یافت. دسترسی آسان نیروهای مخالف سیاستهای بریتانیا در هندوستان به این سلاحها، تلاش مقامات بریتانیایی را برای ممنوعیت این تجارت در خلیج فارس به دنبال داشت. در همین راستا به اشاره بریتانیاییها، تجارت اسلحه در ایران در سالهای 1298ق/ 1881م و 1314ق/ 1897م از سوی مقامات ایران ممنوع گردید. بندر بوشهر که در دورة قاجار بندر اصلی خلیجفارس و ایران بهحساب میآمد، یکی از مراکز اصلی تجارت اسلحه به شمار میرفت. شرایط اجتماعی و قبیلهای نواحی جنوبی ایران، رونق این تجارت را در بندر بوشهر موجب شده بود. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد تحلیلی- تبیینی، بر پایه منابع کتابخانهای و اسناد نویافته، با طرح این سؤال که: به دنبال ممنوعیت تجارت اسلحه در خلیج فارس و ایران، چه عواملی موجب استمرار ورود اسلحه در قالب قاچاق به بوشهر، بهعنوان کانون توزیع اسلحه در نواحی جنوبی ایران، گردید؟ فرضیه سود سرشار تجارت اسلحه و شرایط اجتماعی و ساختار قبیلهای نواحی جنوبی موجب استمرار ورود اسلحه به بوشهر از طریق قاچاق گردید؛ را مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهد. یافتهها و شواهد تاریخی نشان میدهد که تجارت اسلحه در بوشهر به عنوان یکی از مراکز دادوستد اسلحه منقطع نشد و به شکل قاچاق تداوم یافت.
تاریخ های محلی ایران
فاطمه فریدی مجید
چکیده
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) میشناسند، براساس منابع در دسترس، منطقهای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دورة صفوی تا اواسط دورة پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکمنشین مستقل اداره میشد. نوشتار حاضر با تکیه ...
بیشتر
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) میشناسند، براساس منابع در دسترس، منطقهای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دورة صفوی تا اواسط دورة پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکمنشین مستقل اداره میشد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان میدهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دورة صفوی تا اواسط دورة پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظة فرهنگی باقی مانده اما در پیکرة جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر میرسد قدرت گرفتن ایل گروس در دورة صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دورة قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیینکنندهای داشته است.
تیمور قاسمی؛ اصغر فروغی ابری؛ فریدون الهیاری
چکیده
وقوع جنگ جهانی دوم (1939-1945م) باعث ایجاد شرایط ویژهای در نقاط مختلف ایران شده بود. یکی از این مناطق ایالت فارس بود؛ نزدیکی به خلیج فارس و منابع نفت، تأثیر جنگ را بر فارس اجتنابناپذیر میکرد. به علاوه کشمکشهای سیاسی بین ایل قشقایی با حکومت مرکزی و ضعف دولت مرکزی زمینهساز وارد آمدن خسارات عمده به این استان گردید. پژوهش حاضر در پی بررسی ...
بیشتر
وقوع جنگ جهانی دوم (1939-1945م) باعث ایجاد شرایط ویژهای در نقاط مختلف ایران شده بود. یکی از این مناطق ایالت فارس بود؛ نزدیکی به خلیج فارس و منابع نفت، تأثیر جنگ را بر فارس اجتنابناپذیر میکرد. به علاوه کشمکشهای سیاسی بین ایل قشقایی با حکومت مرکزی و ضعف دولت مرکزی زمینهساز وارد آمدن خسارات عمده به این استان گردید. پژوهش حاضر در پی بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فارس در جنگ جهانی دوم است. برهمین مبنا سؤال اصلی پژوهش ناظر بر این مسئله است که جنگ جهانی دوم و حضور متفقین چه تأثیری بر کشاورزی، حمل و نقل و بهداشت و درمان فارس گذاشت؟ این پژوهش در پی آن است تا با اتکا به اسناد ، روزنامههای محلی و منابع دست اول تأثیر حضور متفقین بر فارس در جنگ جهانی دوم را نشان دهد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که فارس طی دوران جنگ در سه بخش کشاورزی (کمبود غلات، کمبود نان مرغوب)، بهداشت (وقوع بیماری، کمبود دارو و طبیب) و حمل و نقل (عدم تأمین امنیت راهها و قاچاق) شرایط نامساعدی را به دلیل مداخله متفقین (به خصوص انگلیسیها) تجربه کرده است. نوشتار حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است.
حسین هژبریان؛ سید صاحب برزین
چکیده
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی ...
بیشتر
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی متنفذ، علائق مذهبی، ملی و اقتصادی داشتند. در طی حوادث جنبش جنوب، بازرگانان بوشهر همواره در کشاکش این علائق قرار داشتند و معمولا با پشت کردن به منافع اقتصادی، از مواضع روحانیان مشروطهخواه حمایت و در جهت منافع ملی عمل مینمودند. با طولانی شدن روند مبارزات جنبش و زیانهای اقتصادی فزایندهای که به سبب ناامنی مسیرهای تجاری و توقف جریان تجارت به بازرگانان وارد شد، آنها اندک اندک در تداوم حمایت از این جنبش مردد شدند و در نهایت از آن کناره گرفتند.نوشتار حاضر، با روش تحلیل کیفی، میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد اقتصادی بازرگانان بوشهر چه تأثیری در جهتگیری آنها برای همراهی یا عدم همراهی با جنبش جنوب داشت؟ چگونگی و چرایی مواضع دوگانه بازرگانان بوشهر هدف این پژوهش است و دستاورد تحقیق حاکی است که بازرگانان بوشهر با انگیزه برقراری نظم و امنیت و برخورداری از منافع اقتصادی و سیاسی آن، به همگرایی و همراهی با جنبش جنوب پرداختند، اما پس از ناامیدی از دستیابی به اهداف خود و تحمل هزینههای اقتصادی، از همراهی با جنبش کناره گرفتند.
اکرم خلیلی پور؛ رضا افهمی؛ سید مهدی موسوی کوهپر؛ داریوش رحمانیان
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 131-144
چکیده
تحرکهای اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاینرو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهمترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه میپردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم ...
بیشتر
تحرکهای اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاینرو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهمترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه میپردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم فضایی شهر تهران در آن دوره شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان فضای شهری و رخدادهای انقلاب مشروطه و دگرگونی نمادین فضاهای شهری ناشی از این کنش اجتماعی است. روش پژوهش حاضر تاریخی و توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب به شیوه کتابخانهای (اسنادی) و میدانی (بازدید از بناها) بوده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در انقلاب مشروطه، سه مرحله مختلف از مصرف، تولید و مقابله فضایی قابل مشاهده است. در مرحله اول، رویدادها در کالبد فضایی که از منظر تاریخی مشروع محسوب میشوند، آغاز و در ادامه کنش اجتماعی به خلق و بازنمایی فضاهای خود اقدام میکنند و فضاهای روزمره به جزئی از یک نظام نمادین جدید فضای شهری بدل میشوند و در مرحله سوم انقلاب با دگردیسی مفهوم فضایی، تغییر معنای نمادین فضاهای از پیش موجود و تلاش برای تصرف فضاهای تعیینیافته با هدف مقابله گروههای درگیر در انقلاب روبرو هستیم.
تاریخ های محلی ایران
کمال ظریفیان منش؛ فاطمه بینشی فر
چکیده
عهد قاجار دورۀ تکامل، توسعه و رشد کمی و کیفی تعزیه بود و از جهات گوناگون ازجمله محتوا، نحوۀ اجرا، چگونگی پوشش، دگرگون شد و بهدلیل بافت مذهبی جامعۀ ایران و بهتبع آن ایالت فارس و بهویژه شهر شیراز در عصرقاجار، رونق فراوانی یافت. علاوهبر این رقابت کارگزارن حکومتی، اعیان و بزرگان، زنان، روحانیون و بازرگانان نقش پررنگی ...
بیشتر
عهد قاجار دورۀ تکامل، توسعه و رشد کمی و کیفی تعزیه بود و از جهات گوناگون ازجمله محتوا، نحوۀ اجرا، چگونگی پوشش، دگرگون شد و بهدلیل بافت مذهبی جامعۀ ایران و بهتبع آن ایالت فارس و بهویژه شهر شیراز در عصرقاجار، رونق فراوانی یافت. علاوهبر این رقابت کارگزارن حکومتی، اعیان و بزرگان، زنان، روحانیون و بازرگانان نقش پررنگی در برگزاری آیین عزاداری محرم بهویژه برگزاری تعزیه داشتند و در این راه موقوفاتی را برای محل و یا تامین مخارج تعزیهداری وقف میکردند. بررسی جایگاه اسناد موقوفات و متولیان آنها در تعزیهداری شیراز در دورۀ قاجاریه، پرسشی اساسی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش اسنادی و تجزیه و تحلیل اسناد به مسئله موردنظر پاسخ دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بافت سنتی و مذهبی جامعه فارس در دوره قاجار و ارادت بومیان ازجمله تجار، زنان اعیان و کارگزاران حکومتی نسبت به اهل بیت (ع) عامل مهمی در افزایش موقوفات و توسعه تعزیهداری در شیراز بود.
قربانعلی کنارودی
چکیده
خاندان محلی روزافزون در پناه قلعهها و جنگلهای سوادکوه و پیوستن به حکومت سادات مرعشی و انجام خدمات نظامی به آنان، توانستند بیش از یک سده بر سوادکوه و بخشهایی از مازندران شرقی حکومت کنند. مهمترین و معروفترین حاکمان این خاندان، آقارستم و آقامحمد روزافزون بودند که همزمان با شکلگیری و تثبیت صفویان در ایران، حکومت میکردند. ...
بیشتر
خاندان محلی روزافزون در پناه قلعهها و جنگلهای سوادکوه و پیوستن به حکومت سادات مرعشی و انجام خدمات نظامی به آنان، توانستند بیش از یک سده بر سوادکوه و بخشهایی از مازندران شرقی حکومت کنند. مهمترین و معروفترین حاکمان این خاندان، آقارستم و آقامحمد روزافزون بودند که همزمان با شکلگیری و تثبیت صفویان در ایران، حکومت میکردند. نوشتار حاضر با توجه به جنبههای تاریخی مسئله و هدف پژوهش، با استفاده از روش تحقیق تاریخی، با تأکید بر تحلیل و بررسی دادههای منابع تلاش دارد پاسخ مناسبی به این پرسش دهد که روند شکلگیری و گسترش خاندان محلی روزافزون در مازندران و علل سقوط آنان چه بوده است؟یافتههای تحقیق نشان میدهد خاندان روزافزون با انجام خدمات متعدد نظامی و سیاسی، اعتماد مرعشیان را جلب کرده و حکومت نواحی سوادکوه و اطراف آن را بهدست آوردند. ظهور خاندان صفوی و گسترش قلمرو سیاسی و جغرافیایی آن در نواحی شمالی ایران و از سوی دیگر سیاست غلط آقارستم روزافزون در حمایت از شیبکخان ازبک و اختلاف و درگیری مستمر آقامحمد روزافزون با سادات مرعشی و ایجاد ناامنی در مازندران موجب شد تا شاه اسماعیل و جانشین او، شاه تهماسب، به تضعیف و سپس به حذف خاندانهای محلی ـ از جمله خاندان روزافزون ـ رضایت دهند.
تاریخ های محلی ایران
کیهان مشیرپناهی؛ سید محمد شیخ احمدی؛ عثمان یوسفی؛ محمدقربان کیانی
چکیده
در آستانهی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دورهی بحرانی را در نتیجهی جابجاییهای امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشهدار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده ...
بیشتر
در آستانهی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دورهی بحرانی را در نتیجهی جابجاییهای امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشهدار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمیتوانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسیهای صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینهساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بیثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولتهای متخاصم و در آخر وعدههای دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
محسن رحمتی؛ کیومرث دالوند
چکیده
یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران دوران معاصر، غائلة سالارالدوله بود که مشتمل بر چند بار لشکرکشی او به تهران علیه حکومت نوپای مشروطه است. نظرعلیخان امرایی از جمله خوانین غرب ایران است که در این غائله در کنار سالارالدوله قرار داشت. این نوشتار در نظر دارد که با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی چرایی و چگونگی حضور نظرعلیخان امرایی ...
بیشتر
یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران دوران معاصر، غائلة سالارالدوله بود که مشتمل بر چند بار لشکرکشی او به تهران علیه حکومت نوپای مشروطه است. نظرعلیخان امرایی از جمله خوانین غرب ایران است که در این غائله در کنار سالارالدوله قرار داشت. این نوشتار در نظر دارد که با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی چرایی و چگونگی حضور نظرعلیخان امرایی در غائله سالارالدوله بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که علل، عوامل و چگونگی موضعگیری نظرعلیخان امرایی در قبال غائله سالارالدوله چه بوده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که ضعف موقعیت نظرعلیخان در میان خوانین رقیب، او را ناچار ساخت تا برای تحکیم موقعیت خویش، به همکاری و خویشاوندی با شاهزاده سالارالدوله بپردازد. سپس در زمان حمله سالارالدوله به پایتخت، نظرعلیخان به واسطة جاهطلبی شخصی، منافع ایلی، پیوند خویشاوندی با سالارالدوله و امیدواری به پیروزی قطعی او و امید به بهرهمندی از بخشش مالیاتی به همکاری همه جانبه با وی پرداخت اما بعد از شکست ساوه از مواضع خود عدول کرد و به محض اینکه دولت مشروطه حاکمیت او بر طرهان را به رسمیت شناخت، از سالارالدوله جدا شد
مقصودعلی صادقی گندمانی؛ وحید کارگر جهرمی؛ فاطمه جان احمدی
چکیده
با اینکه پادشاه در رأس نظام سیاسی دورة قاجاریه قرار داشت؛ اما فاقد نیروی لازم برای تسلط بر گروههای قدرتمند شهری مانند خاندانهای محلی بود. مسئله پژوهش حاضر، چگونگی ارتباط حکومت قاجاریه در عصر ناصری با خاندانهای بانفوذ شیراز و همچنین تأثیر مناسبات بین حکومت با خاندانهای مذکور بر جامعهشهری شیراز بوده که با استفاده از روش ...
بیشتر
با اینکه پادشاه در رأس نظام سیاسی دورة قاجاریه قرار داشت؛ اما فاقد نیروی لازم برای تسلط بر گروههای قدرتمند شهری مانند خاندانهای محلی بود. مسئله پژوهش حاضر، چگونگی ارتباط حکومت قاجاریه در عصر ناصری با خاندانهای بانفوذ شیراز و همچنین تأثیر مناسبات بین حکومت با خاندانهای مذکور بر جامعهشهری شیراز بوده که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و تکیه بر دادههای کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای پژوهش، قدرت طبقه حاکم از سوی خاندانهای بانفوذ شیراز مانند قوامالملک، مشیرالملک و خوانین قشقایی که معمولاً سمتهای مهم حکومتی دریافت میکردند، محدود میشد. تا آنجا که گاه قدرت یک خاندان مانند قوامالملک به حدی افزایش مییافت که به نوعی آن خاندان، حاکم واقعی شیراز محسوب میشد. البته خاندانهای مذکور رقیب یکدیگر نیز محسوب میشدند و همواره تلاش میکردند از طریق اتحاد با حکومت علیه خاندان رقیب اقدام کنند. حاکمان فارس نیز که معمولاً قادر به کسب رضایت همه خاندانها نبودند، به ناچار علیه یک خاندان با دیگر خاندانها متحد میشدند. به طوری که فرهاد میرزا معتمدالدوله تنها از طریق اتحاد با دیگر خاندانها، موفق به حذف خاندان مشیرالملک از نهاد قدرت در شیراز شد. نحوه مناسبات بین حکومت و خاندانها بر جامعهشهری شیراز نیز تأثیر داشت که از آن جمله میتوان به وضعیت نظم و امنیت، قیمت اجناس و بهویژه کا لاهای اساسی و همچنین میزان رضایت اقشار مختلف جامعه شهری شیراز اشاره کرد.
فریناز هوشیار؛ سهیلا ترابی فارسانی؛ فائزه صابری
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 145-158
چکیده
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره میشد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز ...
بیشتر
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره میشد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز خلافت موجب شد تا این ولایت کانون چالشهای متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی گردد. در این بررسی که به روش توصیفی– تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانهای انجام یافته است، کوشش شده تا با واکاوی مشکلات و چالشهای پیش روی والیان اموی در اداره کرمان، سیاستها و اقدامات آنان مورد بررسی قرار داده شود. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که فعالیت گروههای مخالف خلافت مانند خوارج، نارضایتی مردم، فشارهای مالیاتی و استقلال والیان و عاملان حکومتی، اداره کرمان را با چالشهای متعدد مواجه ساخته بود. امویان با اعزام والیان متعدد کوشیدند تا با اعمال سیاستهای خشونتآمیز و سختگیرانه شرایط را تحت کنترل خویش درآورند؛ با اینحال عدم مدارای آنان با اهالی کرمان موجب از دست رفتن امنیت و موقعیت اقتصادی این ولایت شد و کرمان را هرچه بیشتر به کانون شورشها تبدیل کرد.
تاریخ های محلی ایران
عبداله صفرزائی؛ عظیم شه بخش
چکیده
ددر زمانهای گذشته، به منطقه وسیعی از جنوب شرق فلات ایران مکران گفته میشد. نخستین گزارشهای موجود درباره مکران که از آن تحت عنوان مکا یاد شده، به دوره هخامنشیان بازمیگردد. در اسناد برجای مانده از دوره ساسانیان، از این منطقه تحت عنوان مکوران یاد شده است. در دوره اسلامی در منابع متعدد تاریخی، جغرافیایی و غیره از مکران یاد شده است. ...
بیشتر
ددر زمانهای گذشته، به منطقه وسیعی از جنوب شرق فلات ایران مکران گفته میشد. نخستین گزارشهای موجود درباره مکران که از آن تحت عنوان مکا یاد شده، به دوره هخامنشیان بازمیگردد. در اسناد برجای مانده از دوره ساسانیان، از این منطقه تحت عنوان مکوران یاد شده است. در دوره اسلامی در منابع متعدد تاریخی، جغرافیایی و غیره از مکران یاد شده است. علیرغم اینکه در ارتباط با اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران در طول تاریخ گزارشهای کمی باقی مانده، اختلاف فاحش و آشکاری در گزارشهای موجود قابل مشاهده است. با ارزیابی دقیق گزارشهای موجود درخصوص مکران، چنین استنباط میشود که این گزارشها به دو دسته گزارشهای رسمی و غیر رسمی قابل تقسیم است. منظور از گزارشهای رسمی، گزارش فاتحان نظامی و کارگزاران حکومتی بوده که با اهداف خاصی اوضاع این منطقه را گزارش داده و گزارشهای آنان در منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی ثبت شده است. منظور از گزارشهای غیر رسمی، گزارشهای سایر جغرافینویسان، مورخان، سفرنامهنویسان و غیره است. هدف از این نوشتار واکاوی گزارشهای رسمی موجود در ارتباط با اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران در سدههای گذشته است. یافتههای این پژوهش نشانگر آن است که گزارشهای رسمی به علت دنبالکردن اهداف خاص خودشان، در نامساعد جلوهدادن اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران دچار اغراقگویی شدهاند. نوشته حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای به روش مقایسهای با توصیف و تحلیل دادهها نگاشته شده است.
تاریخ های محلی ایران
شیوا تقوایی زحمت کش
چکیده
حکومت قاجار وارث نوعی از پراکندگی قدرت در ایران بود. از اینرو برای بازگرداندن نظارت بر نهادهای اداری- مالی، سیاستهایی اتخاذ کرد که به پشتوانهی تخصیص اعتبار ، اجرایی میشد. در راستای این هدف، از ابتدای دورهی قاجاریه تا پایان پادشاهی محمدشاه در سال 1264 ه.ق اقداماتی برای بازسازی نظام اداری در بندر بوشهر انجام شد و سپس با شروع دورهی ...
بیشتر
حکومت قاجار وارث نوعی از پراکندگی قدرت در ایران بود. از اینرو برای بازگرداندن نظارت بر نهادهای اداری- مالی، سیاستهایی اتخاذ کرد که به پشتوانهی تخصیص اعتبار ، اجرایی میشد. در راستای این هدف، از ابتدای دورهی قاجاریه تا پایان پادشاهی محمدشاه در سال 1264 ه.ق اقداماتی برای بازسازی نظام اداری در بندر بوشهر انجام شد و سپس با شروع دورهی ناصری و صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر، از طریق اختصاص بودجه به مصارف کشوری و لشگری، بازسازی نظام اداری بندر بوشهر پیگیری شد. با بررسی دفاتر «دستورالعمل» و «مفاصاحساب» این دوره، میتوان سیر تخصیص بودجه برای بازسازی نظام اداری و مالی بنادر را از ابتدای دورهی ناصری پیگیری نمود. مطالعهی این متون سیاقی، سیر سیاستهای اداری- مالی حکومت قاجار برای توسعهی نظام اداری- مالی خود در بندر بوشهر را نشان میدهد. شکلگیری ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» در سال 1305 ه.ق نقطه عطفی در این فرآیند بود. با تشکیل این ولایت، بندر بوشهر بیش از پیش به نظام اداری- مالی حکومت قاجار نزدیک شد. پرسش این پژوهش این است که سیاستگذاری حکومت قاجار برای جای دادن بندر بوشهر در نظام اداری – مالی خود چگونه بود؟ این پژوهش با استفاده از روش کیلومتریک، بودجهی اختصاص دادهشده به مصارف اداری - مالی بندر بوشهر را به عنوان یکی از مؤلفههای مؤثر بر بازسازی نظام اداری- مالی حکومت قاجار در بنادر جنوبی در نظر گرفته است. فرضیه این پژوهش آن است که تشکیل واحد اداری- مالی ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» به عنوان واحدی مستقل از ایالت فارس، امری دفعی نبوده، بلکه برآیندی از روند برنامهی تخصیص بودجه برای بنادر جنوبی در دوری ناصری است.
مریم بخشی؛ باقرعلی عادل فر؛ نصراله پورمحمدی املشی؛ حسین آبادیان
چکیده
از دورة صفویه جابجایی و کوچ اجباری ایلات و عشایر یکی از سیاستهای دولتها برای برقراری امنیت و کنترل نیروهای اجتماعی مرکزگریز بوده است. یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران عصر صفوی، جابجایی طوایف کُرد به نواحی مختلف قلمرو این حکومت بوده است. در راستای این حرکت طایفه کُرد «رشوند» نیز ابتدا به خراسان و سپس به قزوین و نواحی پیرامون ...
بیشتر
از دورة صفویه جابجایی و کوچ اجباری ایلات و عشایر یکی از سیاستهای دولتها برای برقراری امنیت و کنترل نیروهای اجتماعی مرکزگریز بوده است. یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران عصر صفوی، جابجایی طوایف کُرد به نواحی مختلف قلمرو این حکومت بوده است. در راستای این حرکت طایفه کُرد «رشوند» نیز ابتدا به خراسان و سپس به قزوین و نواحی پیرامون آن کوچ داده شدند. استقرار این طایفه کُرد در نواحی یاد شده پیامدهایی برای آنها و دولت مرکزی داشت که در این نوشتار ضمن بررسی این پیامدها، به واکاوای علل و انگیزههای سیاسی، نظامی و اقتصادی کوچ رشوندها نیز پرداخته میشود. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با اتکا به منابع اسنادی شامل اسناد منتشر شده، اسناد منتشر نشده و منابع کتابخانهای، به واکاوی موضوع میپردازد.یافتههای پژوهش نشان میدهد کوچ طایفه رشوند به نواحی قزوین و اطراف آن به دلایل مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته و مهمترین پیامد جابجایی اجباری این طایفه، برخورداری از موقعیت اقتصادی مناسب و کسب مقامات مهم نظامی و القاب بوده است.
ذکرالله محمدی؛ داود الهی
چکیده
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدینشاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب میشود؛ دورة اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان میرسد و دوره ...
بیشتر
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدینشاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب میشود؛ دورة اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان میرسد و دوره سوم، که دغدغه اصلی پژوهش پیش روست به منازعاتی بین مردم الموت و عزالدوله منجر میگردد که تنها با رجوع به اسناد منتشر نشده این دوره قابل ردیابی است؛ بنابراین سئوال محوری پژوهش این چنین خواهد بود: عملکرد عزالدوله در دوره سوم حکمرانی در قزوین چه مصالح و منافع پیدا و پنهانی را تعقیب میکرده است؟ مدعای ما نیز براساس اسناد و منابع موجود این چنین نضج یافته است: نحوه انتصاب شاهزادگان، عواید بالقوه اقتصادی قزوین و الموت، تنگناهای اقتصادی عزالدوله در دوره سوم حکمرانی ودر نهایت رقابت با خوانین همجوار در چگونگی و چرایی عملکرد وی نقش اساسی داشته است.روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و تحلیلی بوده که با بهرهمندی از اسناد منتشر نشده آن دوره و نیز آثار و منابع کتابخانهای به سامان رسیده است.
تاریخ های محلی ایران
زینب فضلی
چکیده
در بررسی تاریخِ تمدن اسلامی و نیز تاریخ شهرهای ایران، جایگاه مراغه به عنوان شهری تاریخی از منظر تمدنی بهشکل بایستهای تبیین نشده است. از اینرو، در این پژوهش تاریخی با رویکرد تمدنی در حوزه مطالعات تاریخهای محلی به واکاوی و تبیین پیوند مراغه با تمدن اسلامی پرداخته شده است. بنابر یافتههای این مطالعه، مراغه تا اواسط قرن هفتمهجری، ...
بیشتر
در بررسی تاریخِ تمدن اسلامی و نیز تاریخ شهرهای ایران، جایگاه مراغه به عنوان شهری تاریخی از منظر تمدنی بهشکل بایستهای تبیین نشده است. از اینرو، در این پژوهش تاریخی با رویکرد تمدنی در حوزه مطالعات تاریخهای محلی به واکاوی و تبیین پیوند مراغه با تمدن اسلامی پرداخته شده است. بنابر یافتههای این مطالعه، مراغه تا اواسط قرن هفتمهجری، با وجود اهمیت در تحولات تاریخی، مرکزی تمدنی محسوب نمیشد. اما پس از برافتادن بغداد بهدست مغولان، این شهر بهکانونی علمی در جهان اسلام تبدیل گردید. در نیمه دوم قرن هفتم هجری، تأسیس مجموعۀ رصدخانه و گردآمدن شمار زیادی از دانشوران برجسته، وجهۀ فرهنگیـ تمدنی مراغه را بهشکل چشمگیری تغییر داد. فعالیتهای رصدیـعلمی در این مرکز، تألیف آثار برجسته علمی مانند زیج ایلخانی، پدیداری نظریههای بدیع نجومی و نیز پدیدآوردن تحریرهای نو از متون علمی طی این دوره، مراغه را در شمار مراکز علمیـتمدنی جهان اسلام درآورد. در نتیجۀ چنین دستاوردهایی، القاب افتخارآمیزِ «مکتب مراغه» و «مکتب ترجمه مراغه» از سوی تاریخعلمپژوهان بهاین شهر داده شده که شهرتی همیشگی در تاریخ علم در مقیاس جهانی را برای آن به ارمغان آورده است.
محمد صداقتی؛ محمدامیر شیخ نوری؛ عباس اویسی؛ حسین هژبریان
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 159-173
چکیده
از اواخر سلطنت قاجار جمعآوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوامالملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیمخان قوام و مالکین رودان اختلافنظرهایی در مورد زمینهای زراعی بروز کرد که حدود بیست سال ...
بیشتر
از اواخر سلطنت قاجار جمعآوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوامالملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیمخان قوام و مالکین رودان اختلافنظرهایی در مورد زمینهای زراعی بروز کرد که حدود بیست سال به طول انجامید. قوام به استناد قبضهای مالیاتی زمان حبیبالله خان قوامالملک، تمام زمینهای مرغوب و حتی موقوفی را به نام خود ثبت نمود. مالکان رودان هم در واکنش به این اقدام دست به شکایت زدند. بنابراین کشمکشی بیستساله میان طرفین آغاز شد. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر طولانیشدن دعوای حقوقی ابراهیم قوام و مالکان رودانی مؤثر بود و نتیجه نهایی آن را رقم زد؟ دادههای پژوهش حاضر عمدتاً از مرکز اسناد شورای اسلامی (کمام)، و مرکز اسناد ملی (ساکما) گردآوری شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ابراهیم قوام با تکیه بر عواملی چون نفوذ در دربار سلطنتی، حمایت انگلستان، استفاده از چریکهای منطقه فارس و قبیله طاهرزائی، و همچنین تطمیع مقامات محلی تلاش کرد مالکیت خود بر زمینهای رودان را تثبیت کند، اما سرانجام عواملی چون سقوط جایگاه خاندان قوام در دربار پهلوی، روی کار آمدن مصدق و ظهور فضای انگلیسیستیزی، و همچنین تلاشهای بیوقفه مردم رودان، خاندان قوام را در دستیابی به هدف خود ناکام گذاشت.
محمد خداوردی تاج ابادی
چکیده
کلانتری از مناصب مهم حکومتیِ کرمان عصر قاجاریه بود، که موقعیت ممتازی در تشکیلات اداری ایالت داشت. مهمترین کارکرد کلانتر در این دورة گردآوری مالیات و تأمین نظم و امنیت و نظارت بر ارزاق شهری بود. در این مقاله برآنیم تا به این پرسشها بپردازیم شرایط کسب مقام کلانتری در دورة قاجاریه چه بود؟ دگرگونی ساختار قدرت این منصب در دورة قاجاریه ...
بیشتر
کلانتری از مناصب مهم حکومتیِ کرمان عصر قاجاریه بود، که موقعیت ممتازی در تشکیلات اداری ایالت داشت. مهمترین کارکرد کلانتر در این دورة گردآوری مالیات و تأمین نظم و امنیت و نظارت بر ارزاق شهری بود. در این مقاله برآنیم تا به این پرسشها بپردازیم شرایط کسب مقام کلانتری در دورة قاجاریه چه بود؟ دگرگونی ساختار قدرت این منصب در دورة قاجاریه چگونه بود؟ ضمن بررسی کارکردهای منصب کلانتری نقش کلانترها را بر تغییرات سیاسی و اجتماعی جامعه شهری کرمان را نیز بررسی کنیم. برای پاسخ به پرسشها به روش تحلیلی و توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای و نشریات عصر قاجاریه جایگاه اداری کلانتر در کرمان بررسی شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مقام کلانتری به وسیله حاکم تعیین و بین طوایف معروف و حکومتگر کرمانی دست به دست میشد. ساختار قدرت کلانتری به سبب عدم لیاقت کلانترها در انجام وظایف شان یا حمایت از آشوبهای سیاسی و رقابتهای خاندانی برای کسب این مقام و ورود نهادهای جدید تنزل یافت. کلانترها با اتخاذ شیوههای عجولانه و خودسرانه در جمعآوری مالیات و نرخ بندی کالاهای اساسی فقر مردم را فراهم نمودند. عملکرد نامعقول برخی از آنها در برابر فرقه نوظهور شیخیه و مخالفانشان مسبب آشوبهای شهری شد.
باقر علی عادلفر؛ علیه جوانمردی
چکیده
از دورة قاجار دریای خزر به تدریج موقعیت جدیدی را تجربه کرد. انعقاد قرارداد ترکمنچای و ضمیمة تجاری این قرارداد بیش از پیش جایگاه تجار روس را در ایران مستحکم کرد.. بعد از انعقاد قرارداد و به دنبال اقدامات روسها، امنیت و توسعة تجاری زیادی در دریای خزر برقرار شد. ذخایر غنی محصولات کشاورزی ایران از جمله برنج باعث توجه ویژه روسیه شد. پرسش ...
بیشتر
از دورة قاجار دریای خزر به تدریج موقعیت جدیدی را تجربه کرد. انعقاد قرارداد ترکمنچای و ضمیمة تجاری این قرارداد بیش از پیش جایگاه تجار روس را در ایران مستحکم کرد.. بعد از انعقاد قرارداد و به دنبال اقدامات روسها، امنیت و توسعة تجاری زیادی در دریای خزر برقرار شد. ذخایر غنی محصولات کشاورزی ایران از جمله برنج باعث توجه ویژه روسیه شد. پرسش اصلی این است که جایگاه برنج شمال در تجارت بین ایران و روسیه در بازة زمانی مورد بررسی به چه صورت است؟ و تجارت برنج چه اهمیتی در روابط قتصادی ایران و روسیه داشت؟ پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، در صدد تبیین جایگاه تجارت برنج مناطق شمالی ایران در مناسبات تجاری ایران و روسیه در دورة قاجار با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسناد آرشیوی میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد نزدیکی روسیه به ایران و وجود راه آبی دریای خزر و نیاز هر دو کشور به محصولات و مواد یکدیگر باعث توسعة تجارت مابین هر دو شده است. از اقلام تجاری ایران که در مناسبات بازرگانی ایران و روسیه جایگاه خوبی داشت، برنج بود که در ابتدا کفاف مصرف داخلی را میداد اما بعد از بیماری که در کرمهای ابریشم پیدا شد، تولید این محصول چند برابر و جایگزین ابریشم شد. اگرچه تجارت این محصول در زمانهایی مثل قحطی و انقلاب اکتبر روسیه و نیز جنگ جهانی اول دچار نوساناتی شد اما فروش این محصول همچنان ادامه داشت
تاریخ های محلی ایران
تکتم یارمحمدی؛ جمشید نوروزی
چکیده
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دورهی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دورهی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گستردهای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار ...
بیشتر
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دورهی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دورهی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گستردهای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دورهی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیتهای انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیضآمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیشتر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
شهاب شهیدانی؛ احمد جمراسی؛ سید علاءالدین شاهرخی
چکیده
یکی از قدیمیترین سازمانهای اداری ـ مذهبی ایران، تشکیلات به وجود آمده در ذیل حرم حضرت معصومه (س) است که در طول دورة قاجاریه و پهلوی از حیث ملاحظات تشکیلات اداری، توسعه و تکامل پیدا کرد. این مقاله در صدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که در حوزه تشکیلات اداری خدمتگزاران در دورة قاجاریه و پهلوی، آستانه مقدسه ...
بیشتر
یکی از قدیمیترین سازمانهای اداری ـ مذهبی ایران، تشکیلات به وجود آمده در ذیل حرم حضرت معصومه (س) است که در طول دورة قاجاریه و پهلوی از حیث ملاحظات تشکیلات اداری، توسعه و تکامل پیدا کرد. این مقاله در صدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که در حوزه تشکیلات اداری خدمتگزاران در دورة قاجاریه و پهلوی، آستانه مقدسه نیروی انسانی خود را چگونه جذب و سازماندهی میکرد؟ و انقلاب مشروطه و اصلاحات آمرانه دورة پهلوی، چه تأثیری بر تشکیلات اداری آستانه گذاشتند؟این پژوهش با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و اسنادی و با روش توصیفی ـ تحلیلی تنظیم شده است. نتایج نشان میدهد که در دورة قاجاریه، اداره آستانه مقدسه را سادات حسینی و رضوی، با فرمانهای حکومتی تحت عنوان: خدمتگزارن موروثی، اداره میکردند و بهغیر از بازماندگان آنها، افراد دیگری اجازه فعالیت در آستانه مقدسه را نداشتند. همچنین مطالعات نشان میدهد، انقلاب مشروطه و اصلاحات اداری آمرانه دورة پهلوی، تأثیر بسزایی در تشکیلات آستانه داشت، بهگونهای که با ابلاغ نظامنامه اداری، قانون لباس متحدالشّکل و جواز لباس روحانیون توسط وزارت معارف، اداره آستانه در پرداخت حقوق و پوشش خدمتگزاران دگرگونی ایجاد نمود.
مسعود شفیعی سروستانی؛ محمدرضا علم
چکیده
پس از فتح تهران، برای نخستین بار خانهای بختیاری از جایگاه رهبران ایل، به عالیترین مراتب قدرتِ اجرایی و دولتی دست یافتند. رسیدن خانهای بختیاری به قدرت در دولتهای پس از مشروطۀ دوم با فراز و فرودهایی همراه بود که تأثیرات و پیامدهایی در سراسر کشور بهویژه در ایالت فارس داشت. در این پژوهش بر آن هستیم که با تکیه بر منابع و اسناد و با ...
بیشتر
پس از فتح تهران، برای نخستین بار خانهای بختیاری از جایگاه رهبران ایل، به عالیترین مراتب قدرتِ اجرایی و دولتی دست یافتند. رسیدن خانهای بختیاری به قدرت در دولتهای پس از مشروطۀ دوم با فراز و فرودهایی همراه بود که تأثیرات و پیامدهایی در سراسر کشور بهویژه در ایالت فارس داشت. در این پژوهش بر آن هستیم که با تکیه بر منابع و اسناد و با روش توصیفی، تحلیلی و اسنادی، به این پرسش پاسخ دهیم که: نوسان قدرت خانهای بختیاری چه تأثیری بر روند تحولات و رویدادهای ایالت فارس طی سالهای 1327 تا 1331ق داشت؟ فرضیۀ اصلی در این پژوهش این است که موقعیت خانهای بختیاری در دولتهای مشروطۀ دوم بهعنوان متغیری مؤثر، بر معادلات قدرت و شرایط سیاسی و اجتماعی فارس تأثیر گذاشت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رویدادهای فارس طی سالهای 1327 تا 1331ق بهشدت تحتتأثیر دخالت خانهای بختیاری بود که سبب بیثباتی و درگیری میان نیروهای سیاسی و در نتیجۀ آن ورود نیروهای انگلیس به ایالت فارس شد. سرانجام با افول قدرت خانهای بختیاری در دولت، آرامش نسبی و توازن قدرت به ایالت فارس بازگشت.