جهانگیر خسروی شکیب؛ سهیلا ترابی فارسانی؛ علیرضا ابطحی
چکیده
نهاد آموزش رسمی دارای ظرفیت بالایی جهت گسترش و تثبیت ایدئولوژی حاکم بر جامعه است. در این راستا حکومت پهلوی از اهمّیت، جایگاه و ظرفیت های آموزش و پرورش در راستای دیدگاه های کلی خود و در جهت پیشبرد اهداف حکومت بهره گرفته است. انتخاب نام مدارس با عناوین همسو با ارزشهای حکومت مثالی از ظرفیت های استفاده شده در آموزش و پرورش دوره پهلوی، ...
بیشتر
نهاد آموزش رسمی دارای ظرفیت بالایی جهت گسترش و تثبیت ایدئولوژی حاکم بر جامعه است. در این راستا حکومت پهلوی از اهمّیت، جایگاه و ظرفیت های آموزش و پرورش در راستای دیدگاه های کلی خود و در جهت پیشبرد اهداف حکومت بهره گرفته است. انتخاب نام مدارس با عناوین همسو با ارزشهای حکومت مثالی از ظرفیت های استفاده شده در آموزش و پرورش دوره پهلوی، به منظور القاء و تثبیت ارزشها است؛ بنابراین انتخاب نام مدارس ارتباط مستقیمی با دیدگاه های حاکم داشته است. هدف این پژوهش بررسی اسامی انتخاب شده برای مدارس شهرها و بخش های استان لرستان در دوره پهلوی است. در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی و همچنین با استفاده از نمودار و جداول به این سؤالات پاسخ داده شود: برای مدارس لرستان در دوره پهلوی اول و دوم بیشتر از چه عناوینی استفاده شده است؟ عوامل مؤثر در انتخاب نام مدارس لرستان چه بوده است؟ چه ارتباطی میان دیدگاه های حکومت پهلوی و نام مدارس استان وجود دارد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه های کلی حکومت پهلوی با مؤلفه های ایدئولوژیکی همچون ملی گرایی، تأکید بر زبان فارسی، باستان گرایی و تمرکز گرایی، از طریق مسؤلین دولتی و نمایندگی ها و ادارات آموزش و پرورش در بخش ها و شهرستان های لرستان در انتخاب نام مدارس استان تأثیر مستقیم داشته است و نوع اسامی انتخابی مدارس در دورة پهلوی اول نسبت به دورة دوم، متأثر از حوادث تاریخی و جابهجایی قدرت، تفاوت های اساسی دارد.
علی نادریان فر؛ سیدعلیرضا ابطحی؛ سهیلا ترابی فارسانی
چکیده
با روی کار آمدن رضاشاه و در پیش گرفتن سیاست تمرکز قدرت، تلاشهای زیادی برای استقرار قدرت حکومت مرکزی، در اقصی نقاطایران از جمله بلوچستان، انجام گرفت که با چالشهای متعددی از سوی قدرتهای محلی روبهرو گردید؛ یکی از این چالشها، طغیان دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی در سالهای 1307-1319ش بود. اینکه علّت اصلی شورش سرداران ...
بیشتر
با روی کار آمدن رضاشاه و در پیش گرفتن سیاست تمرکز قدرت، تلاشهای زیادی برای استقرار قدرت حکومت مرکزی، در اقصی نقاطایران از جمله بلوچستان، انجام گرفت که با چالشهای متعددی از سوی قدرتهای محلی روبهرو گردید؛ یکی از این چالشها، طغیان دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی در سالهای 1307-1319ش بود. اینکه علّت اصلی شورش سرداران بلوچ چه بود؟ و چگونه طغیان آنها سرکوب شد؟ سؤال اصلی این پژوهش است که کوشش میشود به روش تاریخی و شیوة توصیفی ـ تحلیلی، بر پایة اسناد طبقهبندیشده و آرشیوی سالهای 1307-1319ش بررسی و پژوهش شود. یافتههای تحقیق نشاندهندة آن است که شورش دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی، برخلاف حرکتهای دیگر این دوره در خوزستان، گیلان و آذربایجان شائبة تجزیهطلبی و استقلال نداشت و تلاشهای آنان، به علّت سلطة بیگانگان خصوصاً انگلستان، بدرفتاری نظامیان با مردم منطقه، کشف حجاب و گسترش اقتدار سیاسی و اقتصادی آنان بوده است. نگاهی دقیق به مندرجات اسناد مورد بررسی نشان میدهد که دلیل اصلی شکست حرکت خوانین بلوچ، عدم شناخت کافی آنها از دولتمردان انتهای دورة قاجار و ابتدای دورة پهلوی، بهویژه شخص رضاشاه، بوده است.