تاریخ های محلی ایران
کیهان مشیرپناهی؛ سید محمد شیخ احمدی؛ عثمان یوسفی؛ محمدقربان کیانی
چکیده
در آستانهی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دورهی بحرانی را در نتیجهی جابجاییهای امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشهدار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده ...
بیشتر
در آستانهی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دورهی بحرانی را در نتیجهی جابجاییهای امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشهدار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمیتوانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسیهای صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینهساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بیثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولتهای متخاصم و در آخر وعدههای دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
تاریخ های محلی ایران
سید برهان تفسیری؛ سید محمد شیخ احمدی
چکیده
در پژوهش حاضر نگاهی به تاریخ سیاسی شهر مریوان از زمان پیدایی این واژه در منابع تاریخی انداخته شده است. در اینجا، معیار و مبدأ پردازش اطلاعات پیدایی واژۀ مریوان با عناوین مختلف در متون تاریخی است. مسالمسئلۀ اساسی پژوهش حاضر این است که چه عواملی محل یا شهر امروزی مریوان را در بستر اعتباریابی سیاسی قرار داد. منابع و گزارشهای موجود حکایت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر نگاهی به تاریخ سیاسی شهر مریوان از زمان پیدایی این واژه در منابع تاریخی انداخته شده است. در اینجا، معیار و مبدأ پردازش اطلاعات پیدایی واژۀ مریوان با عناوین مختلف در متون تاریخی است. مسالمسئلۀ اساسی پژوهش حاضر این است که چه عواملی محل یا شهر امروزی مریوان را در بستر اعتباریابی سیاسی قرار داد. منابع و گزارشهای موجود حکایت از آن دارد که نمود سیاسی شهر مریوان، با این عنوان، در منابع تاریخی همزاد با قدرتگیری و رویدادنگاری خاندان اردلان در سدۀ هفتم هجری قمری است. از آن به بعد است که میتوان ردی از مریوان در روند تحولات مرزی میان دو امپراتوری ایران و عثمانی و همچنین در رقابت میان خاندانهای حکومتگر کُرد اردلان (در پیرامون مریوان و بعدا در سنندج) و بابان (در سلیمانیه) به دستبهدست داد. به این ترتیب، در پژوهش حاضر به ذکر سرنوشت سیاسی شهر مریوان از دورۀ مغول تا دورۀ پهلوی بر اساس منابع تاریخی و به روش کتابخانهای پرداخته شده است. عوامل اثرگذار بر اعتباریابی سیاسی مریوان عبارتاند از: حضور خاندان حکومتگر اردلان در مریوان در مقطعی از حیات سیاسی خود، پیدایی دو دولت قدرتمند صفویه و عثمانی در پیرامون آن و فعل و انفعالات سیاسی دو دولت در این منطقهی ۀ مرزی در مقاطع زمانی مختلف.
عباس احمدوند
چکیده
عراق عجم از جمله حوزههای جغرافیایی و تاریخی است که روزگارانی به عنوان یکی از ایالتهای مرکزی، مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران به شمار میرفت و همواره مورد توجه حاکمان از جهت شناسایی حدود و مرزهای قلمرو فرمانروایی و نیز جغرافیانگاران از حیث تعیین جغرافیایی حدود مراکز علمی و برشمردن شهرهای پراهمّیت، قرار داشت. از سوی دیگر حاکمان ...
بیشتر
عراق عجم از جمله حوزههای جغرافیایی و تاریخی است که روزگارانی به عنوان یکی از ایالتهای مرکزی، مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران به شمار میرفت و همواره مورد توجه حاکمان از جهت شناسایی حدود و مرزهای قلمرو فرمانروایی و نیز جغرافیانگاران از حیث تعیین جغرافیایی حدود مراکز علمی و برشمردن شهرهای پراهمّیت، قرار داشت. از سوی دیگر حاکمان این منطقه توانستند با تسلط بر شهرها، نقاط راهبردی و شبکه راههای ارتباطی، ضمن حفظ امنیت مرزهای عراق عجم، زمینه رشد اقتصادی و بهویژه اقتصاد بازرگانی آن را فراهم آورند و موجب رونق و اهمیت بیش از پیش این محدوده جغرافیایی شوند.در پژوهش پیش رو، با روش زمینهشناسی تاریخی، با بهرهگیری از رهیافتهای جغرافیای تاریخی به معناکاوی و محدودهبندی عراق عجم، بر اساس منابع جغرافیایی و تاریخی در دورههای مختلف پرداخته میشود. در این پژوهش، ابتدا به واژهشناسی و مفهوم آن در متون ادبی و تاریخی پرداخته و به بررسی محدوده ایالت جبال و تغییر آن به عراق عجم در منابع جغرافیایی و به تغییر مرزهای آن در طول تاریخ و جدا شدن کردستان از آن، میشود.
مظهر ادوای؛ علی ناظمیان فرد؛ هادی وکیلی
چکیده
کردستان در دهۀ پایانی حکومت قاجار، یکی از ناامنترین ولایات ایران به حساب میآمد؛ یکی از دلایل این امر، حضور اتباع عثمانی و واگذاری گستردۀ تذکره تابعیت از سوی شهبندری به اهالی کردستان بود. درواقع، حمایت همهجانبه و قاطعانۀ دولت عثمانی از اتباع خود و مسائل و مشکلات ناشی از حضور آنان در کردستان، وضعیتی را پدید آورده بود که پرداختن ...
بیشتر
کردستان در دهۀ پایانی حکومت قاجار، یکی از ناامنترین ولایات ایران به حساب میآمد؛ یکی از دلایل این امر، حضور اتباع عثمانی و واگذاری گستردۀ تذکره تابعیت از سوی شهبندری به اهالی کردستان بود. درواقع، حمایت همهجانبه و قاطعانۀ دولت عثمانی از اتباع خود و مسائل و مشکلات ناشی از حضور آنان در کردستان، وضعیتی را پدید آورده بود که پرداختن به آن از عمدهترین مسائل مطروحه در جلسات کمیسیون حل اختلافات مرزی به شمار میآمد. در روز 15 محرم سال 1332/ 14 دسامبر 1913، ادارات دولتی کردستان و منازل رؤسای آنها، همزمان مورد حمله و غارت گروههایی از مردم قرار گرفت. بهرغم حضور گستردۀ اتباع عثمانی در این کار و بازتاب آن در گزارشهای محلّی، دولت عثمانی دخالت اتباع خود را در این واقعه رد کرد و غارتگران را از عناصر ایرانی برشمرد. پرسشی که در کانون توجّه پژوهش حاضر جای دارد، این است که زمینههای این شورش چگونه شکل گرفت و چه پیامدهایی را به همراه داشت؟ این مقاله میکوشد تا با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکردهای رایج در تاریخ اجتماعی («فنون تقویت نقل مثال» و «برآورد از روی موارد قابلمقایسه»)، در پرتو اسناد وزارت امور خارجه (پروندۀ 300 برگی) و اسناد سازمان اسناد ملّی، به بازخوانی و تبیین این رویداد و گروههای شرکتکننده در آن بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد، برخلاف ادعاهای مقامات عثمانی، اتباع این کشور، مهمترین نقش را در حمله به ادارات دولتی کردستان برعهده داشتهاند.
پرستو مظفری؛ کورش هادیان
چکیده
یکی از مهمترین وقایع کردستان در اواخر حکومت اردلان، ناآرامیهای منطقة اورامان است. حفظ امنیت این منطقه، با توجه به همجواری با مرزهای عثمانی، از دغدغههای حکمرانان محلی کردستان و دولت مرکزی در دورة قاجار بود؛ با اینحال، در فاصلة سالهای 1268تا 1287ق مواردی از ناآرامی در منطقة اورامان، در منابع تاریخی بازتاب یافته است. این پژوهش، ...
بیشتر
یکی از مهمترین وقایع کردستان در اواخر حکومت اردلان، ناآرامیهای منطقة اورامان است. حفظ امنیت این منطقه، با توجه به همجواری با مرزهای عثمانی، از دغدغههای حکمرانان محلی کردستان و دولت مرکزی در دورة قاجار بود؛ با اینحال، در فاصلة سالهای 1268تا 1287ق مواردی از ناآرامی در منطقة اورامان، در منابع تاریخی بازتاب یافته است. این پژوهش، بهروش اسنادی و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، بر پایة منابع کتابخانهای، در پی پاسخگویی به این دو پرسش است: مهمترین عوامل بحران اورامان کدام است؟ دولت مرکزی برای مدیریت این بحران، چه سیاستی در پیش گرفت؟ یافتة این پژوهش، نشان میدهد که بحران اورامان در مجموع متأثر از مؤلفههای چندگانة قدرتطلبیهای محلی برخی حکام اورامان، سیاستهای نادرست و ضعف حکومت محلی اردلان و تمرکزگرایی دولت مرکزی در دورة ناصری بوده است و برخلاف برخی تحلیلها، نمیتوان انگیزههای براندازانه یا ابعاد قوممدارانه برای آن متصور شد. انتصاب فرهادمیرزا معتمدالدوله بهعنوان حاکم کردستان نیز با هدف مهار بحران در اورامان بوده است. معتمدالدوله با همراهی نیروهای اعزامی از سوی دولت مرکزی، توانست در کوتاهمدت و بهروش قهرآمیز، بر این بحران غلبه کند. این امر بهمعنای برطرف شدن زمینهها و پیامدهای بحران و موفقیت دولت مرکزی در مهار بحران در بلندمدت نیست.
جهانبخش ثواقب؛ مهدی صلاح؛ پرستو مظفری
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، ، صفحه 137-156
چکیده
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخهای محلی حیات بالندهای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایشهای زیستبومنگاری پررنگی دارند. این تاریخها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهمترین نمونههای این تواریخ، تاریخ سلاطین ...
بیشتر
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخهای محلی حیات بالندهای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایشهای زیستبومنگاری پررنگی دارند. این تاریخها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهمترین نمونههای این تواریخ، تاریخ سلاطین هورامان است. این کتاب، در عهد مظفری، با محوریت سلسله سلاطین هورامان و در منطقة هورامان کردستان نگارش یافته است. خاندان سلاطین هورامان، از امرای حاکم بر بلوک هورامان،از بلوکات تابع ایالت کردستان ایران به مرکزیت سنندج بودند که تاسال 1284ق. خاندان کرد اردلان بر این ایالت حکومت میکردند. یافتههای پژوهش نشان میدهد از میان آثار عرضهشده در کردستان، از صدر قاجار تا پایان عهد مظفری، بهجز کتاب تحفة ناصری از میرزا شکرالله سنندجی، که برخی دیدگاههای نوین نسبت به تاریخنویسی داشته است، بقیة تواریخ از جمله تاریخ سلاطین هورامان به سبک و سیاق مورخان سنّتی نگارش یافته است.
شهین* رعنایی؛ علی بیگدلی
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 5-22
چکیده
مرحلة اول برنامة اصلاحات ارضی فقط عمدهمالکان را شامل میشد، این پروژه در سراسر کشور دارای اهداف واحدی بود، اما در مناطق مختلف با واکنشهای متفاوتی روبه رو شد. مالکان، با توجه به امکانات و شرایط موجود، به اقدامات گوناگونی برای ممانعت از اجرای برنامه و مخالفت با سیاستهای دولت دست زدند. مسئلهای که در مقالة حاضر مورد پژوهش قرار ...
بیشتر
مرحلة اول برنامة اصلاحات ارضی فقط عمدهمالکان را شامل میشد، این پروژه در سراسر کشور دارای اهداف واحدی بود، اما در مناطق مختلف با واکنشهای متفاوتی روبه رو شد. مالکان، با توجه به امکانات و شرایط موجود، به اقدامات گوناگونی برای ممانعت از اجرای برنامه و مخالفت با سیاستهای دولت دست زدند. مسئلهای که در مقالة حاضر مورد پژوهش قرار میگیرد، نحوة برخورد عمدهمالکان کردستان با مفاد قانون اصلاحات ارضی و بررسی چگونگی و چرایی وجود تعارضات در نوع واکنش آنها در نواحی مختلف منطقه است. با عنایت به دو پرسش چیستی و چرایی در این تحقیق از دو روش توصیفی و تبیین علّی استفاده شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، مقابله با اجرای برنامه و مبارزه با حکومت، در بخشهای شمالی و غربی استان همانند سقز، بانه، مریوان و دیواندره به دلیل تسلط ساختار قبیلهای و وجود همبستگی ایلیاتی، فعالیتهای احزاب چپ و نفوذ اندیشههای استقلالطلبانه، شدیدتر از مناطق دیگر بود.
جهانبخش ثواقب؛ پرستو مظفری
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 137-165
چکیده
حکومت اردلان کردستان یکی از حکومتهای محلی کُرد است که به رغم سدهها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها، که پیش از این به انقیاد هیچکدام از دولت های ایران و عثمانی در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران ...
بیشتر
حکومت اردلان کردستان یکی از حکومتهای محلی کُرد است که به رغم سدهها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها، که پیش از این به انقیاد هیچکدام از دولت های ایران و عثمانی در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران در زمان شاه عباس اول، فصل جدیدی در تاریخ سیاسی خود رقم زدند. در محدودة زمانی 1019 تا 1046ق، که شامل بخشی از دوران سلطنت شاه عباس اول و اوایل سلطنت شاه صفی در ایران است، کردستان اردلان تحت امارت دو تن از مقتدرترین امرای محلی، ههلوخان و پسرش احمدخان اردلان قرار داشت. در این پژوهش تحولات سیاسی کردستان در دورة یادشده و مناسبات این امرای محلی با دولت مرکزی ایران بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سیاست تمرکزگرایی صفویان، از یک سو، و موقعیت جغرافیایی قلمرو اردلان در اوایل حکومت شاه عباس اول از دیگر سوی، نقش مؤثری در ادغام و جذب حکومت محلی اردلان در دولت مرکزی داشته است. از این ایّام، حکام اردلان در جایگاه والی نقش مهمّی در نظام اداری صفویان ایفا کردند.