علی آرامجو؛ محمدعلی کاظم بیکی
چکیده
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول بهتدریج از خلوت خانقاهها پا به عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابلتوجهی را در این حوزهها ایفا میکرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندانهای متنفذ نقشبندی ...
بیشتر
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول بهتدریج از خلوت خانقاهها پا به عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابلتوجهی را در این حوزهها ایفا میکرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندانهای متنفذ نقشبندی که در ماوراءالنهر دوره تیموری و شیبانی حضور پررنگی داشتند در دوره اشترخانیان نیز نفوذ، اعتبار و ارتباط نزدیک خود با حکومت را حفظ کردند. باوجوداین، ضرورتاً روابط میان خاندانهای مختلف نقشبندی با خوانین اشترخانی یکسان نبود. بررسی کنشهای سیاسی خاندانهای نقشبندی و عوامل مؤثر بر آن در دوره اشترخانی، موضوع پژوهش حاضر است. بنا بر یافتههای این پژوهش، شیوخ صوفی نقشبندی، طیف وسیعی از تعامل و تقابل با دستگاه قدرت را نمایان ساختند ضمن اینکه خود نیز برای مدتی کوتاه در رأس هرم قدرت قرار گرفتند. میانجیگری در میان مدعیان قدرت، نظامیگری و حکمرانی در شمار نقشهایی بود که شیوخ نقشبندی در عرصه سیاست این دوره ایفا کردند. نوع کنش شیوخ صوفی نسبت به خوانین، تابعی از منافع محلی، خاندانی و عمومی آنها بود. درحالیکه خاندانهای نقشبندی مقیم بخارا، کرسی اصلی حکومت اشترخانیان، در راستای حفظ وضع موجود، عمدتاً در پی تعامل و ارتباطی حسنه با خوانین وقت بودند و شیوخ نقشبندی سمرقند، با هدف تغییر وضع به نفع ایالت خود، غالباً در کنار مخالفان بخارا میایستادند.
رسول احمدی؛ رضا مهرآفرین؛ سید رسول موسوی حاجی
چکیده
شهر قم در طول دوران اسلامی به واسطه وجود مرقد حضرت معصومه (س)، به عنوان دومین قطب مذهبی ایران شناخته شده است. تأثیرگذاری عامل مذهبی در معرفی این شهر تاحدی است که گروهی از مورخان معتقدند پیش از ظهور دین اسلام، در این منطقه هیچگونه پایگاه شهری وجود نداشته است. علیرغم تحقیقات پراکندهای که در خصوص قدمت شهر قم صورت گرفته است، ابهامات ...
بیشتر
شهر قم در طول دوران اسلامی به واسطه وجود مرقد حضرت معصومه (س)، به عنوان دومین قطب مذهبی ایران شناخته شده است. تأثیرگذاری عامل مذهبی در معرفی این شهر تاحدی است که گروهی از مورخان معتقدند پیش از ظهور دین اسلام، در این منطقه هیچگونه پایگاه شهری وجود نداشته است. علیرغم تحقیقات پراکندهای که در خصوص قدمت شهر قم صورت گرفته است، ابهامات فراوانی در مورد زمان دقیق ایجاد این شهر و سازندگان آن وجود دارد. بنابراین، در پژوهش حاضر که براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، غالب منابع مکتوبی که در ارتباط با پیشینة تاریخی شهر قم سخن گفته بودند به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر آن، برای تفسیر علمی و دقیقتر گزارش-های منابع مذکور و در انطباق با آنها، نتایج حاصل از پژوهشهای باستانشناسی صورت گرفته در محوطههای باستانی منطقة قم ارزیابی شد. براساس نتایج، دشت قم به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، از هزارة ششم پیش از میلاد مورد توجه جوامع انسانی گوناگون قرار گرفته بود و در اواخر دوران ساسانی از پایگاه شهری نسبتا معتبری برخوردار گردید. شهر ساسانی قم در سال 23ق به دست مسلمانان فتح شد، با این وجود، نخستین گروه اعراب که از خاندان اشعری بودند در اواخر سدة اول هجری در این مکان ساکن شدند و در نتیجة یک سده کوشش آنها در جهت آبادی مناطق مختلف منطقه، قم در سال 189ق به عنوان کورهای مستقل به رسمیت شناخته شد.
هوشنگ خسروبیگی؛ مژگان صادقی فرد؛ جمشید نوروزی
چکیده
ورود مغولها به ایران، نه تنها یک رویداد نظامی بود، بلکه بهتدریج حضور این اقوام و مهاجرت آنان به فلات ایران، تأثیرات خود را بر نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز تشکیلات اداری بر جای نهاد. تشکیلات اداری یکی از اولین بخشهایی بود که در همان سالهای آغازین تحت تأثیر حضور این اقوام قرار گرفت. این تأثیر بهتدریج ـ و نه یکباره ـ ...
بیشتر
ورود مغولها به ایران، نه تنها یک رویداد نظامی بود، بلکه بهتدریج حضور این اقوام و مهاجرت آنان به فلات ایران، تأثیرات خود را بر نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز تشکیلات اداری بر جای نهاد. تشکیلات اداری یکی از اولین بخشهایی بود که در همان سالهای آغازین تحت تأثیر حضور این اقوام قرار گرفت. این تأثیر بهتدریج ـ و نه یکباره ـ کمرنگتر شد؛ با اینحال برخی عناصر پایدار آن برای سالها و برای سلالههای پسین باقی ماند. هدف پیش روی این تحقیق، شناخت این تأثیرات در بخشی از تشکیلات اداری یعنی در حوزة نظام قضایی در حکومت آل مظفر (795-713ق) – و شناخت مبانی شکلگیری نظام قضایی این حکومت و با مسئله ارزیابی چگونگی فرآیند استمرار یا تضعیف نمادهای مغولی در نظام قضایی آل مظفر است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و در حوزة مطالعات کتابخانهای انجام شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات قضایی آل مظفر بر سه رکن استوار بوده است: اقتباس از تشکیلات قضایی مخدومان اولیه آل مظفر یعنی حکومت ایلخانان؛ تشکیلات اداری در حکومتهای مسلمان ایران پیش از ایلخانان؛ و سنتهای محلی قلمرو آل مظفر در یزد و فارس. همچنین این بررسی نشان داد که عناصر و نمادهای مغولی، علیرغم حضور در تشکیلات قضایی آل مظفر، بهتدریج در محاق قرار گرفته است و سنتهای ایرانی ـ اسلامی حضور و بروز پررنگتری یافتهاند
جعفر آقازاده
چکیده
با شکلگیری حکومت صفوی و آغاز جنگهای ایران و عثمانی در شمالغرب ایران، ناحیۀ ماکو به مرکزیت قلعۀ ماکو، به عنوان یکی از معابر ارتباطی ایران با شرق آناطولی در میانه و کانون این نبردها قرار گرفت و حاکمیت این قلعه بارها میان صفویان و عثمانیها دست به دست شد. مسئله این است که قلعۀ ماکو چه موقعیتی در منازعات صفویان و عثمانیها داشت؟ ...
بیشتر
با شکلگیری حکومت صفوی و آغاز جنگهای ایران و عثمانی در شمالغرب ایران، ناحیۀ ماکو به مرکزیت قلعۀ ماکو، به عنوان یکی از معابر ارتباطی ایران با شرق آناطولی در میانه و کانون این نبردها قرار گرفت و حاکمیت این قلعه بارها میان صفویان و عثمانیها دست به دست شد. مسئله این است که قلعۀ ماکو چه موقعیتی در منازعات صفویان و عثمانیها داشت؟ در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، جایگاه قلعۀ ماکو در منازعات حکومت صفوی و عثمانی بررسی شود. مدعای نویسنده این است که قلعۀ ماکو به خاطر استحکام و قرار گرفتن در گذرگاه مرزی ایران به آناطولی از جایگاه مهمی در سیاست نظامی صفویان و عثمانیها برخوردار بود و همین مسئله عامل منازعات این دو قدرت بر سر این قلعه بود. نتیجهای که به دست آمد این بود که عثمانیها و صفویان با استقرار ایلات وابسته به خود در قلعۀ ماکو در تلاش بودند تا قدرت خود را در خطوط مرزی تثبیت کنند. شاه عباس اول با قلع و قمع ایلات وابسته به حکومت عثمانی در شمالغرب ایران و تصرف قلعۀ ماکو و مسکن دادن ایل بیات در پادگان این قلعه برتری نظامی خود بر عثمانیها را در این رقابت نشان داد. در دورۀ شاه صفی عثمانیها قلعۀ ماکو را تصرف کردند و طبق معاهدۀ صلح زهاب این قلعه تخریب شد، اما صفویان با نقض معاهدۀ صلح این قلعه را تصرف کردند و با وقفههایی اندک تا سقوط اصفهان آن را در دست خود نگه داشتند.
تاریخ های محلی ایران
تکتم یارمحمدی؛ فریبرز ویسی قلعه گلینه
چکیده
سنقر و کلیایی یکی از مناطق حاصلخیر در کرمانشاه است که در دوره قاجار مورد توجه برخی از خاندانهای متنفذ این حکومت قرار گرفت. آنها آنها با خرید املاک مردم به بهای اندک، صاحب زمینهای فراوانی در این منطقه شدند. دو تن از ملاکین بزرگ این منطقه، عبدالحسین فرمانفرما و امانالله ...
بیشتر
سنقر و کلیایی یکی از مناطق حاصلخیر در کرمانشاه است که در دوره قاجار مورد توجه برخی از خاندانهای متنفذ این حکومت قرار گرفت. آنها آنها با خرید املاک مردم به بهای اندک، صاحب زمینهای فراوانی در این منطقه شدند. دو تن از ملاکین بزرگ این منطقه، عبدالحسین فرمانفرما و امانالله خان فتحالسلطان بودند که اولی شاهزاده قاجاری و دومی از بزرگان منطقه کلیایی سنقر است. این ملاکین در اواخر دوره قاجار به علت بحرانهای مالی و وقوع جنگ جهانی اول از تسویه به موقع مالیات اراضی خود شانه خالی کردند، دولت نیز با این افراد غالباً رویه مماشات را در پیش میگرفت، اما پس از کودتای 1299ش. به ویژه بعد از نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه، حسابرسی شدیدی از آنها آنها به عمل آمد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چرا ملاکین متنفذ سنقر بدهی مالیاتی داشتند و حکومتهای قاجار و پهلوی اول با این مساله چگونه برخورد کرد؟این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی انجام گرفته و تکیه آن بر اسناد مربوط به دوتن از ملاکین بزرگ منطقۀ سنقر است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ملاکین دوره قاجار با توجه به معافیتهایی که حکومت برای آنها آنها در نظر گرفته بود و نفوذی که در دربار داشتند، از تسویه به موقع مالیاتهای خود امتناع میکردند، اما در اوایل دوره نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه با توجه به نیاز او برای تأمین بودجه اصلاحات و نوسازیهای گسترده خود از طریق مالیاتگیری و نیز طمع وی به تصاحب اراضی حاصلخیز آنها، آنها، حسابرسی شدیدی از این ملاکین صورت گرفت.
تاریخ های محلی ایران
علی رسولی
چکیده
خخاندانهای محلی، بهویژه در دورههای فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بودهاند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شدهی دورهی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی میپردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسشها متمرکز است: ...
بیشتر
خخاندانهای محلی، بهویژه در دورههای فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بودهاند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شدهی دورهی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی میپردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسشها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکلگیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طیکرد و چگونه با قدرتهای خارجی حاضر در خلیج فارس و کریمخان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطهی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوقالجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسیها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواستههای مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حملهی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوهی کتابخانهای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
احمد بادکوبه هزاوه؛ طیبه رحیمدل میبدی؛ محمّدرضا ابوئی مهریزی
چکیده
بیگمان تحقیق در وضع علم و عالمان یکی از ارکان شناخت فرهنگها و تمدنها از جمله تمدن اسلامی است. در نواحی گوناگون ایران پس از اسلام نیز وضع علمی و نقش عالمان با فراز و فرودهایی روبهرو بوده است. در این میان ولایت یزد همزمان با تأسیس سلسله آل مظفر (حک: 718-795ق) و ثبات و امنیت نسبی و نیز عنایت بیشتر حاکمان مظفری به فعالیتهای فرهنگی ...
بیشتر
بیگمان تحقیق در وضع علم و عالمان یکی از ارکان شناخت فرهنگها و تمدنها از جمله تمدن اسلامی است. در نواحی گوناگون ایران پس از اسلام نیز وضع علمی و نقش عالمان با فراز و فرودهایی روبهرو بوده است. در این میان ولایت یزد همزمان با تأسیس سلسله آل مظفر (حک: 718-795ق) و ثبات و امنیت نسبی و نیز عنایت بیشتر حاکمان مظفری به فعالیتهای فرهنگی و علمی، شاهد دگرگونیهایی در محیط علمی و فرهنگی بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای جایگاه علوم دینی و ادبی و علوم عقلی و طبیعی را در یزد دورة مظفری بررسی کرده و دستاوردهای عالمان این خطّه، چون حلقات درس و خدمات علمی عالمان از قبیل تألیف، ترجمه، تحشیه و استنساخ را تبیین کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سیاستهای حمایتی حکومت آل مظفر مبنی بر ترویج مکتب فقه شافعی و ایجاد مراکز علمی و آموزشی و مساجد و موقوفهها از سویی و نیز کوششهای جدی علمای دینی، نقش تعیین کنندهای در گسترش و برتری علم فقه و سپس عرفان ، تفسیر و حدیث، نسبت به سایر علوم، داشته است.
ابتهاج سلیمی؛ حسن زندیه؛ منوچهر صمدی وند؛ معصومه قره داغی
چکیده
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرتهای خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازهای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات بهطور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژهای که داشت و شعبهای از شرکت نفت ایران و انگلیس ...
بیشتر
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرتهای خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازهای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات بهطور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژهای که داشت و شعبهای از شرکت نفت ایران و انگلیس در آن فعالیت میکرد، از بروز این کودتا، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و این امر خواهناخواه کنش سیاسی فعالان این شهر را نیز به دنبال داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و تکیه بر منابع، اسناد و مدارک موجود، درصدد پاسخ به این پرسش است که روند برگزاری هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه کرمانشاه چگونه بود و چه نتیجهای به دنبال داشت؟ نتایج پژوهش، نشان میدهد که مشارکت سیاسی مردم و فعالیت سابق کنشگران این شهر در انتخابات، بعد از براندازی دولت ملی، کاهش پیدا کرده و با انزوای آنها، نتیجه انتخابات را دولت و متنفذین محلی وابسته به حاکمیت مشخص کردند. انتخابات این دوره، نخستین مرحله انتخابات کاملاً فرمایشی و دولتی بوده است که تا پایان دوره پهلوی تداوم یافت.
محمد مهدی روشنفکر؛ رضا معینی رودبالی
چکیده
ایالت کهگیلویه در روزگار صفوی (907-1135ق) یکی از ایالات مهم و از بیگلربیگیها محسوب میشد و حاکمنشینهای متعددی از جمله حویزه، دزفول و بصره در زمرة آن قرار داشت. محدوده جغرافیایی آن از شهر امروزی یاسوج آغاز و به سواحل خلیج فارس در بندر دیلم ختم و مناطقی چون بهبهان و رامهرمز را شامل میشد. پادشاهان صفوی همواره برای این ایالت اهمّیت و ...
بیشتر
ایالت کهگیلویه در روزگار صفوی (907-1135ق) یکی از ایالات مهم و از بیگلربیگیها محسوب میشد و حاکمنشینهای متعددی از جمله حویزه، دزفول و بصره در زمرة آن قرار داشت. محدوده جغرافیایی آن از شهر امروزی یاسوج آغاز و به سواحل خلیج فارس در بندر دیلم ختم و مناطقی چون بهبهان و رامهرمز را شامل میشد. پادشاهان صفوی همواره برای این ایالت اهمّیت و اعتباری ویژه قائل بودند. بخش عمدة این توجه ناشی از موقعیت سوقالجیشی و توان نظامی آن بود. همچنین از طریق این ایالت امنیت خلیج فارس تأمین میشد. همین وضعیت سبب گردید تا نزدیک به یک قرن حاکمیت و فرمانروایی ایالت کهگیلویه به سران قدرتمند و متنفذ ایل افشار واگذار گردد. موقعیت سیاسی و ویژگیهای خاص اقلیمی و کوهستانی بودن بخشهایی از آن سبب توجه مخالفان حکومت صفوی به آن شد. در مواقعی نیز پناهگاه و سنگر مبارزه مخالفان حکومت صفوی بود و این خود توجه بیشتر حکومت را میطلبید. پژوهش حاضر برپایة پرسش نقش سیاسی و نظامی ایالت کهگیلیویه در عصر صفوی سامان یافته است. این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی و با روش «توصیفی ـ تحلیلی» و با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعات میدانی، صورت گرفته است. دادههای تاریخی گردآوری و سپس ارزیابی و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج از آن صورت گرفته است.
احد مهربان نژاد کلاگری؛ علیرضا کریمی؛ ولی دین پرست؛ حسین میرجعفری
چکیده
تاریخنگاری سده هشتم مازندران بازتابی است از تلاش حکومت مرعشی جهت دیگرگونه نمودن رخدادها و ارائه روایت دلخواه از تاریخ؛ روایتی که در سدههای بعدی، از سوی تاریخنگاران بازنشرشده تا به «روایتی مسلط» تبدیل میگردد. عدم توجه تاریخنگاران پس از میرظهیر به جزئیات وقایعی که تاریخنویسان دستگاه تیموری و اولیاء الله آملی در تاریخ ...
بیشتر
تاریخنگاری سده هشتم مازندران بازتابی است از تلاش حکومت مرعشی جهت دیگرگونه نمودن رخدادها و ارائه روایت دلخواه از تاریخ؛ روایتی که در سدههای بعدی، از سوی تاریخنگاران بازنشرشده تا به «روایتی مسلط» تبدیل میگردد. عدم توجه تاریخنگاران پس از میرظهیر به جزئیات وقایعی که تاریخنویسان دستگاه تیموری و اولیاء الله آملی در تاریخ رویان ارائه میکنند موجب شد تا روایتی یکسویه در زمینه تاریخ وقایع سیزده ساله مازندران شکل بگیرد. برداشتی که در آن تمام گناه به پای دودمان چلاوی نوشته شده و مرعشیان از هر نظر تطهیر میگردند. برپایه دادههای برگرفته از همه منابع تاریخی میتوان گفت که بنیانگذار حکومت مرعشیان کمتر از افراسیاب چلاوی در حوادث سیزده ساله مازندران نقش ایفا ننمود. بیگمان وی که در مجموعه این حوادث دست داشت با نقشهای حساب شده، دیگر رقبا را از سر راه برداشت. اما حکومت مرعشی همزمان با اقدامات سیاسی از فعالیت تبلیغی نیز غافل نماند بلکه با برساختن داستانی جعلی گناه تمام حوادث سیزده ساله را بر دوش دشمنان شکست خورده نهاد. هدف غایی این تبلیغات بدنام ساختن مخالفان و آفرینش چهرهای فرهمند از بنیانگذار حکومت مرعشی بود. داستانی که در تاریخ طبرستان میرظهیرالدین مرعشی به صورتبندی نهاییاش رسید و توسط مورخان سدههای بعد بیچون و چرا پذیرفته شد.
منیژه کرمی؛ مهری ادریسی؛ نظامعلی دهنوی؛ صالح امین پور
چکیده
ایل کلهر یکی از ایلات برجسته در غرب ایران است که از گذشتههای دور در کوهپایههای زاگرس سکونت داشته و همچون سایر ایلات در تاریخ سیاسی و نظامی ایران نقش ایفا کرده است. این پژوهش با هدف روشن کردن جایگاه ایل کلهر در رویدادهای سیاسی و نظامی غرب کشور و با توصیف و تحلیل دادههای منابع دست اول، تاریخهای محلّی و متون تحقیقی معتبر در پی ...
بیشتر
ایل کلهر یکی از ایلات برجسته در غرب ایران است که از گذشتههای دور در کوهپایههای زاگرس سکونت داشته و همچون سایر ایلات در تاریخ سیاسی و نظامی ایران نقش ایفا کرده است. این پژوهش با هدف روشن کردن جایگاه ایل کلهر در رویدادهای سیاسی و نظامی غرب کشور و با توصیف و تحلیل دادههای منابع دست اول، تاریخهای محلّی و متون تحقیقی معتبر در پی پاسخگویی به این پرسشها است که روابط ایل کلهر با حکام ایران از دورة صفویه تا پایان دورة حاکمیت محمدشاه قاجار چگونه بود؟ و این ایل چه نقش و جایگاهی در روابط ایران و عثمانی ایفا نمود؟یافتههای پژوهش حاکی است که سران ایل کلهر نسبت به ایل زنگنه نفوذ و توان کمتری در قدرت و دربار شاهان صفویه داشتند، زیرا شورشهای مداوم این ایل به خصوص در نیمه نخست حاکمیت این سلسله تا روزگار حکمرانی شاهعباس اول به بیتوجهی قدرت حاکم به سران این ایل منجر گردید. در دورۀ افشاریه به دلیل درگیریهای نادر با عثمانی و لزوم همراهی ایلات غرب، بهبودی نسبی در مناسبات ایل کلهر با حاکمیّت حاصل شد. در روزگار زندیه بزرگان ایل کلهر با یاری رساندن به کریمخان زند در دستیابی به سلطنت و نیز با برقراری پیوندهای خانوادگی با وی، نقش تاریخی خود را در کنار قدرت مرکزی ایفا نمودند. ایل کلهر در دورة قاجاریه و حکمرانی محّمدعلیمیرزا دولتشاه بر کرمانشاه تا پایان حکومت محمدشاه قاجار نقش مؤثری در نبردهای ایران و عثمانی به عهده داشت.
تاریخ های محلی ایران
بابک زیلاب پور
چکیده
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ میکنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، ...
بیشتر
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ میکنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، شامل شش وقفنامه باقی مانده است. اما وقفنامهها چه اطلاعات تاریخی در زمینۀ مطالعات قشقاییشناسی و سندشناسی ارائه میدهند؟ این مقاله با هدف معرفی و تحلیل شش وقفنامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که برخی اسناد در قالب وقفنامه از خاندان شاهیلو باقی ماندهاند. محدودۀ جغرافیایی وقفنامهها ایالت فارس و در دورۀ والیگری حسینعلی میرزا فرمانفرما است. وقفنامهها مشخص میکنند که اسماعیل خان قشقایی علاوه بر دو پسرش به نامهای جانی خان و حاجی حسن خان پسر دیگری به نام رضا خان داشته است. در وقفنامهها سهم پنج نفر از خاندان شاهیلو از املاکشان در شیراز و بلوکات ایالت فارس مشخص شده است. جانی خان و فرزندانش محمدعلی خان و مرتضیقلی خان رقباتشان را وقف کردهاند. موقوفهها که با انگیزههای مختلفی انجام شده به صورت خاص و عام- خاص هستند. با جستجوی نام شیخالاسلامها و عبارت ثبت و محلهای سجعهای مهرها و نام محرران و ثَبات میتوان فهمید که وقفنامههای قشقایی در محکمۀ اسلامیۀ شیراز و با روش خاصی تنظیم و ثبت شدهاند.
جواد موسوی دالینی؛ ضرغام عابدی خواه؛ محمد علی رنجبر
چکیده
ایل کرایی یکی از ایلات منطقه کهگیلویه است که نخستین حضور مؤثر آنان در تحولات سیاسی را میتوان در دوران مغول جستجو نمود. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و شیوه توصیفی- تحلیلی در پی این مسئله است که نقش و اثرگذاری ایل کرایی را از دوره صفویه تا پایان دوره زندیه در تحولات سیاسی نظامی کهگیلویه مورد واکاوی قرار دهد. یافته ...
بیشتر
ایل کرایی یکی از ایلات منطقه کهگیلویه است که نخستین حضور مؤثر آنان در تحولات سیاسی را میتوان در دوران مغول جستجو نمود. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و شیوه توصیفی- تحلیلی در پی این مسئله است که نقش و اثرگذاری ایل کرایی را از دوره صفویه تا پایان دوره زندیه در تحولات سیاسی نظامی کهگیلویه مورد واکاوی قرار دهد. یافته پژوهش حاکی از این است، کوچ اجباری ایل کرایی طی دوران حکومتهای شاه عباس اول صفوی، نادرشاه افشار و کریمخان زند را میتوان ناشی از تاثیرگذاری این ایل بر تحولات سیاسی نواحی جنوبغربی ایران دانست. همچنین نقش ایل یادشده بر تحولات سیاسی جنوب و جنوبغربی ایران پس از پایان دوره صفویه تا مرگ کریمخان زند همچون حمایت از شورش صفیمیرزای دروغین و شورش قایدمراد کرایی و تمرّد از فرمان حکومتهای مرکزی ذکرشده علاوه بر اینکه اغلب زحمت و مشقت زمامداران را موجب گردید، توانست اثرگذاری ایلات بزرگتر منطقه را نیز متأثر سازد.
عبدالهادی خادمیانی؛ محبوب مهدویان؛ امیر عبدالهی
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 91-102
چکیده
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، بهویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقهای، کشوری و بینسرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی ...
بیشتر
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، بهویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقهای، کشوری و بینسرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی (با یکدیگر) و بیرونی (با دولت مرکزی ایران و عثمانی) آنان، عمدتاً دارای چه مؤلفههایی بوده و تأثیرگذاری این روابط در تحولات منطقه چه بوده است؟ در این پژوهش بهصورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی، بهویژه منابع محلی کردی و فارسی، با محوریت سؤال تحقیق، دادههای تاریخی استخراج، و پس از سنجش و ارزیابی محتوایی، با رویکردی تحلیلی تنظیم شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد در عصر صفوی طوایف مذکور، بهویژه طایفه اردلان که حاکمیت ایالات کردستان را در اختیار داشتند، از کنشگران سیاسی و نظامی در غرب کشور بوده و اهمیت فراوان یافته بودند. در این دوره آنان، از یکسو با نوع رابطهای که با دولت صفوی برقرار کرده و از سوی دیگر به علت درگیریهای دائمی که با یکدیگر داشتند، زمینه بروز ناآرامیهای پیوستهای را در ایالتهای کردستان و کرمانشاهان به وجود آورده بودند که گاه دولت مرکزی را نیز با چالشهایی مواجه ساخته بود. در اواخر دولت صفوی، ضعف درونی طایفه اردلان و پراکندگی اجباری افرادی از ایل زنگنه در مناطق مختلف ایران به دستور شاهان صفوی، بهتدریج آنان را به سمت پرهیز از درگیری و تمایل به تعامل با یکدیگر هدایت نمود.
تاریخ های محلی ایران
سید برهان تفسیری؛ سید محمد شیخ احمدی
چکیده
در پژوهش حاضر نگاهی به تاریخ سیاسی شهر مریوان از زمان پیدایی این واژه در منابع تاریخی انداخته شده است. در اینجا، معیار و مبدأ پردازش اطلاعات پیدایی واژۀ مریوان با عناوین مختلف در متون تاریخی است. مسالمسئلۀ اساسی پژوهش حاضر این است که چه عواملی محل یا شهر امروزی مریوان را در بستر اعتباریابی سیاسی قرار داد. منابع و گزارشهای موجود حکایت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر نگاهی به تاریخ سیاسی شهر مریوان از زمان پیدایی این واژه در منابع تاریخی انداخته شده است. در اینجا، معیار و مبدأ پردازش اطلاعات پیدایی واژۀ مریوان با عناوین مختلف در متون تاریخی است. مسالمسئلۀ اساسی پژوهش حاضر این است که چه عواملی محل یا شهر امروزی مریوان را در بستر اعتباریابی سیاسی قرار داد. منابع و گزارشهای موجود حکایت از آن دارد که نمود سیاسی شهر مریوان، با این عنوان، در منابع تاریخی همزاد با قدرتگیری و رویدادنگاری خاندان اردلان در سدۀ هفتم هجری قمری است. از آن به بعد است که میتوان ردی از مریوان در روند تحولات مرزی میان دو امپراتوری ایران و عثمانی و همچنین در رقابت میان خاندانهای حکومتگر کُرد اردلان (در پیرامون مریوان و بعدا در سنندج) و بابان (در سلیمانیه) به دستبهدست داد. به این ترتیب، در پژوهش حاضر به ذکر سرنوشت سیاسی شهر مریوان از دورۀ مغول تا دورۀ پهلوی بر اساس منابع تاریخی و به روش کتابخانهای پرداخته شده است. عوامل اثرگذار بر اعتباریابی سیاسی مریوان عبارتاند از: حضور خاندان حکومتگر اردلان در مریوان در مقطعی از حیات سیاسی خود، پیدایی دو دولت قدرتمند صفویه و عثمانی در پیرامون آن و فعل و انفعالات سیاسی دو دولت در این منطقهی ۀ مرزی در مقاطع زمانی مختلف.
احمد بازماندگان خمیری
چکیده
سرزمین فارس در طول تاریخ یکی مهمترین بخشهای سرزمین ایران بوده است. این منطقه در دورة نادرشاه یکی از مناطق حادثهخیز بود که به کرات در آن شورشهایی بهوقوع پیوست که زمینههای متعددی موجب بروز و ظهور آنها بودهاند. این شورشها سبب گردید تا نادر مجبور شود در آنجا دست به عملیات نظامی بزند و هراز چندگاهی تغییراتی در ساختار ...
بیشتر
سرزمین فارس در طول تاریخ یکی مهمترین بخشهای سرزمین ایران بوده است. این منطقه در دورة نادرشاه یکی از مناطق حادثهخیز بود که به کرات در آن شورشهایی بهوقوع پیوست که زمینههای متعددی موجب بروز و ظهور آنها بودهاند. این شورشها سبب گردید تا نادر مجبور شود در آنجا دست به عملیات نظامی بزند و هراز چندگاهی تغییراتی در ساختار سیاسی آن ایجاد کند. از میان شورشهای شیخ احمدمدنی، محمدخان بلوچ، محمدتقیخان، میرزاباقر کلانتر لار، غنیخان حاکم جهرم و قلیچخان سردار بندرعباس، سه شورش نخست حائز اهمّیت بسیاری هستند. پرسش اصلی آن است که چرا این شورشها رخ دادند؟ چه عواملی زمینهساز بروز آنها بودند؟ پیامد آنها چه بود؟ این مقاله با بررسی اسناد و مدارک موجود و بازخوانی دوباره آنها به روش تحلیلی در صدد است تا نگاهی تازه به این مقوله بیندازد. این پژوهش نشان داد که ورای عوامل ظاهری چون ظلم و تعدی کارگزاران مالی نادر و حضور نیروهای غیربومی، وجود عناصر قدرتمند شهری و زمینداران ثروتمند موجد و زمینهساز اصلی این سه شورش بودند.
محمد باقر وثوقی؛ یونس صادقی
چکیده
«شمسیه» از جملة طریقتهای گرمسیری فارس بین سدة هشتم تا دهم هجری است. مؤسس این طریقت، شیخ محمدابونجم (786-704ق.) است. گسترشطریقت شمسیه در مسیرهای تجاری خُنج به سمت لار و هرمز، با حمایت حاکم لار «امیر سیفالدین نصرت لاری» و «شاه زینالعابدین» حاکم شیراز عصر آل مظفر موجب رونق آن در بخشهای مهمی از گرمسیرات فارس شد. با ...
بیشتر
«شمسیه» از جملة طریقتهای گرمسیری فارس بین سدة هشتم تا دهم هجری است. مؤسس این طریقت، شیخ محمدابونجم (786-704ق.) است. گسترشطریقت شمسیه در مسیرهای تجاری خُنج به سمت لار و هرمز، با حمایت حاکم لار «امیر سیفالدین نصرت لاری» و «شاه زینالعابدین» حاکم شیراز عصر آل مظفر موجب رونق آن در بخشهای مهمی از گرمسیرات فارس شد. با همۀ اهمیتی که این طریقت در سدههای هشتم و نهم هجری در گرمسیرات فارس داشته، امّا تاکنون تحقیقی مستقل دربارة شخصیت بنیانگذار و مراجع مطالعاتی پیرامون این طریقت انجام نپذیرفته است. میراث فکری و فرهنگی این طریقت، بهصورت تذکرههای منثور و منظوم، در جنوب فارس موجود است. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع زندگانی و آثار پایهگذار طریقت شمسیه و کارکردهای سیاسی– فرهنگی این طریقت را، با تأکید بر نسخههای خطی نویافته، بهعنوان یک مسئله تاریخی، مورد پرسش قرار دهد. یافتههای پژوهش، نشان میدهد که رهبر طریقت، از طریق رابطه با حاکمان آل مظفر و لار، در کنشهای سیاسی گرمسیرات فارس، نقش مستقیم داشته و با ایجاد خانقاه و مساجد، باعث تفوق فرهنگی - اجتماعی شده بود.
مسلم سلیمانی یان؛ زلیخا امینی
چکیده
در سده دوازدهم هجری ایل کُرد مُکری، مهمترین ایل ناحیه ساوجبلاغ مُکری بود. موقعیت جغرافیایی، ساختار اجتماعی و توان بالای جمعیتی به ایل مُکری این امکان را میداد که در تحولات سیاسی و اجتماعی محیط پیرامون خود نقش مهمی را ایفا کند. تکاپوهای این ایل در منطقه مُکریان، آنان را وارد مناسباتی چندسویه میکرد که ایلات و طوایف ...
بیشتر
در سده دوازدهم هجری ایل کُرد مُکری، مهمترین ایل ناحیه ساوجبلاغ مُکری بود. موقعیت جغرافیایی، ساختار اجتماعی و توان بالای جمعیتی به ایل مُکری این امکان را میداد که در تحولات سیاسی و اجتماعی محیط پیرامون خود نقش مهمی را ایفا کند. تکاپوهای این ایل در منطقه مُکریان، آنان را وارد مناسباتی چندسویه میکرد که ایلات و طوایف منطقه و قدرت مرکزی طرفهای دیگر آن بودند. این تکاپوها ناحیه مُکریان را نقطه کانونی حوادث و تحولات متعددی ساخته بود. نوشتار پیشرو با روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد ضمن شناسایی تحولات درونی ایل مُکری، به تکاپوهای ایل مُکری در مناسبات و تحولات سیاسی دورة حکومتهای افشاریان و زندیان در سدة دوازده هجری بپردازد و بر پایه آنچه در منابع تاریخی سده دوازدهم بازتاب یافته (از حیث پایگاه اجتماعی و خاستگاه جغرافیایی) و همچنین با بهرهگیری از تحقیقات جدید به تحلیل موضوع بپردازد.نتایج تحقیق نشان میدهد که ایل مُکری در دورة حکومتهای افشاریه و زندیه در صدد بوده از یک سو ضمن همکاری با حاکمیت مرکزی وارد عرصه قدرت شود و در نتیجه حاکمیت را به تأمین امنیت، که از منظری کلان زمینهساز تحصیل و تکثیر منافع آنان در منطقه مُکریان بود وادار کند و از سویی دیگر در شرایط ضعف حکومت مرکزی، سیاست فعال منطقهای در پیش بگیرد تا با فراهم آوردن زمینههای لازم و کافی از جمله اتحاد با دیگر ایلات منطقه و مشارکت در صدر حاکمیت محلی به جایگاه برتر و کانونی در منطقه دست یابد.
تاریخ های محلی ایران
لیلا غلامرضایی؛ امیرحسین حاتمی
چکیده
«یهودیه» نامی است که به دلیل اسکان گروههایی از یهودیان مهاجر یا تبعیدشده در برخی شهرهای تاریخی ایران، قبل و بعد از اسلام، به این شهرها یا قسمتی از آنها اطلاق شده است. این یهودیان به سبب پیوندهای مستحکم درونی و تلاش برای حفظ استقلال و جدایی از اقوام دیگر، هرگز در جوامع میزبان ادغام نشدند و به شکلی همبسته در قسمتی جدا ...
بیشتر
«یهودیه» نامی است که به دلیل اسکان گروههایی از یهودیان مهاجر یا تبعیدشده در برخی شهرهای تاریخی ایران، قبل و بعد از اسلام، به این شهرها یا قسمتی از آنها اطلاق شده است. این یهودیان به سبب پیوندهای مستحکم درونی و تلاش برای حفظ استقلال و جدایی از اقوام دیگر، هرگز در جوامع میزبان ادغام نشدند و به شکلی همبسته در قسمتی جدا ـ اما نزدیک ـ از محل استقرار مردم بومی، اقامت گزیدند و به این ترتیب هستهی اولیهی یهودیهها را شکل دادند. مهمترین و نامدارترین آنها، یهودیهی اصفهان بود. آنها قرنها پیش از ورود اسلام، به این منطقه مهاجرت کردند و در کنار هستهی اصلی اصفهان بعدی که در آن زمان به جی موسوم بود، یهودیه را بنیان گذاردند. در مقالهی حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی ـ تحلیلی تحولات تاریخی یهودیهی اصفهان و گذار آن از عصر باستان به دورهی اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنا بر یافتههای پژوهش، یهودیهی اصفهان بهرغم همهی محدودیتهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فقهی، پس از ورود اسلام به این منطقه، نه تنها اهمیت و اعتبار خود را از دست نداد، بلکه از سدهی چهارم به بعد به اوج توسعه و ترقی رسید.
علی بحرانی پور؛ لیدا مودت؛ علی توکلیان
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 103-116
چکیده
یکی از مهمترین پیامدهای یورش و استیلای مغولان بر ایران در قرن هفتم هجری (13م) نوسانات شدید جمعیتی در ایالتهای مختلف بود. در این میان شیراز بهعنوان مرکز ایالت پارس در زیر فرمان اتابکان فارس، علیرغم نبود وحدت سیاسی و تفرقۀ داخلی توانست از یورش وایرنگر مغول و تبعات ناشی از آن در امان بماند. این مقاله بر آن است تا ساختار جمعیتی و عوامل ...
بیشتر
یکی از مهمترین پیامدهای یورش و استیلای مغولان بر ایران در قرن هفتم هجری (13م) نوسانات شدید جمعیتی در ایالتهای مختلف بود. در این میان شیراز بهعنوان مرکز ایالت پارس در زیر فرمان اتابکان فارس، علیرغم نبود وحدت سیاسی و تفرقۀ داخلی توانست از یورش وایرنگر مغول و تبعات ناشی از آن در امان بماند. این مقاله بر آن است تا ساختار جمعیتی و عوامل تأثیرگذار بر رشد و کاهش جمعیت شیراز را به روش توصیفی تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانهای و میدانی (گورستانها) بررسی کند. یافتههای این بررسی نشان میدهد که شیراز تا روزگار اتابک ابوبکر بهدلیل هجوم مهاجران از شهرهای بزرگ آسیبدیده از حملات مغولان و امنیت داخلی شاهد افزایش جمعیت بود. اما جنگها و ناامنیها پس از اتابک ابوبکر رخ داد. حملات نکودریان (6۷۷ و 6۸۰ ق)، قحطی (۶۸۰ق) و بیماریهای واگیردار ( 698 ق) و... از میزان جمعیت شیراز کاست و جمعیت سیر نزولی گرفت اما در زمان ابواسحاق اینجو (۷۵۲-۷۲۵). ابنبطوطه شیراز را پرجمعیت و پررونق یافت.
تاریخ های محلی ایران
محمدعلی نعمتی؛ فضلاله فولادی
چکیده
تشکیلات اداری ایران در عصر پهلوی اول، بهگونهای اساسی متحوّل گشت. رضاشاه با الگو قرار دادن غرب و بهکمک برخی روشنفکران سرخورده از مشروطه، برای ایجاد دولتی مدرن و تمرکزگرا، سعی در تأسیس دوایر مختلف دولتی بهسبک نوین داشت. لرستان نیز بهدلیل اهمیت راهبردی آن بهطور ویژهای در کانون توجهات حکومت وی قرار گرفت. اوضاع لرستان در هنگام ...
بیشتر
تشکیلات اداری ایران در عصر پهلوی اول، بهگونهای اساسی متحوّل گشت. رضاشاه با الگو قرار دادن غرب و بهکمک برخی روشنفکران سرخورده از مشروطه، برای ایجاد دولتی مدرن و تمرکزگرا، سعی در تأسیس دوایر مختلف دولتی بهسبک نوین داشت. لرستان نیز بهدلیل اهمیت راهبردی آن بهطور ویژهای در کانون توجهات حکومت وی قرار گرفت. اوضاع لرستان در هنگام برآمدن پهلوی اول بسیار آشفته بود و تقریباً بهصورت کاملاً سنتی و ایلیاتی اداره میشد و اوامر حکومت مرکزی در این منطقه نفوذی نداشت. اقدامات دولت مرکزی برای ایجاد دوایر دولتی از ورود قوای نظامی در سال 1302ش. تا پایان حکومت رضاشاه بهطول انجامید. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که ایجاد دوایر دولتی نوین در لرستان دوره رضاشاه چگونه انجام شد؟ این پژوهش با رجوع به منابع کتابخانهای، روزنامهها، اسناد و با رویکردی توصیفی و تحلیلی تنظیم شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در گام نخست دولت مرکزی بهصورت تدریجی و با استفاده نیرویهای نظامی به اسکان اجباری ایلات و عشایر پرداخته و با اصلاحاتی چون تقسیم اراضی و ایجاد راه، زمینه را برای ایجاد ادارات مختلف دولتی مهیا سازد و سپس در گام دوم و با تکیه بر درایت حاکمان غیرنظامی، اداراتی مانند: شهرداری، دادگستری، طرق و شوارع، ثبت اسناد و سایر ادارات را ایجاد کند.
فاطمه جعفرنیا؛ محمد عزیزنژاد
چکیده
خاندان جوانشیر از خاندانهای محلی مهم و تأثیرگذار در تحولات منطقه قفقاز بود که بهدنبال مرگ نادرشاه افشار و ضعف نظارتی حکومت زندیه و به پشتوانه قدرت نظام ایلی در قراباغ شکل گرفت. این خاندان از بدو تأسیس به اقتضای زمان و شرایط سیاسی برای حفظ حکومت محلیشان اقدام به برقراری مناسبات با دولتهای برتر پیرامونی کردند. الگوی بقاء ...
بیشتر
خاندان جوانشیر از خاندانهای محلی مهم و تأثیرگذار در تحولات منطقه قفقاز بود که بهدنبال مرگ نادرشاه افشار و ضعف نظارتی حکومت زندیه و به پشتوانه قدرت نظام ایلی در قراباغ شکل گرفت. این خاندان از بدو تأسیس به اقتضای زمان و شرایط سیاسی برای حفظ حکومت محلیشان اقدام به برقراری مناسبات با دولتهای برتر پیرامونی کردند. الگوی بقاء سیاسی و حفظ حکومت نیمهمستقل در قبال سیاست تهدید و الحاقگرایی حکومت مرکزی ایران، مهمترین چالش فراروی این خاندان در مناسبات ابراهیمخلیلخان جوانشیر (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) با حاکمان قاجاری بود. اهداف و رویکرد متفاوت آن دو حکومت، بنای مناسبات دوجانبه را تنشزا و خصمانه شکل داد. با عنایت به این مسئله، این تحقیق در پی پاسخگویی به چرایی و علل اختلاف مناسبات آن دو قدرت با ماهیتهای محلی و مقتدر است. یافتهها مبین آن است که در مناسبات تنشآمیز خاندان جوانشیر با حکومت قاجاریه چند عامل مهم موجب ترس و رویگردانی این خاندان از دولت ایران به روسها شده است. مهمترین آن مؤلفهها عبارت بود از تهدید موجودیت سیاسی حکمرانی قراباغ از جانب دولت ایران و رقابت درون خاندانی بین فرزندان ابراهیمخان بر مقام حکمرانی قراباغ و کشیده شدن پای قدرتهای برتر چون دولت روسیه به این مسئله. این پژوهش به روش تحقیقات تاریخی و با بهرهگیری از منابع مورخان قاجاری و تاریخنگاری محلی قراباغ سعی دارد مناسبات خاندان جوانشیر با حکومت قاجاریه در دورة حکمرانی ابراهیمخان جوانشیر را واکاوی نماید.
رضا شعبانی؛ سینا فروزش؛ لاله عرفانی نمین
چکیده
تالش یکی از مناطق استراتژیک ایران، واقع در غرب دریای خزر، در تعیین مرزهای سیاسی به جهت موقعیت خاص خود بسیار تاثیر گذار بوده است. همزمان با انقراض صفویان بیشتر زمین داران تالش برای حفظ منافع خود، به دولت روسیه گرویدند. پس از نادرشاه افشار، زمینة مناسبی برای تشکیل خانات مستقل و نیمهمستقل فراهم شد و در دورة کریمخان زند به دلیل آرامش ...
بیشتر
تالش یکی از مناطق استراتژیک ایران، واقع در غرب دریای خزر، در تعیین مرزهای سیاسی به جهت موقعیت خاص خود بسیار تاثیر گذار بوده است. همزمان با انقراض صفویان بیشتر زمین داران تالش برای حفظ منافع خود، به دولت روسیه گرویدند. پس از نادرشاه افشار، زمینة مناسبی برای تشکیل خانات مستقل و نیمهمستقل فراهم شد و در دورة کریمخان زند به دلیل آرامش حاصل در مرزها، خوانین روابط ناپایداری با روسها داشتند. در دورة قاجار و به خصوص همزمان با انعقاد عهدنامههای گلستان و ترکمانچای که منجر به تقسیم منطقه تالش شد، موضع خوانین نسبت به روسیه جلوة بیشتری یافت؛ اما دلیل حضور روزافزون روسها در منطقه و رویگردانی خوانین تالش از دولت ایران در مناقشات سیاسی میان ایران و روسیه را در چه عواملی میتوان یافت؟ توجه به میزان قدرت، تسلط و نظارت حکومت وقت ایران در تالش از یک سو و سیاست توسعهطلبانه پطرکبیر از سوی دیگر موجب توجه بیش از پیش روسها به خوانین تالش شد. بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، این تغییر موضع، متأثر از شرایط توسعه استعمار در جهان، حس استقلالطلبی خوانین و نداشتن حامیان نظامی و سیاسی از طرف دولت ایران بوده است. مقاله حاضر درصدد بررسی رفتارهای سیاسی خوانین تالش در دوره قاجار در پی جنگهای ایران و روسیه و تأثیر آن بر نتایج جنگ با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی است.
تاریخ های محلی ایران
زهرا قنبری مله؛ مریم عربیون
چکیده
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینهای بسیار کهن، در بیشتر دورههای تاریخ ایران، یکی از ایالتهای مهم به شمار میرفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمینهای حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقهی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد ...
بیشتر
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینهای بسیار کهن، در بیشتر دورههای تاریخ ایران، یکی از ایالتهای مهم به شمار میرفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمینهای حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقهی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولتمردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینهای بسیار کهن، در بیشتر دورههای تاریخ ایران، یکی از ایالتهای مهم به شمار میرفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمینهای حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقهی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولتمردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعهی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازههای تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعهی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعهی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازههای تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعهی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.
حبیب اله سعیدی نیا؛ حسین عبداله پور
چکیده
دوران پس از سقوط سلسله صفویه از جمله ادوار مهم تاریخی ایران است. از تحولات مهم این دوره، مهاجرت گروهها و قبایل مختلف (اعم از ایرانی و عرب) به سمت کرانههای شمالی خلیج فارس و استقرار و قدرتگیری آنها در این نقاط بود. با روی کار آمدن نادرشاه، به دلیل توجه ویژه او به خلیج فارس و تأسیس نیروی دریایی و بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت دریانوردی ...
بیشتر
دوران پس از سقوط سلسله صفویه از جمله ادوار مهم تاریخی ایران است. از تحولات مهم این دوره، مهاجرت گروهها و قبایل مختلف (اعم از ایرانی و عرب) به سمت کرانههای شمالی خلیج فارس و استقرار و قدرتگیری آنها در این نقاط بود. با روی کار آمدن نادرشاه، به دلیل توجه ویژه او به خلیج فارس و تأسیس نیروی دریایی و بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت دریانوردی برخی از همین قبایل مهاجر و امتزاج آنها با اقوام ایرانی، به عنوان لشکریان نادری به جایگاه و موقعیت ممتازی دست یافتند.کریم خان زند نیز توانست با کمک همین قدرتهای محلی بر اکثر نواحی ایران مسلط و پایههای حکومت خود را در شیراز تثبیت کند. پژوهش حاضر بر آن است تا نقش یکی از بازیگران مهم این دوره و از متحدان و نزدیکان حکومت زندیه، یعنی قائدحیدر حیات داودی (گناوهای)، را مطالعه و واکاوی کند و به چگونگی مناسبات او با حکومت زند، شرکتهای خارجی و دو همسایه جنوبیاش ـ آلذعاب در بندر ریگ و آلمذکور در بوشهر ـ بپردازد. سؤال پژوهش حاضر آن است که مناسبات و روابط قائد حیدر با کریمخان، شرکتهای ایک و واک و دیگر حکام محلی به چه نحوی بوده و عوامل التهاب و دگرگونی در این روابط چه بوده است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای است.