محمد رضائی؛ فاطمه اروجی
چکیده
در پی انتخاب شیراز به مرکزیت سلسلة آل بویه این شهر برای مدت حدود پنجاه سال دورهای از رشد و شکوفایی را شاهد بود، اما در پی بروز مشکل جانشینی و درگیری بر سر تصاحب تاجوتخت، پس از مرگ عضدالدوله، زمینة آشفتگی و انحطاط شهر فراهم شد. به علت نبود قاعده و قانون مورد اتفاق جهت انتخاب جانشین، هرکدام از امیران در ابتدای حکومت خود با مدعی و یا ...
بیشتر
در پی انتخاب شیراز به مرکزیت سلسلة آل بویه این شهر برای مدت حدود پنجاه سال دورهای از رشد و شکوفایی را شاهد بود، اما در پی بروز مشکل جانشینی و درگیری بر سر تصاحب تاجوتخت، پس از مرگ عضدالدوله، زمینة آشفتگی و انحطاط شهر فراهم شد. به علت نبود قاعده و قانون مورد اتفاق جهت انتخاب جانشین، هرکدام از امیران در ابتدای حکومت خود با مدعی و یا مدعیانی روبهرو شدند. در نتیجه دورهای طولانی از ناامنی و بیثباتی در قلمرو آل بویه بهویژه در فارس و شیراز به وجود آمد و در پی نبردهای مداوم نه تنها امکان پرداختن به فعالیتهای عمرانی میسر نشد بلکه از رهگذر این حملات علاوه بر غارت شهر، بسیاری از بناها و محلات آن تبه دست نیروهای متخاصم تخریب گردید. علاوه بر آن، شبکة شهری تأمینکننده نیازهای اولیه در اثر عدم رسیدگی و جنگها دچار آسیب شد، تجارت نیز از ناامنی متأثر شده با تغییر مسیرهای تجاری و کاهش عواید تجارت دچار رکود گردید و جریان زوال شهر را شتاب بیشتری داد. در نهایت بر اثر آسیبهای واردشده در جریان حملات سلاجقه اهمیت سابق را از دست داد و برای مدتها فرو مرد. در جستار حاضر تلاش بر آن است تا نقش ناامنی بهعنوان متغیری مستقل بر فرایند رکود و افول شهر شیراز در دورة دوم حکومت آل بویه با روش توصیفی تحلیلی با رویکردی تاریخی و تکیه بر مطالعات کتابخانهای تبیین شود.