با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن ایرانی تاریخ

نوع مقاله : pajoheshi

نویسنده

دانش آموخته دکتری تخصصی تاریخ ایران اسلامی از دانشگاه تهران ، تهران ، ایران

چکیده

خاندان رؤسای فال از جمله گروه‌های اجتماعی قدرتمند در امور قضایی و دیوانی در جنوب ایران، به‌ویژه در قلمرو ملوک هرمز، از قرن هفتم تا یازدهم هجری محسوب می‌گردند. چنین حضور فزاینده‌ای از عناصر انسانی توانمند در امور دیوانی و اداری، به موقعیت ارتباطی ناحیه فال بعد از سقوط تدریجی سیراف از نیمه دوم قرن پنجم تا نیمه نخست قرن ششم هجری و همچنین، ساختار سیاسی ملوک هرمز باز می‌گردد که زمینة حضور و فعالیت نیروهای انسانی را در حوزة قلمرو خود فراهم می‌کرده است. طی این دورة زمانی، شاهد قدرت‌گیری خانواده فالی در دستگاه سیاسی و دیوانی ملوک هرمز هستیم که به عنوان یکی از خاندان‌های مهم دیوان‌سالار در کنار دیگر خانواده‌های دیوانی نقشی مهم و تعیین کننده در تأمین منابع و درآمدهای مالی ملوک هرمز دارند.
از این رو، چگونگی ارتباط فالی‌ها به عنوان یکی از خانواده‌های دیوان‌سالار در قلمرو ملوک هرمز با امرا و سلاطین هرمز و دیگر خاندان‌های دیوان‌سالاری و گروه‌های اجتماعی در حوزة خلیج فارس موضوع پژوهش حاضر است. بررسی منابع و اسناد و تحلیل داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که خانواده فالی در جایگاه وزارت یکی از منابع اصلی تأمین کننده ثروت و تضمین قدرت در دستگاه سیاسی ملوک هرمز بودند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که رقابت و کشمکش‌های فالی‌ها با دیگر گروه‌های اجتماعی در مسائل سیاسی و دیوانی و همچنین تلاش نیروهای نظامی پرتغالی برای انحصاری کردن درآمدهای ناشی از اقتصاد دریایی خلیج فارس همراه با وارد کردن یک گروه دیوانی رقیب و معارض، سرانجام به تضعیف قدرت وزارت فالی‌ها و نهاد سلطنت در هرمز منجر گردیده است.

کلیدواژه‌ها

ابن بطوطه (1361). سفرنامه. ترجمة محمدعلی موحد. چاپ سوم. تهران: علمی و فرهنگی.
ابن ماجد (1372). کتاب الفواید فی اصول علم البحر و القواعد. ترجمة احمد اقتداری. تهران : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
ابن مسکویه رازی، احمد بن محمد (1379). تجارب الامم و تعاقب الهمم. ترجمة علینقی منزوی. تهران: سروش.
اسعد فالی، عمید‌الدین (1372).  قصیده عمیدیه. شارح قطب‌الدین فالی، قم: انتشارات بیدار.
اوبن، ژان، «بررسی مسیر کاروانی «سیراف» از طریق «خنج و فال»، ترجمه و تحشیه محمد باقر وثوقی، از کتاب مشاهیر نامی خنج (1386).  محمد امین خنجی، تهران: نشر و پژوهش فرزان روز.
بنیامین تطیلی، رابین؛ تنررو، آنتونیو؛ ممبره، میکائیل (1393).  سه سفرنامه. ترجمه و تحقیق دکتر حسن جوادی و ویلم فلور، تهران: موقوفات بنیاد محمود افشار یزدی.
جنید شیرازی، معین‌الدین ابوالقاسم (1328). شدالازار فی حط الازار عن زوار المزار. تصحیح و تحشیه محمد قزوینی و عباس اقبال. تهران: چاپخانه مجلس.
خواندمیر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین (1355).  دستور الوزرا. تصحیح سعید نفیسی. چاپ دوم. تهران: اقبال.
زرکوب شیرازی، ابوالعباس (بی تا). شیرازنامه. تصحیح اسمعیل واعظ جوادی. بنیاد فرهنگ ایران.
سخاوی، شمس‌الدین محمد (1992م). الضو الامع لاهل القرن التاسع. جزو اول و سوم. بیروت: دارالجلیل.
شیرازی، عیسی بن جنید (1364).  تذکره هزار مزار، تصحیح و تحشیه دکتر نوزانی وصال، شیراز: انتشارات کتابخانه احمدی شیراز.
طبیب قمی، میرزا محمد سعید (1388). خورشید و مهپاره. تصحیح دکتر حسن ذوالفقاری و جلیل اصغریان رضایی. تهران: نشر چشمه.
عبدالرزاق سمرقندی (1906م). سفرنامه. تاشکند: فرهنگستان علوم ازبکستان.
غفاری، قاضی احمد (1343). تاریخ جهان آرا، تهران: کتابفروشی حافظ.
فیگوئرا (1363).  سفرنامه. ترجمة غلامرضا سعیدی. تهران: نشر نو.
قائم مقامی، جهانگیر (1369).  «مجموعه مقالات خلیج فارس». تهران: وزارت امور خارجه ایران.
کمالی، مریم (1394).  تغییرات اجتماعی از نگاه مورخان پارسی‌نویس (از بلعمی تا جوینی). تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
گاوانی، خواجه محمود (1938م).  ریاض الانشا. تصحیح و تحشیه شیخ چاند. حیدرآباد دکن.
لیمبرت، جان (1387). شیراز در روزگار حافظ. ترجمة همایون صنعتی‌زاده. شیراز: دانشنامه فارس.
منز، بئاتریس فوربس (1393). ایران عصر تیموری (قدرت، سیاست و مذهب). ترجمة اکبر صبوری. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.
نیمدهی، قاضی عبدالعزیز. طبقات محمود شاهی. نسخه خطی. کتابخانه ویندسور. لندن. شماره 271.
جرون‌نامه و جنگ‌نامه (جنگ نامه کشم از نویسنده‌ای ناشناس و جرون نامه سروده قدری)، (1384). تصحیح، توضیحات و تعلیقات: وثوقی و خیراندیش تهران: میراث مکتوب.
وثوقی، محمدباقر (1374). خنج گذرگاه باستانی لارستان. قم: نشر خرم.
وثوقی، محمدباقر (1380). تاریخ مهاجرت اقوام در خلیج فارس. شیراز: دانشنامه فارس.
وثوقی، محمدباقر (1389). علل و عوامل جا به جایی کانون‌های تجاری در خلیج فارس. تهران: پژوهشکده تاریخ اسلام.
وثوقی، محمدباقر (1390). پرتغالی‌ها در خلیج فارس. تهران: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی.
همدانی، خواجه رشید‌الدین فضل الله طبیب (1364ق/ 1945م).  مکاتبات رشیدی. به سعی و اهتمام و تصحیح محمد شفیع. لاهور.
یاقوت حموی، (1995م). معجم البلدان، بیروت: دار صادر.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ANTT, As Gavetas, 23 Vols, Lisbon, 1960-1974.
Aubin, J (1971). “Le royaume d Ormuz au debut du XVie Siecle”. in Mare Luso Indicum, Paris, 1971.
Aubin, J, “Les Princes d Ormuz de XLLe au XVIIe siecles”, Journal Asiatic, no 241, 1953.
Aubin, J, “Reference Pour Lar medieval”, in Journal Asiatic, 1955.
Castanheda, E, Historia de discobrimeni and Conquista da India Pelos Portugess, Coimbra, 1924.
Calmard, Jean, ‘Lar and Laristan’ in ‘Encyeclopedia of Islam’, New Edition Leiden, 1986.
De Sousa, Joao, Dacumentos Arabicos Para Historia Portugueza, Lisbon, 1788-1789.
Fiorani Piacentini , Valeria , Salghur Shah, Malik of Hormuz , and his embargo of Iranian harbours (1475-1505) , Revisiting Hormuz Portuguese Interactions in the Persian Gulf Region in the early Modern Period , Edited by : Dejanirah Couto and Rui Manuel Loureiro, 2003.
Sousa, Faria, The Portugues Asia, translated by: John Stevense, London, 1695.
Pires, Toma, The soma Oriental of Tome Pires, translated by: Armando Cortesao, Halkluyt Society, 1944.
Stein, Aurel, Archaological reconnaissance in north western India and south western Iran, London, 1936.
Teixiera, Pedro, The travels Pedro Teixiera, translated by: William Sinchair, London, 1901.
Tenrreyero, A. Itinerario de Antonio Tenrreyero, Coimbra, 1820.
Schon, Dorti, Laristan eine sudpersische Kusten provinzzEin Beitrag Zu SeinerGeschichte (Veroffentlichungen Zur Iranistik) (German)