تاریخ های محلی ایران
مریم خسروآبادی؛ میلاد عجمی
چکیده
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمههای سدهی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعههای اسماعیلی توسط مغولان (سدهی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولتهای سنی و نیز سایر گروههای شیعه، فرقهای ضاله، ملحد، بیدین و نامسلمان ...
بیشتر
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمههای سدهی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعههای اسماعیلی توسط مغولان (سدهی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولتهای سنی و نیز سایر گروههای شیعه، فرقهای ضاله، ملحد، بیدین و نامسلمان خوانده میشد. باقیماندهی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولتهای بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمتآمیز میان جامعهی اسماعیلی با دولتهای پس از صفوی هستیم که به عقیدهی برخی، دولتهای مزبور، خود، علاقهای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمهی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعهی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولتهای مزبور، مجبور به مصالحهجویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینهها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان میدهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعهی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومتهای زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژهی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دورهی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
ذکرالله محمدی؛ داود الهی
چکیده
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدینشاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب میشود؛ دورة اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان میرسد و دوره ...
بیشتر
ولایت قزوین از دیرباز ضمن برخورداری از موقعیت برجسته جغرافیایی و عواید سرشار مالی مورد توجه شاهزادگان قاجاری بوده؛ ازبین این شاهزادگان عبدالصمدمیرزا عزالدوله برادر ناصرالدینشاه در سه دوره به حکمرانی قزوین منصوب میشود؛ دورة اول که مصادف با نوجوانی او بود و دوره دوم که با کمبود نان و شورش مردم علیه وی به پایان میرسد و دوره سوم، که دغدغه اصلی پژوهش پیش روست به منازعاتی بین مردم الموت و عزالدوله منجر میگردد که تنها با رجوع به اسناد منتشر نشده این دوره قابل ردیابی است؛ بنابراین سئوال محوری پژوهش این چنین خواهد بود: عملکرد عزالدوله در دوره سوم حکمرانی در قزوین چه مصالح و منافع پیدا و پنهانی را تعقیب میکرده است؟ مدعای ما نیز براساس اسناد و منابع موجود این چنین نضج یافته است: نحوه انتصاب شاهزادگان، عواید بالقوه اقتصادی قزوین و الموت، تنگناهای اقتصادی عزالدوله در دوره سوم حکمرانی ودر نهایت رقابت با خوانین همجوار در چگونگی و چرایی عملکرد وی نقش اساسی داشته است.روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و تحلیلی بوده که با بهرهمندی از اسناد منتشر نشده آن دوره و نیز آثار و منابع کتابخانهای به سامان رسیده است.
مریم بخشی؛ باقرعلی عادل فر؛ نصراله پورمحمدی املشی؛ حسین آبادیان
چکیده
از دورة صفویه جابجایی و کوچ اجباری ایلات و عشایر یکی از سیاستهای دولتها برای برقراری امنیت و کنترل نیروهای اجتماعی مرکزگریز بوده است. یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران عصر صفوی، جابجایی طوایف کُرد به نواحی مختلف قلمرو این حکومت بوده است. در راستای این حرکت طایفه کُرد «رشوند» نیز ابتدا به خراسان و سپس به قزوین و نواحی پیرامون ...
بیشتر
از دورة صفویه جابجایی و کوچ اجباری ایلات و عشایر یکی از سیاستهای دولتها برای برقراری امنیت و کنترل نیروهای اجتماعی مرکزگریز بوده است. یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران عصر صفوی، جابجایی طوایف کُرد به نواحی مختلف قلمرو این حکومت بوده است. در راستای این حرکت طایفه کُرد «رشوند» نیز ابتدا به خراسان و سپس به قزوین و نواحی پیرامون آن کوچ داده شدند. استقرار این طایفه کُرد در نواحی یاد شده پیامدهایی برای آنها و دولت مرکزی داشت که در این نوشتار ضمن بررسی این پیامدها، به واکاوای علل و انگیزههای سیاسی، نظامی و اقتصادی کوچ رشوندها نیز پرداخته میشود. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با اتکا به منابع اسنادی شامل اسناد منتشر شده، اسناد منتشر نشده و منابع کتابخانهای، به واکاوی موضوع میپردازد.یافتههای پژوهش نشان میدهد کوچ طایفه رشوند به نواحی قزوین و اطراف آن به دلایل مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته و مهمترین پیامد جابجایی اجباری این طایفه، برخورداری از موقعیت اقتصادی مناسب و کسب مقامات مهم نظامی و القاب بوده است.