محسن رحمتی
چکیده
با ضعف سلجوقیان در نیمه دوم سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، سلسلههای اتابکی متعددی در گوشه و کنار کشور سر برآوردند که یکی از این سلسلهها از سوی بزرگان ایل افشار، در منطقه خوزستان و لرستان شکل گرفت. یکی از رؤسای ایل افشار بهنام اتابک شومله که به دربار سلجوقی راه یافته بود، با استفاده از آشفتگیهای سیاسی پس از درگذشت سلطان مسعود ...
بیشتر
با ضعف سلجوقیان در نیمه دوم سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، سلسلههای اتابکی متعددی در گوشه و کنار کشور سر برآوردند که یکی از این سلسلهها از سوی بزرگان ایل افشار، در منطقه خوزستان و لرستان شکل گرفت. یکی از رؤسای ایل افشار بهنام اتابک شومله که به دربار سلجوقی راه یافته بود، با استفاده از آشفتگیهای سیاسی پس از درگذشت سلطان مسعود سلجوقی در 547ق، به خوزستان رفت و با تحت حمایت گرفتن برخی از شاهزادگان سلجوقی، حکومت اتابکی دیگری بنیان گذاشت که با انتساب به نام او، میتوان آن را سلسله بنیشومله نامید. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی، چگونگی تأسیس، مشروعیتیابی، تثبیت و در نهایت زوال این سلسلة کمتر شناختهشده بررسی شده است. یافته پژوهش نشان میدهد که ضعف قدرت سلجوقیان و مساعد بودن حوزة فعالیت نهاد اتابکی در عرصة سیاسی، بستر مناسب را برای حضور افشارها در منازعات قدرت فراهم آورد. حکمرانان این سلسله کوشیدند تا از طریق برقراری مناسبات دوستانه یا ستیزهجویانه با قدرتهای موجود دربار سلجوقی، نظام خلافت عباسی و اتابکان آذربایجان و فارس، و استقرار امنیت اجتماعی در قلمرو، مشروعیت لازم برای تثبیت و تداوم قدرت خویش کسب کنند. با این وجود، کشمکشهای بیحاصل با حکومتهای همجوار و سستی جانشینان شومله و پارهای عوامل اقتصادی و اجتماعی موجب زوال این سلسله شد.
پروین بیگمحمدی؛ علی اکبر کجباف؛ مرتضی نورایی
چکیده
محیط مذهبی شوشتر سبب شد تا قبل از دورة پهلوی، مردم شوشتر سعی کنند بخش اعظم موقوفات خود را به ساخت، تعمیر و تدارک احتیاجات مساجد، مدارس و امامزادهها اختصاص دهند؛ بنابراین در این ادوار، کارکرد وقف بیشتر فرهنگی ـ مذهبی بود. در دورة پهلوی نیز، علیرغم تحول و دگرگونی شتابزده در عرصههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم ...
بیشتر
محیط مذهبی شوشتر سبب شد تا قبل از دورة پهلوی، مردم شوشتر سعی کنند بخش اعظم موقوفات خود را به ساخت، تعمیر و تدارک احتیاجات مساجد، مدارس و امامزادهها اختصاص دهند؛ بنابراین در این ادوار، کارکرد وقف بیشتر فرهنگی ـ مذهبی بود. در دورة پهلوی نیز، علیرغم تحول و دگرگونی شتابزده در عرصههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم شوشتر همچنان به صورت کم و بیش، به مقولة وقف توجه نشان دادند. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر اسناد وقفنامههای ادارة اوقاف شوشتر و منابع کتابخانهای، درصدد است به بررسی «کارکردهای وقف در شوشتر دورة پهلوی» بپردازد و علاوهبر آن، دریابد میزان، نوع و مصارف موقوفات در این بازه زمانی به چه صورت بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، کارکردهای موقوفات، گرچه بیشتر فرهنگی ـ مذهبی است، اما همین کارکرد، در راستای سیاست ضدمذهبی حکومت پهلوی متحوّل شده و به صورت کمرنگی تداوم یافته؛ به طوری که براساس اسناد موجود، تنها 8 مورد سند وقفی در شوشتر تنظیم شده است. علاوهبر این، توجه به مسائل بهداشتی، به عنوان کارکرد اجتماعی وقف، به صورت محدود و توأم با کارکرد فرهنگی ـ مذهبی وجود داشته است.