تاریخ های محلی ایران
یداله ارسلانی؛ ابوالفضل رضوی؛ بدرالسادات علیزاده مقدم؛ یزدان فرخی
چکیده
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 هـ.ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزهها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژهای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیتهای تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینهها و پیامدهای حیات تجاری پیروان ...
بیشتر
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 هـ.ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزهها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژهای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیتهای تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینهها و پیامدهای حیات تجاری پیروان این طریقه را با در نظر داشتن مناسبات ایشان با دستگاه سیاسی حاکم، بررسی میکند و تلاش میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که شبکه خانقاهی و خدماتبخشی مریدان، موقعیت راهبردی و رونق تجاری در مناطق زیست مرشدیه به علاوۀ تقویت باورهای تجاری در میان پیروان این طریقت، در اهتمام به تجارت و رونق فعالیتهای تجاری چه تأثیری داشت؟ دستاورد تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان میدهد که به سبب موقعیت تجاری کازرون، تلاقی راههای تجاری و دسترسی منطقه به خلیج فارس، قداست شیخ ابو اسحاق، وجود آموزههای تجاری در تعالیم مرشدیه، دادن خدمات بین راهی به بازرگانان و مسافران و نیازمندان و همینطور توجه حاکمیت به طریقتها در این عصر، از عوامل مهم رونق تجارت در میان پیروان این فرقه و به تبع آن عصر تیموریان بوده است.
احد مهربان نژاد کلاگری؛ علیرضا کریمی؛ ولی دین پرست؛ حسین میرجعفری
چکیده
تاریخنگاری سده هشتم مازندران بازتابی است از تلاش حکومت مرعشی جهت دیگرگونه نمودن رخدادها و ارائه روایت دلخواه از تاریخ؛ روایتی که در سدههای بعدی، از سوی تاریخنگاران بازنشرشده تا به «روایتی مسلط» تبدیل میگردد. عدم توجه تاریخنگاران پس از میرظهیر به جزئیات وقایعی که تاریخنویسان دستگاه تیموری و اولیاء الله آملی در تاریخ ...
بیشتر
تاریخنگاری سده هشتم مازندران بازتابی است از تلاش حکومت مرعشی جهت دیگرگونه نمودن رخدادها و ارائه روایت دلخواه از تاریخ؛ روایتی که در سدههای بعدی، از سوی تاریخنگاران بازنشرشده تا به «روایتی مسلط» تبدیل میگردد. عدم توجه تاریخنگاران پس از میرظهیر به جزئیات وقایعی که تاریخنویسان دستگاه تیموری و اولیاء الله آملی در تاریخ رویان ارائه میکنند موجب شد تا روایتی یکسویه در زمینه تاریخ وقایع سیزده ساله مازندران شکل بگیرد. برداشتی که در آن تمام گناه به پای دودمان چلاوی نوشته شده و مرعشیان از هر نظر تطهیر میگردند. برپایه دادههای برگرفته از همه منابع تاریخی میتوان گفت که بنیانگذار حکومت مرعشیان کمتر از افراسیاب چلاوی در حوادث سیزده ساله مازندران نقش ایفا ننمود. بیگمان وی که در مجموعه این حوادث دست داشت با نقشهای حساب شده، دیگر رقبا را از سر راه برداشت. اما حکومت مرعشی همزمان با اقدامات سیاسی از فعالیت تبلیغی نیز غافل نماند بلکه با برساختن داستانی جعلی گناه تمام حوادث سیزده ساله را بر دوش دشمنان شکست خورده نهاد. هدف غایی این تبلیغات بدنام ساختن مخالفان و آفرینش چهرهای فرهمند از بنیانگذار حکومت مرعشی بود. داستانی که در تاریخ طبرستان میرظهیرالدین مرعشی به صورتبندی نهاییاش رسید و توسط مورخان سدههای بعد بیچون و چرا پذیرفته شد.
شهرام فرحناکی*؛ جمشید نوروزی؛ هوشنگ خسروبیگی؛ شهرام یوسفی فر
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 42-75
چکیده
نوشتار حاضر به بررسی جنبههایی از کشاورزی خراسان و ماوراءالنهر در دورة تیموریان ـ از ظهور تیمور تا انتهای حکمرانی سلطان حسین بایقرا ـ میپردازد. مقاله، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با اتکاء به دادههای موجود در منابع، این مسئله را مورد توجه قرار میدهد که تحولات کشاورزی خراسان و ماوراءالنهر تا چه میزان از تحولات سیاسی دورة ...
بیشتر
نوشتار حاضر به بررسی جنبههایی از کشاورزی خراسان و ماوراءالنهر در دورة تیموریان ـ از ظهور تیمور تا انتهای حکمرانی سلطان حسین بایقرا ـ میپردازد. مقاله، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با اتکاء به دادههای موجود در منابع، این مسئله را مورد توجه قرار میدهد که تحولات کشاورزی خراسان و ماوراءالنهر تا چه میزان از تحولات سیاسی دورة تیموریان تأثیر پذیرفته است. در این نوشتار نشان داده شد که جنبههای مختلفی از کشاورزی خراسان و ماوراءالنهر متأثر از تحولات سیاسی دورة تیموریان بوده است. ترغیب به آبادسازی اراضی در کنار اجرای طرحهای احیای اراضی در چندین ولایت، احداث و یا بازسازی شبکههای آبیاری و نیز اجرای مدیریت کارآمد در نظام زمینداری منطقه، در زمرة این تأثیرات است. کاربست فنون عملی در زراعت و باغداری موجب رونق در تولید محصولات زراعی و باغی گردید. علیرغم رونق مذکور، به سبب برخی تحولات سیاسی- اجتماعی و نیز اخذ مالیاتهای نامتعارف در برهههایی از این دوره، وضعیت زندگی زارعان ناخوشایند گزارش شده است.
نیلوفر محمدی
دوره 3، شماره پنجم-پاییز و زمستان 93 ، اسفند 1393، ، صفحه 93-102
چکیده
شناخت محلّات اصفهان و تغییر بافت و ساختار آن در گذر زمان کار سادهای نیست. حکومتهایی که در این شهر فرمانروایی داشتهاند آثار تاریخی و ارزشمند زیادی از خود به جا نهادهاند، هر که از ایرانی و غیر ایرانی، به اصفهان رسیده آن را بهترین سکونتگاه برای خود یافته و رحل اقامت در آن افکنده و بسیاری در همینجا رخ در نقاب خاک کشیدهاند. نویسندۀ ...
بیشتر
شناخت محلّات اصفهان و تغییر بافت و ساختار آن در گذر زمان کار سادهای نیست. حکومتهایی که در این شهر فرمانروایی داشتهاند آثار تاریخی و ارزشمند زیادی از خود به جا نهادهاند، هر که از ایرانی و غیر ایرانی، به اصفهان رسیده آن را بهترین سکونتگاه برای خود یافته و رحل اقامت در آن افکنده و بسیاری در همینجا رخ در نقاب خاک کشیدهاند. نویسندۀ این مقاله، هنگام مطالعۀ تاریخ مختصر اصفهان، اثر ندیم الملک، به بنایی به نام دارالبِطّیخ رسید و بر آن شد تا، ضمن معرفی این بنای تاریخی، سبب شهرت آن را به دارالبِطّیخ را از میان کتابها و پیران دلسپرده به هویّت ایران و ایرانی تقدیم نماید تا، ضمن شناخت این بنای کهن، اگر توفیق یابم به معرفی دیگر بناهای از یاد رفته بپردازم.
سید رسول موسوی حاجی
دوره 3، شماره پنجم-پاییز و زمستان 93 ، اسفند 1393، ، صفحه 122-139
چکیده
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافیدانان و سیستانشناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دورۀ ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حملۀ شاهرخ تیموری بهکلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشتهاست. نگارنده معتقد است که شهر سیستان ...
بیشتر
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافیدانان و سیستانشناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دورۀ ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حملۀ شاهرخ تیموری بهکلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشتهاست. نگارنده معتقد است که شهر سیستان شهری کاملاً متفاوت، مستقل و مجزا از شهر زرنگ بودهاست و از نیمۀ دوم قرن چهارم هجری قمری که شهر زرنگ اعتبار سیاسی و مرکزیت خود را از دست داد، جایگزین آن شده و تا نیمۀ اول قرن نهم هجری نیز کرسی سیستان بوده است. در این پژوهش که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و تأمل در نوشتههای آنان، تغییر کرسی منطقه سیستان را از شهر زرنگ به شهر سیستان و، بهعبارتی دیگر، این مهم را که شهر زرنگ همان شهر سیستان نیست، بهعنوان یک حقیقت تاریخی بررسی کند و صحّت آن را با ارائۀ دلایل روشن و شواهد متقن به اثبات برساند.