اسماعیل حسنزاده
چکیده
کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیبهای زیادی در روابط با حکومتهای محلی و منطقهای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، بهتناسب ضرورتهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاستهایی اتخاذ میکردند. یکی از این مقاطع دورة حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آققویونلوها همزمان شد. این همزمانی ...
بیشتر
کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیبهای زیادی در روابط با حکومتهای محلی و منطقهای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، بهتناسب ضرورتهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاستهایی اتخاذ میکردند. یکی از این مقاطع دورة حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آققویونلوها همزمان شد. این همزمانی موجب عدول میرزاعلی از سیاست خارجی سنتی خاندان مبتنی بر تابعیت در قبال حکومت مرکزی ایران و اتخاذ سیاست تقابل تهاجمی گردید. این مقاله، با بهرهگیری از منابع اصلی این دوره و تحلیل مضمونی روایتهای تاریخی، به دنبال تبیین تأثیر اصلاحات بر بیثباتی داخلی و علل شکست سیاست تقابل تهاجمی در قبال آققویونلوهاست. همزمانی اجرای اصلاحات داخلی با اتخاذ سیاست خارجی جدید به تشدید رقابتهای درون خاندان کیائی انجامید. شکستهای متعدد میرزاعلی در سیاست خارجی از جمله درقبال مرعشیان مازندران، آققویونلوها و سایر حکومتهای محلی به ازدست رفتن بخشی از قلمرو سنتیشان منجر شد. در نتیجه این شکستها و تشدید نارضایتی داخلی، میرزاعلی به قتل رسید و حکومت کیائیان مجبور به تابعیت از حکومت مرکزی ایران شد.
سید حسن قریشی کرین؛ آرش قنبری
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 122-136
چکیده
ایلات کرد از همان آغاز حکومت صفویان تا سقوط این سلسله جایگاه در خور توجهی داشتند. هر چند حضور و قدرت کردها در هر دوره از حکومت صفویان متفاوت بود، به این معنی که گاهی نقشی پررنگ و اساسی و گاهی ضعیف و بیتأثیر داشتند، این یک واقعیت غیر قابل انکار است که کردها در دوران صفویان، اهمیت بسزایی برای حکومت مرکزی داشتند. چرا که محل زندگی این ...
بیشتر
ایلات کرد از همان آغاز حکومت صفویان تا سقوط این سلسله جایگاه در خور توجهی داشتند. هر چند حضور و قدرت کردها در هر دوره از حکومت صفویان متفاوت بود، به این معنی که گاهی نقشی پررنگ و اساسی و گاهی ضعیف و بیتأثیر داشتند، این یک واقعیت غیر قابل انکار است که کردها در دوران صفویان، اهمیت بسزایی برای حکومت مرکزی داشتند. چرا که محل زندگی این قوم در منطقهای واقع شده بود که بیش از پیش به اهمیت آنها میافزود و این عامل مهم هم مرزی و همسایگی با دولت عثمانی بود. از آنجا که ایلات کرد در قلمرو دو حکومت صفویان و عثمانیها ساکن بودند، در نتیجه، کردها گاهی در سیاستهای اتخاذ شده دو دولت یادشده مؤثر بودند. هدف از این تحقیق تبیین نقش مناطق کردنشین به عنوان یک منطقه مهم مرزی است که بین دو دولت قدرتمند آن روزهای جهان اسلام، یعنی ایران و عثمانی، قرار گرفته بود.روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.