باقرعلی عادلفر؛ زهرا علی محمدی
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 93-106
چکیده
قزوین، بهعنوان یکی از مهمترین شهرهای ایران عصر صفوی، در دورة پایتختی به اوج توسعه، رونق و آبادانی خود دست یافت. اما پس از حدود چهار دهه، پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد و بدون تردید این انتقال پیامدهای مهمی برای شهر قزوین بههمراه داشت. در واقع انتظار میرفت، رونق و آبادانی این شهر بهزودی از میان برود. چرا که بدیهی بود مرکزیت ...
بیشتر
قزوین، بهعنوان یکی از مهمترین شهرهای ایران عصر صفوی، در دورة پایتختی به اوج توسعه، رونق و آبادانی خود دست یافت. اما پس از حدود چهار دهه، پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد و بدون تردید این انتقال پیامدهای مهمی برای شهر قزوین بههمراه داشت. در واقع انتظار میرفت، رونق و آبادانی این شهر بهزودی از میان برود. چرا که بدیهی بود مرکزیت سیاسیِ یک شهر میتوانست بهمیزان قابل ملاحظهای در توسعه و رونق آن شهر مؤثر واقع شود و در نتیجه از مرکزیت افتادن آن نیز به همان میزان در زوال آبادانی آن شهر اثرگذار باشد. اما یافتههای این پژوهش که عمدتاً بر اساس گزارش سیاحان و سفرنامهنویسان اروپایی تدوین یافته، نشان میدهد، گرچه با انتقال پایتختی از قزوین به اصفهان، از اهمیت سیاسی این شهر بهمیزان قابل توجهی کاسته شد، اما بنابر علل و عوامل دیگری، این انتقال تأثیر منفی چندانی بر اهمیت اقتصادی و رونق تجاری و بازرگانی قزوین ننهاد و این شهر پس از انتقال پایتخت هم، همچنان به رونق تجاری و بازرگانی خود ادامه داد.
عبدالرسول خیراندیش؛ اعظم رحیمی جابری
دوره 4، شماره دوم-پیاپی 8-بهار و تابستان 95 ، شهریور 1395، ، صفحه 59-70
چکیده
بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد، شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس ...
بیشتر
بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد، شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس و روسیه پس از تأسیس نمایندگیهای سیاسی در تهران، برای تأمین منافع خود، به افتتاح تدریجی کنسولگری در شهر رشت مبادرت ورزیدند که تا آغاز سدة بیستم به شبکههایی گسترده در سطح کشور تبدیل شدند. پژوهش حاضر به بررسی علل تأسیس کنسولگری در رشت و کارکردهای آن میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که افتتاح کنسولگری در رشت از سوی انگلیس یا روسیه، بیش از هر چیز از اهداف سیاسی – راهبردی این دو دولت ناشی میشد.
علیرضا علی صوفی؛ صفی الله صفایی؛ شهرام غفوری
دوره 4، شماره اول- پیاپی 7-پاییز و زمستان 94 ، بهمن 1394، ، صفحه 69-79
چکیده
با انقراض سلسله قاجار و استقرار دولت پهلوی اول ، مناسبات دولت و مردم دچار تغییرات عمدهای گردید . تجدد گرایی و نوسازی از اهدافی بود که رضاشاه و مشاوران غربگرای او در پی اعمال آن در جامعه اسلامی و سنتی ایران بودند. کشف حجاب یکی از این اهداف غربگرایانه بود که با شدت و خشونت از سوی رژیم بر مردم مسلمان تحمیل گردید تا با تغییر ظاهر ...
بیشتر
با انقراض سلسله قاجار و استقرار دولت پهلوی اول ، مناسبات دولت و مردم دچار تغییرات عمدهای گردید . تجدد گرایی و نوسازی از اهدافی بود که رضاشاه و مشاوران غربگرای او در پی اعمال آن در جامعه اسلامی و سنتی ایران بودند. کشف حجاب یکی از این اهداف غربگرایانه بود که با شدت و خشونت از سوی رژیم بر مردم مسلمان تحمیل گردید تا با تغییر ظاهر زنان زمینه ورود آنان به جامعه فراهم گردد. موافقتها و مخالفتها در برابر این قانون در شهرهای مختلف یکی از حوادث مهم و پردافعه تاریخ معاصر ایران است. در همدان نیز روند کشف حجاب با حوادثی اکثراً تلخ همراه بوده است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و براساس منابع تاریخی و بررسی اسناد معتبر، نخست به روند آغاز قضیه کشف حجاب در همدان پرداخته شده است و در ادامه موارد خاص پدید آمده در پی اعلام این قانون در همدان مورد بررسی قرار گرفته است.
دوره 1، شماره اول-پاییز و زمستان 91 ، مهر 1391، ، صفحه 76-85
چکیده
چکیده
یکی از شاخصههای مهم اجتماعی ایران که همواره موجبات بالندگی و رشد میهن ما را در اعصار مختلف فراهم آورده، مهاجرت اقوام مختلف ایرانی به دیگر مناطق جهان است.این مهاجرتها همواره از عوامل مهم گسترش فرهنگ ایران در فراسوی مرزها و معرفی جلوههای فرهنگی تمدنی ایران زمین به دیگر ملل جهان بوده و در بسیاری از موارد نیز نتایج درخشانی ...
بیشتر
چکیده
یکی از شاخصههای مهم اجتماعی ایران که همواره موجبات بالندگی و رشد میهن ما را در اعصار مختلف فراهم آورده، مهاجرت اقوام مختلف ایرانی به دیگر مناطق جهان است.این مهاجرتها همواره از عوامل مهم گسترش فرهنگ ایران در فراسوی مرزها و معرفی جلوههای فرهنگی تمدنی ایران زمین به دیگر ملل جهان بوده و در بسیاری از موارد نیز نتایج درخشانی بهدنبال داشته است.مهاجرت بلوچهای ایرانی به منطقه شرق آفریقا و ارتباطات صمیمانه آنها با بومیان این سرزمین طی حدود سیصد و اندی سال گذشته، که بهطور سازمان یافته و هدفمند صورت گرفته، یکی از این نمونهها بهشمار میرود که هرچند چندان مورد توجه محققان داخلی قرار نگرفته ولی دربرگیرنده نتایج مهمی بوده است.
در این مقاله نویسنده با دستمایه قرار دادن دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار مردمانی از بلوچستان ایران به سرزمین شرق آفریقا تلاش کرده است تصویری کلی از وضعیت گذشته و حال آنان در کشورهای کنونی تانزانیا ، کنیا و اوگاندا ترسیم کرده و نقش آنان در توسعه بخشهایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در این کشورها را تا حد امکان مورد بررسی قرار دهد.
سؤال اصلی پژوهش دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار بلوچهای ایرانی در منطقه شرق افریقا و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط دوستانه بلوچهای ایرانی با بومیان کشورهای شرق آفریقا و مقبولیت عمومی از سوی مردم این کشورهاست. چارچوب مقاله بر مبنای نقش تأثیرگذار ایرانیان مهاجر به مناطق مختلف جهان در گسترش فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی و فرهنگی حاصل از استقرار بلوچهای ایرانی در کشورهای امروزین کنیا، اوگاندا و تانزانیا متغیرهای مستقل پژوهش قلمداد میشوند. در این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف (و تا حدودی مطالعات میدانی)تلاش شده است عوامل اصلی کنشگر بر فرآیند مهاجرت و استقرار بلوچهای ایرانی در شرق آفریقا مورد بررسی قرار گیرند.پرداختن به موضوع حضور اقلیت بزرگی از ایرانیان در کشورهایی همچون تانزانیا، کنیا و اوگاندا که با گذشت چند سده همچنان به سنتهای ایرانی خود پایبند مانده و با غفلت اندیشمندان داخلی مواجه گشتهاند نیز نوآوری این مقاله محسوب میگردد.
قاسم قریب؛ جواد عباسی
دوره 6، شماره اول -پیاپی 11-پاییز و زمستان 96 ، اسفند 1396، ، صفحه 83-100
چکیده
جغرافیا به عنوان بستر تاریخ همواره نقش مهمی در شکلدهی به تحولات تاریخی ایفا کرده است. بیان وضعیت جغرافیایی یک منطقه از حیث موقعیت و اقلیم سبب درک بهتر رویدادهای سیاسی میشود و حتی بسیاری از مجهولات و نکات مبهم تاریخی را قابل فهم خواهد کرد. این پژوهش، از نوع پژوهشهای کیفی و به دنبال یافتن عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکلگیری حدود سرحدّات ...
بیشتر
جغرافیا به عنوان بستر تاریخ همواره نقش مهمی در شکلدهی به تحولات تاریخی ایفا کرده است. بیان وضعیت جغرافیایی یک منطقه از حیث موقعیت و اقلیم سبب درک بهتر رویدادهای سیاسی میشود و حتی بسیاری از مجهولات و نکات مبهم تاریخی را قابل فهم خواهد کرد. این پژوهش، از نوع پژوهشهای کیفی و به دنبال یافتن عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکلگیری حدود سرحدّات حکومت طاهریان است. اتکا منابع تاریخی بر ارائة گزارش رویدادهای سیاسی، ناخواسته سبب کمتوجهی مورّخان و راویان به مکان شکلگیری آن حوادث شده است. بر این اساس برای بازشناسی قلمرو طاهریان از منابع غیرتاریخنگارانه، بهویژه کتابهای جغرافیایی استفاده شده است. تاکنون نقش عوامل جغرافیایی در تشکیل سرحدات حکومت طاهریان، موضوع پژوهش مستقلی قرار نگرفته و فقط در چند کتاب مرتبط با تاریخ سلسله طاهری بهصورت گذرا و کلی به حدود جغرافیای سیاسی آنان اشاراتی شده است. در نوشته حاضر سرحدات طاهریان بر مبنای جهتهای چهارگانه و با حفظ ترتیب تاریخی حاکمان طاهری دوباره ترسیم شده است. در پایان با مراجعه به نقشههای موجود در چند اطلس معتبر داخلی و خارجی، میزان انطباق گزارشهای منابع مکتوب و نقشههای مزبور اعتبارسنجی نقشهای جدید پیشنهاد شده است.
حمید کرمی پور؛ علیرضا محسنی ابوالخیری
دوره 2، شماره سوم-پاییز و زمستان 92 ، مهر 1392، ، صفحه 91-115
نیلوفر محمدی
دوره 3، شماره پنجم-پاییز و زمستان 93 ، اسفند 1393، ، صفحه 93-102
چکیده
شناخت محلّات اصفهان و تغییر بافت و ساختار آن در گذر زمان کار سادهای نیست. حکومتهایی که در این شهر فرمانروایی داشتهاند آثار تاریخی و ارزشمند زیادی از خود به جا نهادهاند، هر که از ایرانی و غیر ایرانی، به اصفهان رسیده آن را بهترین سکونتگاه برای خود یافته و رحل اقامت در آن افکنده و بسیاری در همینجا رخ در نقاب خاک کشیدهاند. نویسندۀ ...
بیشتر
شناخت محلّات اصفهان و تغییر بافت و ساختار آن در گذر زمان کار سادهای نیست. حکومتهایی که در این شهر فرمانروایی داشتهاند آثار تاریخی و ارزشمند زیادی از خود به جا نهادهاند، هر که از ایرانی و غیر ایرانی، به اصفهان رسیده آن را بهترین سکونتگاه برای خود یافته و رحل اقامت در آن افکنده و بسیاری در همینجا رخ در نقاب خاک کشیدهاند. نویسندۀ این مقاله، هنگام مطالعۀ تاریخ مختصر اصفهان، اثر ندیم الملک، به بنایی به نام دارالبِطّیخ رسید و بر آن شد تا، ضمن معرفی این بنای تاریخی، سبب شهرت آن را به دارالبِطّیخ را از میان کتابها و پیران دلسپرده به هویّت ایران و ایرانی تقدیم نماید تا، ضمن شناخت این بنای کهن، اگر توفیق یابم به معرفی دیگر بناهای از یاد رفته بپردازم.
کورش صالحی؛ زینب بلوچینژاد
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 93-108
چکیده
صفویان تا روزگار شاهعباس اول نظارت مناسبی بر اوضاع ایالات دور دست مانند مکران (بلوچستان) نداشتند؛ از این رو آنان بعد از تسلط بر این نواحی، با واگذار کردن ادارة بخشی از بلوچستان به والی کرمان و قسمت دیگری از آن به ملوک سیستان، به صورت نیابتی به حکومت با واسطه در این مناطق پرداختند. تأثیرات منفی این روند که به طور نسبی بر نظارت غیرمستقیم ...
بیشتر
صفویان تا روزگار شاهعباس اول نظارت مناسبی بر اوضاع ایالات دور دست مانند مکران (بلوچستان) نداشتند؛ از این رو آنان بعد از تسلط بر این نواحی، با واگذار کردن ادارة بخشی از بلوچستان به والی کرمان و قسمت دیگری از آن به ملوک سیستان، به صورت نیابتی به حکومت با واسطه در این مناطق پرداختند. تأثیرات منفی این روند که به طور نسبی بر نظارت غیرمستقیم ایالات استوار بود، در کوتاه مدت هویدا نشد اما در بلند مدت و به گاه ضعف حکومت مرکزی، مشکلات فراوانی را برای صفویان و کانونی از نارضایتی محلی را در بلوچستان پدید آورد و به پیروزی غلجاییان در حمله به سوی پایتخت صفویان کمک بسیاری نمود. سؤال اساسی این پژوهش این است که مبنای شورش بلوچهای جنوب شرق ایران در دورة صفویه چه بود؟ فرض اصلی مقاله بر آن است که حملات متعدد حکام کرمان، سختگیریهای مذهبی و فشارهای مالیاتی سبب نارضایتی مردم از حکومت صفویه و در نهایت شورش آنها گشت؛ این شورشهازمینههای تضعیف حکومت صفویه در مرزهای شرقیو گسترش شورش محمود افغان را فراهم نمود. این مقاله که به روش توصیفی ـ تحلیلی به فراز و نشیب تحولات این ایالت در روزگار صفویه میپردازد، نشان میدهد که عوض شدن نقش اقوام مرزنشین از مرزبانی به عامل نفوذ و یاریرسان مهاجمان تا چه میزان به طرز حکومت، رفتار و نگرش ساختار دولت مرکزی صفوی بستگی داشته است.
میرصمد موسوی
دوره 7، شماره اول -پیاپی 13-پاییز و زمستان 97 ، اسفند 1397، ، صفحه 93-112
چکیده
بعد از قتل نادرشاه افشار و ایجاد خلاء قدرت مرکزی در ایران هر یک از سرداران وی و سرکردگان محلی در گوشه کناری به فکر تشکیل حکومت افتادند. در این دوران شرایط مطلوبی برای تشکیل خاانات مقتدر محلی فراهم شد که خاننشین قراباغ یکی از مهمترین این خاننشینها بود و از بدو تأسیس همواره با تهدیدات داخلی و خارجی گوناگونی مواجه بود. این خاننشین ...
بیشتر
بعد از قتل نادرشاه افشار و ایجاد خلاء قدرت مرکزی در ایران هر یک از سرداران وی و سرکردگان محلی در گوشه کناری به فکر تشکیل حکومت افتادند. در این دوران شرایط مطلوبی برای تشکیل خاانات مقتدر محلی فراهم شد که خاننشین قراباغ یکی از مهمترین این خاننشینها بود و از بدو تأسیس همواره با تهدیدات داخلی و خارجی گوناگونی مواجه بود. این خاننشین برای رفع این مخاطرات در بعد داخلی و خارجی سیاستها و برنامههای مختلفی را اجرا کرد. هدف این بررسی شناسایی عوامل و محورهای موجود در مواضع و مناسبات خاننشین قراباغ با دولت عثمانی با اتکا به اسناد آرشیوی عثمانی و گزارشهای تاریخی است. دستاوردهای این بررسی نشان میدهد که عثمانیها با از دست دادن خانات کریمه و الحاق گرجستان به روسیه، طبق پیمان «گیورگیوسک» 1193ق/ 1784م (بین ارایکلی دوم و کاترین)، تلاش داشتند به منظور جلوگیری از توسعهطلبی روسها، با خوانین آذربایجان و داغستان یک اتفاق نظامی، علیه روسها ایجاد کنند. منطقة قراباغ، از لحاظ جغرافیایی دروازة ایران و قفقاز تلقی میشد، از این رو سیاستمداران عثمانی، خانات قراباغ را برای پیشبرد مقاصد سیاسی خویش مناسب تشخیص داده و به فکر برقراری روابط با خاننشین قراباغ برآمدند. خوانین قراباغ نیز در فکر حفظ حاکمیت محلی خود به هر قیمت ممکن و خنثیساختن تهدیدات دشمنان داخلی و خارجی بودند و این امر همواره مهمترین اصل در موضعگیری خانهای قراباغ بود. بر این اساس، اصل «تهدید مشترک»، موجب نزدیکی خانات قراباغ و امپراتوری عثمانی به یکدیگر شد.
نبی اله باقری زاد گنجی؛ سید ابوالفضل رضوی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، ، صفحه 97-110
چکیده
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت ...
بیشتر
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد میشود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی میکند. حاصل تحقیقات نشان میدهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نامگذاری مازندران با ویژگیهای جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابتهای خاندانی، درگیریهای داخلی و توسعهطلبی حکام، در نوسان بوده است.
محمدرضا نصیری؛ داریوش رحمانیان؛ سید حسین رضوی خراسانی
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 98-121
چکیده
لوطی و لوطیگری در فرهنگ و تحولات اجتماعی ایران تاریخی دیرپا دارد. سرچشمههای کهن و آرمانی این پدیدۀ اجتماعی عمری به درازای تاریخ جوانمردی دارد که آبشخور آن را در ایران باستان و فرهنگ عیاری و فتوت دوره اسلامی میتوان جستجو کرد. این پدیدۀ اجتماعی ریشهدار با فراز و فرودهای بسیار در طول تاریخ، به تدریج، در دوره قاجار به انحطاط ...
بیشتر
لوطی و لوطیگری در فرهنگ و تحولات اجتماعی ایران تاریخی دیرپا دارد. سرچشمههای کهن و آرمانی این پدیدۀ اجتماعی عمری به درازای تاریخ جوانمردی دارد که آبشخور آن را در ایران باستان و فرهنگ عیاری و فتوت دوره اسلامی میتوان جستجو کرد. این پدیدۀ اجتماعی ریشهدار با فراز و فرودهای بسیار در طول تاریخ، به تدریج، در دوره قاجار به انحطاط گرایید. صرف نظر از یک سلسله ارزشگذاریهای اخلاقی و اجتماعی، بررسی نقش لوطیان در تحولات سیاسی و اجتماعی شهرهای ایران عصر قاجار، به لحاظ تاریخ اجتماعی و محلی، اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر میکوشد با بهرهگیری از برخی نظریات جامعهشناختی، به ویژه نظریه کارکردگرایی و کجروی، ضمن بازشناسی هویت اجتماعی لوطیان به بررسی کارکردهای آنان بپردازد و ضرورت حضور آنها را در تحولات سیاسی و شورشهای اصفهان بین سالهای 1240ق تا 1265 ق تبیین کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که لوطیان در شهرهای بزرگ ایران، به ویژه اصفهان، بزرگترین و مهمترین شهر ایران در قرن سیزدهم ق/ نوزدهم م، عامل همیشه حاضر شورشها و مهمترین پیشگام و ارتش گروههای با نفوذ و بعضاً طبقات تنگدست جامعه در مبارزه با عناصر حکومت بودند. ابعاد شورش سالهای مذکور در دوره پادشاهی فتحعلیشاه، محمدشاه و اوایل حکومت ناصرالدین شاه و اوج کشتار و خونریزیها نشان از عمق این حوادث دارد. به رغم اینکه لوطیان دوره قاجار به تدریج از جایگاه پرجاذبه پاسداری از میراث جوانمردی به حربهای در دست اصحاب گروههای با نفوذ، تنزل یافتند ، بررسی نقش این پدیدۀ اجتماعی در حیات اجتماعی و فرهنگی شهرهای ایران، مطالعات در حوزه تاریخ اجتماعی و محلی را غنا میبخشد و در ارتقای تاریخ اجتماعی ایران نیز حائز اهمیت بسیار است.
جعفر آقازاده
دوره 2، شماره چهارم-بهار و تابستان 93 ، فروردین 1393، ، صفحه 99-114
چکیده
خاندان بیات ماکویی از زمان صفویه به منطقه ماکو کوچ کردند و، به تدریج، حکومت منطقة ماکو را به دستگرفتند. اقبال السلطنه ماکویی وارث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی خاندان خود در ماکو شد. اوکه انقلابمشروطه و اصلاحات حاصل از آن را پایان حکومت موروثی و مطلق خود در ماکو می دانست، به مخالفت بامشروطیت برخواست و هواداران آن را به شدت سرکوب کرد. ...
بیشتر
خاندان بیات ماکویی از زمان صفویه به منطقه ماکو کوچ کردند و، به تدریج، حکومت منطقة ماکو را به دستگرفتند. اقبال السلطنه ماکویی وارث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی خاندان خود در ماکو شد. اوکه انقلابمشروطه و اصلاحات حاصل از آن را پایان حکومت موروثی و مطلق خود در ماکو می دانست، به مخالفت بامشروطیت برخواست و هواداران آن را به شدت سرکوب کرد. دربار و دیگر مستبدین از اقدامات سرکوبگرانةاقبال السلطنه در منطقه حمایت می کردند. اگر در برهه هایی اقبال السطنه به مماشات با مشروطه خواهان اقدامکرد، حاصل سیاست هماهنگ مستبدین برای تظاهر به مشروطه طلبی و فریب هواداران مشروطه بود.این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به تبیین این مسئله پرداختهاست. هدف از این مقالة بررسی مخالفت اقبال السلطنه ماکویی با مشروطه خواهان منطقة ماکو و نقشمحمدعلی شاه در این باب است.
شهربانو دلبری؛ ابوالفضل حسنآبادی؛ حجت محمدی مطلق
چکیده
شاهراه خراسان، مهمترین راه مواصلاتی ایران، از سدة دوم تا حملة مغول، بوده است که خراسان، ماوراءالنهر و ترکستان را به غرب ایران و بینالنهرین متصل میکرد. این شاهراه شاخههای فرعی متعدد داشت که یکی از آنها (حد فاصل نیشابور ـ بسطام) از ولایت جوین میگذشت. این مسیر، در مقایسه با مسیر موازی آن (نیشابور ـ سبزوار ـ بسطام) بیشتر ...
بیشتر
شاهراه خراسان، مهمترین راه مواصلاتی ایران، از سدة دوم تا حملة مغول، بوده است که خراسان، ماوراءالنهر و ترکستان را به غرب ایران و بینالنهرین متصل میکرد. این شاهراه شاخههای فرعی متعدد داشت که یکی از آنها (حد فاصل نیشابور ـ بسطام) از ولایت جوین میگذشت. این مسیر، در مقایسه با مسیر موازی آن (نیشابور ـ سبزوار ـ بسطام) بیشتر مورد اقبال کاروانها بود. پژوهش حاضر، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی تأثیرات اقتصادی ـ اجتماعی این شاهراه بر ولایت جوین، از سدة سوم تا هفتم هجری، پرداخته است. یافتههای این پژوهش حاکی است که روستاهای متعدد ولایت جوین و فراوانی آذوقه و علوفة این ولایت، سبب اصلی استقبال کاروانها از این مسیر بوده است. از سوی دیگر، جای داشتن ولایت جوین بر گذر این شاهراه، تأثیرات خود را بر آنجا گذاشت. توقف کوتاه یا طولانی مدت علما و بزرگان مسافر از این مسیر در ولایت و تسهیل ارتباط اهالی آنجا با شهرهای بزرگ نیشابور و ری، از جمله رهآوردهای اجتماعی این شاهراه بود. از سوی دیگر، این راه، با فراهم کردن زمینة فروش و صادرات محصولات محلی ولایت شرایط رونق آنجا را فراهم میکرد.
دوره 1، شماره دوم-بهار و تابستان 92 ، فروردین 1392، ، صفحه 105-113
چکیده
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند. اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً ...
بیشتر
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند. اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
مرتضی میردار؛ جواد عربانی؛ مجتبی سلطانی احمدی
چکیده
رضاشاه حدود شانزده سال در ایران سلطنت کرد (1304- 1320). در این دوران تغییراتی در سیستم مالکیت اراضی در برخی مناطق کشور، خصوصاً در مازندران پدید آمد و باعث شد تا بهتدریج رضاشاه علاوه بر مقام سلطنت در جایگاه بزرگ مالک نیز قرار گیرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات است که رضاشاه با چه انگیزهها و شیوههایی توانست املاک گستردهای را درمازندران ...
بیشتر
رضاشاه حدود شانزده سال در ایران سلطنت کرد (1304- 1320). در این دوران تغییراتی در سیستم مالکیت اراضی در برخی مناطق کشور، خصوصاً در مازندران پدید آمد و باعث شد تا بهتدریج رضاشاه علاوه بر مقام سلطنت در جایگاه بزرگ مالک نیز قرار گیرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات است که رضاشاه با چه انگیزهها و شیوههایی توانست املاک گستردهای را درمازندران به تصاحب خود درآورد؟ در مقام پاسخگویی به این سؤالات میتوان انگیزههای متعددی را برشمرد اما شاید بتوان مهمترین انگیزه را بهواسطة اهمّیت مالکیت زمین و طبقۀ ملاکین در مناسبات سیاسی ـ اجتماعی ایران و عدم بهرهمندی رضاشاه و خاندانش از این امتیاز جستجو نمود. همچنین تملکخواهی رضاشاه به شیوههای گوناگونی از جمله فروش خالصهجات، تعویض علاقجات، فروش املاک وقفی و ... در شمال ایران انجام میگرفت.
لیدا مودت*؛ جواد موسوی دالینی
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 107-124
چکیده
ضعف و سستی خلافت عباسی و بروز اختلافات درونی حکومت آلبویه به تأسیس حکومتهای محلی در منطقه غرب ایران منجر گردید. حکومت بنیعناز از جمله حکومتهای محلی کُرد بود، که در فاصله زمانی 381تا511ق بر مناطق قابل توجهی از غرب ایران حکومت کرد. مسئله پژوهش زمینههای شکلگیری و گسترش حکومت بنیعناز و مناسبات آن با حکومت همجوار و سرانجام عوامل ...
بیشتر
ضعف و سستی خلافت عباسی و بروز اختلافات درونی حکومت آلبویه به تأسیس حکومتهای محلی در منطقه غرب ایران منجر گردید. حکومت بنیعناز از جمله حکومتهای محلی کُرد بود، که در فاصله زمانی 381تا511ق بر مناطق قابل توجهی از غرب ایران حکومت کرد. مسئله پژوهش زمینههای شکلگیری و گسترش حکومت بنیعناز و مناسبات آن با حکومت همجوار و سرانجام عوامل زوال حکومت یاد شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که، ابوالفتح بنعناز و ابوالشوک دو امیر نخست بنیعناز با تأسیس و تثبیت این حکومت نقش مهمی در تحولات سیاسی منطقه داشتند؛ اما شکاف قدرت میان اعضای بنیعناز، این خاندان را در برابر تهاجمات ترکمانان غز آسیبپذیر نمود. بدینترتیب سلجوقیان با بهرهگیری از سیاست تهاجمی و منازعات داخلی حکومت بنیعناز، حکومت مذکور را مطیع و فرمانبر خود گردانید. از اینرو حکومت بنیعناز پس از بیش از نیم قرن مستحیل شدن در قدرت سلجوقیان در سال 511ق منقرض گردید. این مقاله در پی آن است، که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانهای و با تاکید بر منابع اصلی، به تحلیل عملکرد حکومت بنیعناز و مناسباتش با سلجوقیان بپردازد.
عبدالله عطایی؛ داوود نوری
دوره 4، شماره دوم-پیاپی 8-بهار و تابستان 95 ، شهریور 1395، ، صفحه 71-79
چکیده
در هنگام جنگ جهانی اول، ایران مورد هجوم کشورهای انگلیس و آلمان قرار گرفت و هردو کشور در راستای حفظ منافع خود وارد جنوب ایران و فارس شدند و استان فارس به بازی شطرنج این دو قدرت تبدیل شد که هردو کشور با اقداماتی سعی در مات کردن حریف داشتند. عوامل متعددی از نظر سیاسی در ایران عصر قاجار وجود داشت که زمینههای دخالت دو دولت انگلیس و آلمان ...
بیشتر
در هنگام جنگ جهانی اول، ایران مورد هجوم کشورهای انگلیس و آلمان قرار گرفت و هردو کشور در راستای حفظ منافع خود وارد جنوب ایران و فارس شدند و استان فارس به بازی شطرنج این دو قدرت تبدیل شد که هردو کشور با اقداماتی سعی در مات کردن حریف داشتند. عوامل متعددی از نظر سیاسی در ایران عصر قاجار وجود داشت که زمینههای دخالت دو دولت انگلیس و آلمان را در ایران فراهم کرد که این عوامل عبارتند از: ناتوانی نظامی حکومت قاجار در حفظ تمامیت ارضی کشور، موقعیت جغرافیایی ایران، مختل شدن مسیر تجاری جنوب و اهمیت هند برای دولت انگلستان. پژوهش حاضر، با روش استقرایی و کتابخانهای، سعی در بررسی سیاستهای این دو کشور، در طی جنگ جهانی اول، در فارس دارد.
محمد علی چلونگر؛ مهناز ملکی؛ طیبه توسلی
دوره 4، شماره اول- پیاپی 7-پاییز و زمستان 94 ، بهمن 1394، ، صفحه 80-92
چکیده
با توجه به تأثیر سرنوشتساز نهضت ملّی صنعت نفت در تاریخ معاصر ایران و نقش مهمی که روحانیون ایران در این امر بر عهده گرفتند، مقاله حاضر برآن است تا نقش روحانیون اصفهان را در این برهه تاریخی مورد ارزیابی قرار دهد. روحانیون اصفهان چه اندازه در به حرکت درآوردن و هدایت جنبشهای مردمی به نفع نهضت نقش داشتند؟ دخالت آنان چه دستاوردهایی ...
بیشتر
با توجه به تأثیر سرنوشتساز نهضت ملّی صنعت نفت در تاریخ معاصر ایران و نقش مهمی که روحانیون ایران در این امر بر عهده گرفتند، مقاله حاضر برآن است تا نقش روحانیون اصفهان را در این برهه تاریخی مورد ارزیابی قرار دهد. روحانیون اصفهان چه اندازه در به حرکت درآوردن و هدایت جنبشهای مردمی به نفع نهضت نقش داشتند؟ دخالت آنان چه دستاوردهایی را برای نیروهای مذهبی به همراه آورد؟ آیا آنها توانستند اعتماد نسل جوان را برای مبارزات بعدی جلب کنند؟ بررسی سؤالات مورد نظر بر این فرض مبتنی است که روحانیون در جامعه آن روز اصفهان از نفوذ زیادی برخوردار بودند. رویکرد مقاله پیش رو توصیفی- تحلیلی است و بر اساس منابع آرشیوی، کتابخانهای و پژوهش میدانی صورت گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نیروهای مذهبی اصفهان قدرت برانگیختن جنبشهای مردمی را دارا بودند و به تبع آیتالله کاشانی از این قدرت به نفع نهضت استفاده کردند. ولی پس از اختلاف بین سران نهضت، اکثر روحانیون اصفهان به دلایل مختلف از جمله قدرت یافتن روزافزون حزب توده از دکتر مصدق رویگردان شدند و در برابر کودتا محافظهکاری پیشه کردند. بیشتر جوانان اصفهان با مشاهده این رویکرد، برای ادامه مبارزه علیه استبداد از «نیروی مذهب» دلسرد شدند. این روند تا زمان ورود آیتالله خمینی به صحنه سیاست ادامه داشت.
دوره 1، شماره اول-پاییز و زمستان 91 ، مهر 1391، ، صفحه 86-105
چکیده
چکیده
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ بهطوریکه در طول قرنها باعث پدید آمدن یک نظام زمینداری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری ...
بیشتر
چکیده
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ بهطوریکه در طول قرنها باعث پدید آمدن یک نظام زمینداری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول سایر انواع مالکیتها در سیستان از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال، به دستور دولت، تحولاتی در این شیوه بهوجود آمد و و اراضی سیستان به صورت سهام اجارهای به عموم اهالی سیستان واگذار شد. (مستأجران عام) این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر نظام ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند؛ اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات منطقهای را پایان نداد و پیامدهایی بهدنبال داشت. این تکاپوها با تلاشهای دولت برای کاهش قدرت سرداران زمیندار مصادف بود. بهطورکلی میتوان تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد.
این مقاله بهدنبال یافتن پاسخی برای این سؤالات است: چرا پهلوی اول به تقسیم اراضی سیستان دست زد؟ پیشینه و زمینههای این کار چه بوده است؟ پیامدهای انجام آن در سیستان چیست و نقش زمینداران سیستان در تحولات این دوره چگونه ارزیابی میشود؟
علی اکبر جعفری؛ مینا معینی؛ محمد ابراهیمی
دوره 6، شماره اول -پیاپی 11-پاییز و زمستان 96 ، اسفند 1396، ، صفحه 101-124
چکیده
کوتاه زمانی پس از تشکیل مجلس شورای ملی، مشکلات متعددی در عرصههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوست. این مشکلات، ناامنی را در حوزههای مختلف به همراه داشت که از آن جمله میتوان به ناآرامیها و شورشهای محلی در نقاط مختلف کشور اشاره کرد. به سبب خلاء قدرت و تحت تأثیر عوامل دیگر، ناامنی در مسیرهای ارتباطی شهرهای مختلف و اطراف ...
بیشتر
کوتاه زمانی پس از تشکیل مجلس شورای ملی، مشکلات متعددی در عرصههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوست. این مشکلات، ناامنی را در حوزههای مختلف به همراه داشت که از آن جمله میتوان به ناآرامیها و شورشهای محلی در نقاط مختلف کشور اشاره کرد. به سبب خلاء قدرت و تحت تأثیر عوامل دیگر، ناامنی در مسیرهای ارتباطی شهرهای مختلف و اطراف آنها شکل گرفت که اصفهان نیز از این امر مستثنی نبود. دزدیها و غارتگری اشرار در مسیرهای مواصلاتی و حومه شهر، این ناحیه را به یکی از مناطق ناامن مرکزی تبدیل کرد. رضاخان جوزدانی یکی از این اشرار بود که فعالیتها و شورش وی از سال 1329 تا 1337ق / 1911-1919م ادامه داشت. اینکه چه عواملی باعث شرارت رضاخان جوزدانی شد؟ عملکرد او چگونه باعث ناامنی پیرامون اصفهان شد و اینکه چرا میتوان او را یاغی و بر فعالیتهای او عنوان شورش نهاد؟ سؤالهای اصلی این پژوهش است.این پژوهش ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، به بررسی و تحلیل شورش و یاغیگری رضاخان جوزدانی در منطقه اصفهان میپردازد. به نظر میرسد «عواملی چون قحطی، شیوع بیماریهای واگیردار، نبود حاکمی قدرتمند و دخالتهای بیگانگان در ایران» باعث رشد دزدی، غارتگری و یاغیگریها شد که رضاخان جوزدانی یکی از محصولات آن بود.
بهمن زینلی؛ مصطفی پیرمرادیان
دوره 3، شماره پنجم-پاییز و زمستان 93 ، اسفند 1393، ، صفحه 104-121
چکیده
شهر یزد از زمان تیموریان شاهد ظهور مورخان بزرگی در عرصه تاریخنگاری محلی بودهاست. تاریخنگاری محلی یزد با حاشیه گرفتن از تاریخ نگاری محلی فارس رشد کرد و همزمان با توسعه یک قدرت سیاسی، که تقریباً برای اولین بار در تاریخ آن بروز کرد، نخستین کتاب در تاریخ محلی یزد نیز تدوین شد . در آغاز سده نهم سنت تاریخ نویسی در یزد رشد بیشتری کرد ...
بیشتر
شهر یزد از زمان تیموریان شاهد ظهور مورخان بزرگی در عرصه تاریخنگاری محلی بودهاست. تاریخنگاری محلی یزد با حاشیه گرفتن از تاریخ نگاری محلی فارس رشد کرد و همزمان با توسعه یک قدرت سیاسی، که تقریباً برای اولین بار در تاریخ آن بروز کرد، نخستین کتاب در تاریخ محلی یزد نیز تدوین شد . در آغاز سده نهم سنت تاریخ نویسی در یزد رشد بیشتری کرد و آثار ارزنده ای در تاریخ نگاری محلی آن پدید آمد. این آثار تمام ویژگی های کلی تاریخ نگاری محلی ایران را داشت با این تفاوت که حس استقلال طلبی در آنها پررنگ تر بوده و توجه اصلی نویسندگان تاریخ محلی به بناهای یزد و سازندگان آنها بوده است . هرچند در کنار آن به تاریخ سیاسی هم پرداخته اند. در این مقاله، با استفاده از منابع اصلی و به شیوه تحلیلی و توصیفی به این پرسشها پاسخ داده میشود که علل اصلی رشد تاریخ نگاری محلی در این دوره چه بوده است؟ نویسندگان و مخاطبین این آثار چه کسانی بوده اند؟ در پاسخ باید گفت که به نظر میرسد ،استقلال سیاسی و تاسیس سلسله های محلی نقش اساسی داشته و حمایت حاکمان سیاسی از نویسندگان زمینه تدوین این آثار را فراهم کرده است . از سویی، رونق اقتصادی زمینه را برای کسب معارف فراهم کرده و نویسندگان بسیاری در عرصه تولید متون تاریخی ظهور کرده و به دنبال آن اشتیاق به خواندن آثارشان در بین طبقه متوسط گسترش یافته است.
مجتبی اشرف؛ اسکندر کیانی شاوندی
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 109-122
چکیده
جامعة ایرانی، در مدت زمان طولانی، از مجموعهای از ایلات در کنار جوامع یکجانشین و شهرنشین تشکیل شده بود که هر چند قدرت در دست ایلات بود ولی فرهنگ و تمدن ایرانی به عنوان فرهنگ غالب و مستمر در جریان بود. اعراب فارس در شمار یکی از ایلات اتحادیة ایلات خمسه بودند که در تحولات قدرت در جنوب ایران، بهویژه از دورة قاجار به بعد، نقش داشتند. تداوم ...
بیشتر
جامعة ایرانی، در مدت زمان طولانی، از مجموعهای از ایلات در کنار جوامع یکجانشین و شهرنشین تشکیل شده بود که هر چند قدرت در دست ایلات بود ولی فرهنگ و تمدن ایرانی به عنوان فرهنگ غالب و مستمر در جریان بود. اعراب فارس در شمار یکی از ایلات اتحادیة ایلات خمسه بودند که در تحولات قدرت در جنوب ایران، بهویژه از دورة قاجار به بعد، نقش داشتند. تداوم سکونت این ایل در فلات ایران باعث شد تا خود را جزئی از ایلات ایرانی بدانند و متأثر از روابط متقابل با دیگر ایلات ساکن در فلات ایران و جوامع شهرنشین، رسوم کهن ایرانی را برپای دارند و با وجود تفاوتهای قومی، هویت خود را جزئی از هویت ملی ایرانی بدانند. این پژوهش درصدد است تا مؤلفههای هویت ایرانی شکل گرفته در ایلات عرب فارس را بررسی کند. در این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤالات هستیم که نسبت ایل عرب خمسه با هویت و فرهنگ ایرانی چگونه است؟ هویت و فرهنگ ایرانی چگونه در این ایل شکل گرفته است و مؤلفههای آن چیست؟ یافتههای پژوهش بیانگر این است که این قوم به لحاظ جغرافیای محل سکونت و ساکن بودن در قلب تمدن ایرانی و همچنین همجواری با ایلات و اقوام ایرانی، هویت و خلق و خوی ایرانی یافتهاند و ویژگیهای فرهنگی، رسوم ایرانی کهن و مؤلفههای هویت ایرانی در میان این طایفه دیده میشود. روش انجام این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، با تکیه بر منابع کتابخانهای و نیز بررسی میدانی و انجام مصاحبههای شفاهی است.
محمد رضایی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، ، صفحه 111-122
چکیده
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخنگاری محلی در قرون اولیه میداند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت میدهد، آغاز تاریخنگاری محلی آذربایجان همزمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرستهای موجود اشارههای گذرا و پراکندهای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخنگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات ...
بیشتر
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخنگاری محلی در قرون اولیه میداند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت میدهد، آغاز تاریخنگاری محلی آذربایجان همزمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرستهای موجود اشارههای گذرا و پراکندهای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخنگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات شروع شده و طی قرون بعدی، با فراز و نشیبهایی تداوم یافته، ولی اکثر این آثار در حوادث ایام از بین رفتهاند. در این میان، عوامل تأثیرگذار بر تکوین و تداوم تاریخنگاری محلی آذربایجان در برخی مؤلفهها؛ اشتراکات و افتراقاتی با سایر مناطق ایران دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای، سیر تاریخنگاری محلی آذربایجان، از ابتدای شکلگیری تا شروع تاریخنگاری معاصر، را بررسی و ضمن شناسایی علل و زمینههای تأثیرگذار، تفاوتهای آن با سایر مناطق را روشن کند و پاسخی برای این سؤال بیابد که تاریخنگاری محلی در آذربایجان از چه زمانی آغاز شد و علل و زمینههای توجه به آن کدامند؟
سیداحمد عقیلی؛ علیاکبر جعفری؛ کریم نجفی برزگر
چکیده
از مباحث مهم تاریخ زندیه بررسی و تحلیل اقدامات کریمخان در ابعاد مختلف حکومتی به ویژه در بُعد اقدامات اجتماعی و اقتصادی وی میباشد. اکثر منابع تاریخی زندیه دوره استقرار کریمخان در شیراز را دوران آرامش اجتماعی و امنیت اقتصادی معرفی کردهاند. اینکه تا چه میزان این نگرش منابع قابل تأیید است هدف اصلی از انجام این پژوهش است. مقاله به ...
بیشتر
از مباحث مهم تاریخ زندیه بررسی و تحلیل اقدامات کریمخان در ابعاد مختلف حکومتی به ویژه در بُعد اقدامات اجتماعی و اقتصادی وی میباشد. اکثر منابع تاریخی زندیه دوره استقرار کریمخان در شیراز را دوران آرامش اجتماعی و امنیت اقتصادی معرفی کردهاند. اینکه تا چه میزان این نگرش منابع قابل تأیید است هدف اصلی از انجام این پژوهش است. مقاله به روش توصیفی ـ تحلیلی با استناد به منابع دست اول تاریخی تلاش دارد به این رهیافت پژوهشی منجر شود که امنیت اجتماعی و آرامش اقتصادی دورة کریمخان زند که منابع تاریخی از آن یاد نمودهاند، با واقعیتهای تاریخی آن دوره چندان تطابقی ندارد و با در نظر گرفتن برخی مؤلفهها، این گفتة منابع مورد تردید واقع میگردد. اقدامات و عملکرد کریمخان فقط در پایتختش بروز و نمود داشته و چنین دیدگاهی را درباره سایر مناطق تحت نفوذ کریمخان نمیتوان پذیرفت . حتی عملکرد وی در شهر شیراز نیز بنا به عوامل و مولفههایی که در مقاله مطرح شده است میبایست به صورت نسبی و موقتی در نظر گرفت تا بیشتر با واقعیت تاریخی منطبق گردد.
سیدحسن حسینی؛ جواد عباسی
چکیده
با استقرار حکومت اسماعیلیان در البرز مرکزی، به مرکزیت الموت، قدرت همجوار تازهای برای حکومت محلی و کهن باوندیان در مازندران پا به عرصه گذاشت که بر قدرت منطقهای و حاکمیت ارضی این خاندن محلی تأثیر گذاشت. این مقاله به این پاسخ میدهد که چه عواملی بر مناسبات بین دو قدرت محلی تأثیر داشت؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که کشمکش سیاسی و مذهبی ...
بیشتر
با استقرار حکومت اسماعیلیان در البرز مرکزی، به مرکزیت الموت، قدرت همجوار تازهای برای حکومت محلی و کهن باوندیان در مازندران پا به عرصه گذاشت که بر قدرت منطقهای و حاکمیت ارضی این خاندن محلی تأثیر گذاشت. این مقاله به این پاسخ میدهد که چه عواملی بر مناسبات بین دو قدرت محلی تأثیر داشت؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که کشمکش سیاسی و مذهبی این دو حکومت در قرون پنجم تا هفتم هجری مناسباتی بیشتر بر پایه رقابت و دشمنی را میان آنها به وجود آورد. سیر تحول مناسبات این دو حکومت از عوامل و شرایط مختلفی تأثیر میپذیرفت. میل به توسعه قلمرو یا کوشش برای نگهداری آن، اختلافات عقیدتی و مذهبی، تأثیر قدرتهای سوم مانند سلجوقیان و مغولان، پناهندگی عناصر حکومتی و بهکارگیری سیاست قتل مخالفان بهوسیلة اسماعیلیان، از جملۀ این عوامل تأثیرگذار بودند. مقاله حاضر میکوشد با برجسته کردن این عوامل، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی چشمانداز دقیق و منسجمتری از مناسبات این دو قدرت مهم منطقهای در قرون پنجم تا هفتم هجری ارائه نماید.