قاسم قریب؛ جواد عباسی
چکیده
حکومت آلکرت، همزمان با هجوم مغولان به ایران، در شرق خراسان بزرگ تأسیس شد و از آغاز برتری مهاجمان مغول را پذیرفت. در عصر حاکمیت آلکرت بر خراسان، عوامل متعددی سبب ناآرامی این ایالت بود و حاکمان کرت توانستند با سیاستهای ویژه خود، ثبات سیاسی این منطقه را تأمین کنند. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی سیاست آلکرت برای ایجاد ثبات سیاسی ...
بیشتر
حکومت آلکرت، همزمان با هجوم مغولان به ایران، در شرق خراسان بزرگ تأسیس شد و از آغاز برتری مهاجمان مغول را پذیرفت. در عصر حاکمیت آلکرت بر خراسان، عوامل متعددی سبب ناآرامی این ایالت بود و حاکمان کرت توانستند با سیاستهای ویژه خود، ثبات سیاسی این منطقه را تأمین کنند. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی سیاست آلکرت برای ایجاد ثبات سیاسی در خراسان و یافتن راهکارهای این حکومت برای تأمین امنیت در این منطقه است. این پژوهش از نوع تاریخی و با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به نگارش درآمده است. نتیجه بررسی سیاست و راهکارهای آلکرت نشان میدهد که آنان در برابر هر تهدید برهم زننده ثبات سیاسی خراسان، واکنش متناسب با آن را از خود نشان می دادند. آلکرت با پذیرش مشروعیت حکومت ایلخانی، گرچه بخشی از استقلال خود را در امور داخلی و خارجی از دست داد اما توانستن خراسان را از نبردهای فرساینده با حکومت مرکزی برکنار نگه دارند. آلکرت در برابر توسعه طلبی های جغتاییان راه حل مقاومت نظامی را برگزیدند و در برابر فزون طلبی های سرداران مغول مستقر در خراسان نیز ایستادگی کردند. آنان به خوبی از عهده مرزداری شرق خراسان در برابر حکومت های سلطاننشین رود سند برآمدند و شورشیان نکودری و حاکمان محلی سیستان را تحت نظارت دقیق قرار دادند. عملکرد آلکرت پس از سقوط ایلخانان همچنان ثبات سیاسی خراسان را حفظ کرد و آنان با پذیرش مشروعیت ایلخانخواندگان طغاتیموری و ایجاد روابط خوب با جانیقربانی ها از تنش های احتمالی کاستند. آلکرت در برابر پیشروی های سربداران گزینه نظامی را برگزیدند و با استفاده از توان مذهبی اهل سنت و صوفیان خراسان موفق به مهار این حکومت شدند
هوشنگ خسروبیگی؛ مژگان صادقی فرد؛ جمشید نوروزی
چکیده
ورود مغولها به ایران، نه تنها یک رویداد نظامی بود، بلکه بهتدریج حضور این اقوام و مهاجرت آنان به فلات ایران، تأثیرات خود را بر نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز تشکیلات اداری بر جای نهاد. تشکیلات اداری یکی از اولین بخشهایی بود که در همان سالهای آغازین تحت تأثیر حضور این اقوام قرار گرفت. این تأثیر بهتدریج ـ و نه یکباره ـ ...
بیشتر
ورود مغولها به ایران، نه تنها یک رویداد نظامی بود، بلکه بهتدریج حضور این اقوام و مهاجرت آنان به فلات ایران، تأثیرات خود را بر نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز تشکیلات اداری بر جای نهاد. تشکیلات اداری یکی از اولین بخشهایی بود که در همان سالهای آغازین تحت تأثیر حضور این اقوام قرار گرفت. این تأثیر بهتدریج ـ و نه یکباره ـ کمرنگتر شد؛ با اینحال برخی عناصر پایدار آن برای سالها و برای سلالههای پسین باقی ماند. هدف پیش روی این تحقیق، شناخت این تأثیرات در بخشی از تشکیلات اداری یعنی در حوزة نظام قضایی در حکومت آل مظفر (795-713ق) – و شناخت مبانی شکلگیری نظام قضایی این حکومت و با مسئله ارزیابی چگونگی فرآیند استمرار یا تضعیف نمادهای مغولی در نظام قضایی آل مظفر است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و در حوزة مطالعات کتابخانهای انجام شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات قضایی آل مظفر بر سه رکن استوار بوده است: اقتباس از تشکیلات قضایی مخدومان اولیه آل مظفر یعنی حکومت ایلخانان؛ تشکیلات اداری در حکومتهای مسلمان ایران پیش از ایلخانان؛ و سنتهای محلی قلمرو آل مظفر در یزد و فارس. همچنین این بررسی نشان داد که عناصر و نمادهای مغولی، علیرغم حضور در تشکیلات قضایی آل مظفر، بهتدریج در محاق قرار گرفته است و سنتهای ایرانی ـ اسلامی حضور و بروز پررنگتری یافتهاند
شهرام یوسفی فر
چکیده
با سلطه مغولان بر ایران (قرن 7ق/13م) و بروز بحرانهای فراگیر اجتماعی گروههای فقیر رو به فزونی نهاد و باید برای ساماندهی وضعیت آنان وکاهش فقر سیاستهای مناسب حمایتی اتخاذ میشد تا ثبات و امنیت اجتماعی تأمین گردد. موضوع فقر و توانمندسازی گروههای فرودست در آراء صاحب نظران سدههای میانه، از جمله خواجه نصیرالدّین طوسی، مورد توجه قرارداشت ...
بیشتر
با سلطه مغولان بر ایران (قرن 7ق/13م) و بروز بحرانهای فراگیر اجتماعی گروههای فقیر رو به فزونی نهاد و باید برای ساماندهی وضعیت آنان وکاهش فقر سیاستهای مناسب حمایتی اتخاذ میشد تا ثبات و امنیت اجتماعی تأمین گردد. موضوع فقر و توانمندسازی گروههای فرودست در آراء صاحب نظران سدههای میانه، از جمله خواجه نصیرالدّین طوسی، مورد توجه قرارداشت و نتایج آن در تدوین برنامههای معطوف به حمایت اجتماعی، توسط بخش خصوصی یا دولتمردان مورد توجه قرار میگرفت تا جایی که خواجه رشیدالدّین فضل الله همدانی، نظام حمایت از فرودستان در ربع رشیدی را برپا ساخت. در پژوهش حاضر، با تکیه بر اطلاعات وقف نامه ربع رشیدی و منابع تاریخی، قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که اولویتها و نیازهای گروههای فرودست در آن زمان کدامها بودند؟ چه سیاست و راهکارهایی برای رفع نیازهای آن گروهها و برقراری حمایت اجتماعی از آنان در پیش گرفته شد؟. برای بررسی موضوع ابتدا سیاست و راهبردهای اجرایی در ربع رشیدی شناسایی و استخراج و سپس، با تجزیه و تحلیل آنها، اولویتها و نیازهای فقرا و مساکین در دوره مورد نظر بازشناسی سرانجام برنامه اجرایی و راهکارها برای رفع نیازهای اصلی فقرا تبیین شد. در نهایت مشخص میشود مدل حمایتی وی در کدامیک از الگوهای تأمین یا بیمه اجتماعی یا مدلی فراتر از این موارد شناخته شده، قرار داشت. نتیجه بررسی موید این امر است که در ربع رشیدی نظام حمایتی کارآمدی، مبتنی بر شناسایی نیازهای گروههای فرودست طراحی شده بودتا با اجرای آن ثبات و امنیت پایدار در جامعه ایجاد و توانمندسازی تدریجی و رفع آسیبهای اجتماعی مرسوم در نزد آن گروهها، محقق شود.