شهرام یوسفی فر؛ محمد دالوند
چکیده
برنامه نوسازی دورة رضاشاه را میتوان چونان استمرار خواست اصلاحات اساسی عصر مشروطه در نظر آورد. طرحهای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مزبور در سراسر کشور اجرا و البته این امر در برخی مناطق مانند لرستان، بنا به اقتضائات محلی، با چالشها و موانع خاص روبهرو شد. افزون بر این در منطقه لرستان، منطقۀ ایلی هرو خود دارای شرایط خاصتر بود: بنا ...
بیشتر
برنامه نوسازی دورة رضاشاه را میتوان چونان استمرار خواست اصلاحات اساسی عصر مشروطه در نظر آورد. طرحهای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مزبور در سراسر کشور اجرا و البته این امر در برخی مناطق مانند لرستان، بنا به اقتضائات محلی، با چالشها و موانع خاص روبهرو شد. افزون بر این در منطقه لرستان، منطقۀ ایلی هرو خود دارای شرایط خاصتر بود: بنا به نابسامانیهای اجتماعی در آن منطقه، برقراری نظم و امنیت و اجرای اقدامات نوسازی در آن دشوار تر بود.در این مقاله اجرای برنامۀ نوسازی رضاشاه در منطقه هرو، به شیوه مطالعه تاریخی، بررسی میشود تا به این سؤال پاسخ داده شود که موانع اجرای برنامه نوسازی دولت در منطقه هرو چه بود و چگونه برطرف گردید؟. نتایج پژوهش نشان میدهد با وجود مخالفت گروههای ذی نفوذ منطقه (مانند خوانین بیرانوند)، دولت برنامه نوسازی را در ذیل اقداماتی چون خلع سلاح عمومی، راه سازی، اسکان عشایر، تبعید مخالفان، تأسیس مدارس و موارد دیگر، با رویههای آمرانه اجرا کرد و به دلیل اتخاذ شیوههای غیرکارشناسی برنامه نوسازی در منطقه هرو، برخی پیامدهای نامطلوب در زندگی اجتماعی مردم بدنبال داشت.
ثریا کرنوکر*؛ ظریفه کاظمی
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 125-138
چکیده
رضاشاه در شرایطی روی کار آمد که حکومت ایران دچار ضعف و بازیچة قدرتهای شمال و جنوب کشور، یعنی روسیه و انگلیس، بود. از طرفی ایلات در منطقة خود دارای قدرت و نفوذ بودند. رضاخان از همان زمان وزارت جنگ، با توجه به این مسائل، برای تشکیل حکومت مقتدر مرکزی تلاش میکرد و برای رسیدن به این هدف، باید قدرت ایلات را کاهش میداد. این مسئله با اجرای ...
بیشتر
رضاشاه در شرایطی روی کار آمد که حکومت ایران دچار ضعف و بازیچة قدرتهای شمال و جنوب کشور، یعنی روسیه و انگلیس، بود. از طرفی ایلات در منطقة خود دارای قدرت و نفوذ بودند. رضاخان از همان زمان وزارت جنگ، با توجه به این مسائل، برای تشکیل حکومت مقتدر مرکزی تلاش میکرد و برای رسیدن به این هدف، باید قدرت ایلات را کاهش میداد. این مسئله با اجرای فرمان خلع سلاح، سرکوب، ارعاب، تبعید و تخته قاپوی ایلات شورشی همراه بود؛ اما از آنجا که اطاعت از چنین فرامینی برای عشایر سخت مینمود، به مبارزات و شورشهایی علیه حکومت وقت پرداختند. از جمله این ایلات، ایل بیرانوند از ایلات لرستان بود که در آشوبهای علیه حکومت، در عصر قاجار و پهلوی، نقش مهمی داشت. رضاشاه برای دستیابی به اهدافش، زمان زیادی را به سرکوب ایل مذکور اختصاص داد و سرانجام آنها چارهای جز تسلیم شدن در برابر خواستههای حکومت نیافتند.
این پژوهش، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی، قصد بررسی چگونگی سیاستهای ضد ایلی رضاشاه و مبارزات ایلات لرستان، بهویژه ایل بیرانوند، با مأموران حکومت وقت را دارد.