تاریخ های محلی ایران
فریده فرهمندزاده
چکیده
اصلاحات فرمایشی و عمودی در سراسر دوره قاجاریه تکرار شدند؛ زیرا اصلاحات عباسمیرزا نایبالسلطنه به عنوان مبدا نوگرایی در دوره معاصر به فرجام دلخواه نرسید. آذربایجان به عنوان تختگاه نایبالسلطنه نقطه آغاز اجرای اصلاحات و الگویی برای پیاده کردن آن در سایر نقاط ایران بود. گذشته از موانع کلی در سراسر کشور، ویژگیهای خاص آذربایجان ...
بیشتر
اصلاحات فرمایشی و عمودی در سراسر دوره قاجاریه تکرار شدند؛ زیرا اصلاحات عباسمیرزا نایبالسلطنه به عنوان مبدا نوگرایی در دوره معاصر به فرجام دلخواه نرسید. آذربایجان به عنوان تختگاه نایبالسلطنه نقطه آغاز اجرای اصلاحات و الگویی برای پیاده کردن آن در سایر نقاط ایران بود. گذشته از موانع کلی در سراسر کشور، ویژگیهای خاص آذربایجان نیز بر روند نوگرایی تاثیر میگذاشت. چالشهایی که نه تنها با اقلیم و فرهنگ و مناسبات اجتماعی آذربایجان پیوند داشتند، که بیانگر سطح آگاهی و دغدغههای سیاسی درباریان دارالسلطنه نیز بودند. مراد از این تحقیق روشن کردن ماهیت این چالشها و آزمودن این فرضیه است که عدم بررسی شرایط موجود و نیز بیقاعدگی ساختاری در ارایه چارچوب نظری باعث ناکامی مقطعی اصلاحات عباسمیرزا در آذربایجان شد. براساس یافتههای پژوهش، به دلیل عدم ایجاد تشکیلاتی که از ساز و کار یکسان و مدونی پیروی کند و صرفا ناظر به الزامات منطقی و مصالح جمعی باشد، کوشش نایبالسلطنه و همراهانش در دارالسلطنه با مرگ او تقریبا تعطیل شد. با اینهمه، به نظر میرسد آنچه نایبالسلطنه در آذربایجان آغاز کرد، الگوی حرکتهای نوگرای بعدی در سراسر دوران قاجاریه شد.
تاریخ های محلی ایران
فاطمه مالمیر چگینی؛ باقرعلی عادلفر
چکیده
خاندان صفوی با یاری قزلباشهای ترک آسیای صغیر به قدرت رسید اما با گذر زمان طوایف غیر ترک نیز توانستند در نظام سیاسی جدید نقشآفرین باشند. در این بین برخی طوایف کرد مورد توجه شاهان صفوی قرار گرفتند. پژوهش حاضر به بررسی پیشینه حضور و اقامت طایفه کرد چگینی در برخی نواحی خراسان میپردازد؛ یعنی منطقهای که سکونتگاه و محل استقرار اصلی ...
بیشتر
خاندان صفوی با یاری قزلباشهای ترک آسیای صغیر به قدرت رسید اما با گذر زمان طوایف غیر ترک نیز توانستند در نظام سیاسی جدید نقشآفرین باشند. در این بین برخی طوایف کرد مورد توجه شاهان صفوی قرار گرفتند. پژوهش حاضر به بررسی پیشینه حضور و اقامت طایفه کرد چگینی در برخی نواحی خراسان میپردازد؛ یعنی منطقهای که سکونتگاه و محل استقرار اصلی ایلات کرد نبوده است. اما بر اساس برخی سیاستهای داخلی جهت ایجاد امنیت در مرزها و نظم دهی به ایلات سرکش خراسان محل استقرار برخی از ایلات کرد گردید.برخلاف آنچه اغلب تصور میشود حضور کردها در بخش هایی از ناحیه خراسان به دوره ی سلطنت شاه عباس اول (1038-996ه.ق) منحصر نمیشود بلکه قبل از آن برخی طوایف کرد به خراسان مهاجرت کرده بودند که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است. تحقیق پیش رو درصدد است تا به ریشه شکلگیری مهاجرت طایفه کرد چگینی و کیفیت حضور آنان در سطوح سیاسی و اجتماعی خراسان عصر صفوی بپردازد. بر مبنای یافته های پژوهش طایفه ای که زمانی در گستره های غربی کشور حالت گریز از مرکز داشته و با ایجاد ناامنی در راه ها مانعی برای تجارت و کاروانها بوده اند با حضور در خراسان تغییر کارکرد داده و از این نیرو و توانایی آن در جهت نظم سیاسی و اجتماعی و امنیت مرزها استفاده شده است.
تاریخ های محلی ایران
زهرا قلاوند؛ فاطمه قلاوند
چکیده
خوزستان در طی سالهای 1304 تا 1320 از مناطق مهم اقتصادی کشور محسوب می شد. بر همین اساس، جلوگیری از ورود بیماریهای واگیردار به داخل کشور از مرزها، رسیدگی به وضعیت بهداشتی این منطقه را ضروریتر مینمود. این پژوهش به روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و همچنین با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی درصدد بررسی وضعیت بهداشت و درمان ...
بیشتر
خوزستان در طی سالهای 1304 تا 1320 از مناطق مهم اقتصادی کشور محسوب می شد. بر همین اساس، جلوگیری از ورود بیماریهای واگیردار به داخل کشور از مرزها، رسیدگی به وضعیت بهداشتی این منطقه را ضروریتر مینمود. این پژوهش به روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و همچنین با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی درصدد بررسی وضعیت بهداشت و درمان خوزستان و عملکرد سازمانهای متولی بهداشت و درمان زیر نظر اداره صحّیه کل (بهداری) در دوره پهلوی اول است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که موقعیت مرزی خوزستان، آلودگی شهرها و بدی آب و هوا ازعوامل بیماریزا در خوزستان بود. همچنین با شروع به کار شرکت نفت در خوزستان و در نتیجه آن افزایش رفتوآمدهای داخلی و خارجی و مهاجرتها به خوزستان، خطر شیوع بیماریهای واگیردار در این ناحیه افزایش یافت. در نتیجه این منطقه به ارائه خدمات بهداشتی-درمانی زیادی نیاز داشت. اما با بررسی خدمات بهداشتی-درمانی دوره پهلوی اول در خوزستان مشخص میشود که درحالیکه خدمات ارائه شده اداره صحّیه در بخش کنترل بیماریهای واگیردار در این ناحیه در سطح نسبتا مطلوبی بود؛ اما تعداد درمانگاههای خوزستان با توجه به جمعیت آن در دوره پهلوی اول از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. نظافت و بهسازی شهری که بلدیه(شهرداری) متصدی انجام آن بود؛ نیز در وضعیت مناسبی قرار نداشت.
تاریخ های محلی ایران
پروین بیگ محمدی؛ محمدرضا علم؛ علی قاسمی
چکیده
در اوان بنیانگذاری سلسلهی پهلوی، وضعیت بهداشت عمومی و درمانی خوزستان از جنبههایی مانند داشتن آب آشامیدنی سالم، شیوع و درمان بیماریها، بهداتشت فردی و عمومی، امکانات درمانی و پزشکی و آگاهیهای مربوط به تندرستی، در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. بر این اساس، این پژوهش با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانهای ...
بیشتر
در اوان بنیانگذاری سلسلهی پهلوی، وضعیت بهداشت عمومی و درمانی خوزستان از جنبههایی مانند داشتن آب آشامیدنی سالم، شیوع و درمان بیماریها، بهداتشت فردی و عمومی، امکانات درمانی و پزشکی و آگاهیهای مربوط به تندرستی، در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. بر این اساس، این پژوهش با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانهای و اسناد و نشریات بهدنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که، وضعیت بهداشت و درمان شهرهایی نظیر اهواز، آبادان، خرمشهر، شوشتر، دزفول، مسجدسلیمان و بهبهان در طی دورهی رضاشاه، به نسبت دورهی قاجاریه، چه تغییر و تحولی، یافته است؟ نتایج پژوهش نشان میدهد، به رغم انجام برخی اقدامات بهداشتی و درمانی دورهی پهلوی اول، همچون تأسیس مراکز درمانی جدید، التزام به رعایت قوانین بهداشتی، واکسیناسیون عمومی، نظارت بر کادر درمان، احداث تأسیسات بهداشتی نظیر رختشویخانه، غسالخانه، بنگاه آبیاری، تسطیح و آسفالت خیابانها و ترویج آگاهیهای مربوط به بهداشت فردی و عمومی، شهرهای خوزستان همچنان، وضعیت بهداشتی و درمانی مطلوبی نداشتند. با وجود این، با تداوم تدریجی این اقدامات تا اواخر دورهی رضاشاه، شاهد توفیق نسبی در ساختار بهداشت و درمان خوزستان، به نسبت عصر قاجار هستیم. با این همه، به علت مشکلاتی نظیر باورهای ناصحیح بهداشتی و درمانی مردم، ناکافی بودن بودجه و کمبود یا فقدان امکانات و نهادهای بهداشتی نظیر بیمارستان، کادر درمان و ادارهی صحیه در برخی شهرهای خوزستان، معضلات بهداشتی و درمانی این استان، همچنان تداوم یافت.
تاریخ های محلی ایران
فریده باوریان؛ احمد اسدالهی گازار
چکیده
در دوران قاجار شرق ایران با موقعیت استراتژیک خاص خود بهدلیل خودمختاری خاندانهای حکومتگر آن و ضعف حکومت مرکزی در روابط بین الملل عرصهای مهم برای حضور مستقیم بیگانگان بوده است. در اواخر این عصر «شوکتالملک دوم» (1259-1322هـ.ش) از مؤثرترین چهرههای این منطقه بود، که مشهور به همکاری با سیاستهای بریتانیا میباشد. وی در دوران ...
بیشتر
در دوران قاجار شرق ایران با موقعیت استراتژیک خاص خود بهدلیل خودمختاری خاندانهای حکومتگر آن و ضعف حکومت مرکزی در روابط بین الملل عرصهای مهم برای حضور مستقیم بیگانگان بوده است. در اواخر این عصر «شوکتالملک دوم» (1259-1322هـ.ش) از مؤثرترین چهرههای این منطقه بود، که مشهور به همکاری با سیاستهای بریتانیا میباشد. وی در دوران حکمرانی خود گستردهترین مناسبات را با انگلیسیها برقرار ساخت. نگرش و عملکرد «محمد ابراهیمخان عَلَم»، نسبت به حضور انگلیسیها در ولایت قاینات باعث اتخاذ مواضع سیاسی خاصی از سوی وی گردید که در رخدادهای سیاسی آن دوران تأثیراتی عمیق برجای نهاد. با توجه به این امر پژوهش حاضر سعی دارد ضمن استفاده از منابع کتابخانهای، اسنادی و مصاحبهای با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تاریخی ماهیت این روابط و مواضع را مورد واکاوی قراردهد. یافتههای پژوهش با طرح این سوال که «مناسبات شوکتالملک علم با بریتانیاییها در ولایت قاینات چگونه بود و این مناسبات چه تأثیراتی در این منطقه برجای نهاده است». بر این مبنا استوار است: شوکتالملک در دوران حکمرانیش با بریتانیاییها مناسبات دوستانهای برقرار نمود. وی با آگاهی از ضعف قاجارها برای حفظ رهبری و تثبیت موقعیت خویش به اتخاذ این سیاست روی آورد و شرق کشور را پایگاه مطمئنی برای آنها قرارداد. لکن این امر برای منطقه حاصلی جز ضعف و زوال در امور مختلف خصوصا امور اقتصادی و گسترش نارضایتیها اجتماعی درپی نداشت.
تاریخ های محلی ایران
یاسر ملازئی
چکیده
همزمان با فرمانروایی صفویان بر ایران، فصل جدیدی در مناسبات ایران و اروپا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پیریزی شد. گردآوری اطلاعات جغرافیایی از ایران توسط اروپائیان، یکی از مهمترین نتایج گسترش فزایندۀ مناسبات ایران و اروپا در این دورۀ تاریخی بود که علاوه بر نوشتارها، در بستر ترسیم نقشههای جغرافیایی نیز، بروز و ظهور پیدا ...
بیشتر
همزمان با فرمانروایی صفویان بر ایران، فصل جدیدی در مناسبات ایران و اروپا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پیریزی شد. گردآوری اطلاعات جغرافیایی از ایران توسط اروپائیان، یکی از مهمترین نتایج گسترش فزایندۀ مناسبات ایران و اروپا در این دورۀ تاریخی بود که علاوه بر نوشتارها، در بستر ترسیم نقشههای جغرافیایی نیز، بروز و ظهور پیدا کرد. سفرنامۀ اولئاریوس از ایران و درج یک نقشۀ جغرافیایی از ایران در ضمیمۀ این سفرنامه، یکی از مصداقهای بارزِ تکاپوهای اروپائیان برای کسب آگاهیهای جغرافیایی از ایران عصر صفوی به شمار میرود. در این نقشۀ جغرافیایی، ضمن اشاره به مجموعهای از پدیدههای انسانی و طبیعی، در شمال ایالت خراسان، یک پدیدۀ طبیعی با نام «دریاچۀ باباقمبر»، مکانیابی شد. در همین راستا، سؤال مشخص مقاله اینست که ریشۀ تاریخی نام باباقمبر در نقشۀ اولئاریوس که بر دریاچهای در خراسان اطلاق شده چیست و چرا اولئاریوس از این نام برای نامگذاریِ این دریاچه، استفاده کرد؟ این پژوهش کوشید تا با شیوۀ کتابخانهای و تحلیل و تطبیق دادههای تاریخی و جغرافیایی بازتابیافته در تواریخ محلی، نُسَخِ خطّیِ کمتر شناخته شده، نقشههایِ تاریخی و نوشتههای جغرافیایی، ادبی و تاریخنگاری و همچنین فرهنگنامههای جغرافیاییِ اروپایی، بدین سؤال پاسخ دهد. یافتهها نشان میدهد که منظور اولئاریوس از دریاچۀ باباقنبر، به نظر همان دریاچۀ ساریقمیش است که در حدفاصل بین دریاچۀ خوارزم و دریای مازندران قرار داشت. نام برگزیدۀ اولئاریوس برای دریاچۀ باباقنبر، منتسب به نام یکی از غلامان و پیشخدمتهای امام علی(ع) به نام «قنبر» بود که طبق روایتهای تاریخی، برای مدتی او و فرزندانش در خراسان حضور داشتند. جایگاه دینی و اجتماعی قنبر در جامعۀ خراسان، باعث شد تا او و فرزندانش وجهۀ اجتماعی قابلتوجهی به ویژه در تصوف پیدا کنند. همین اعتبار دینی و اجتماعی، زمینهای برای آدام اولئاریوس فراهم کرد تا در مکانیابی دریاچۀ ساریقمیش، از نام باباقنبر استفاده نماید.
تاریخ های محلی ایران
دوستعلی سنچولی
چکیده
عبدالرحمن بن محمد، مشهور به ابن اشعث (متوفی 85 هجری)، از چهرههای سرشناس سیاسی و نظامی دورة خلافت بنیامیه بود که نخست به پاس خدماتش به امویان، به منظور سرکوب شورشها و تثبیت اقتدار حکومت اموی و رفع تهدیدهای آن، از جانب حجاجبن یوسف ثقفی در رأس سپاهی بزرگ و مجهز به امارت سیستان روانه شد. او پس از متوقف ساختن جنگ در قلمرو رتبیل و خشم ...
بیشتر
عبدالرحمن بن محمد، مشهور به ابن اشعث (متوفی 85 هجری)، از چهرههای سرشناس سیاسی و نظامی دورة خلافت بنیامیه بود که نخست به پاس خدماتش به امویان، به منظور سرکوب شورشها و تثبیت اقتدار حکومت اموی و رفع تهدیدهای آن، از جانب حجاجبن یوسف ثقفی در رأس سپاهی بزرگ و مجهز به امارت سیستان روانه شد. او پس از متوقف ساختن جنگ در قلمرو رتبیل و خشم و عصبانیت حجاج از اینکار، موضع سیاسی خود را نسبت به امویان تغییر داد و به سلک مخالفان آنها درآمد. در این پژوهش که با روش تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانهای صورت گرفته، به بررسی و تحلیل علل و پیامدهای همراهی مردم سیستان با ابن اشعث در مبارزه با امویان پرداخته شده و سعی گردیده به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که مهمترین علل همراهی مردم سیستان با ابن اشعث در مبارزه با امویان چه بوده و چه آثار و پیامدهایی داشته است؟ به نظر میرسد که ظلم و ستم حاکمان اموی نسبت به مردم سیستان، زیر پا نهادن ارزشهای اسلامی، تبعیض نژادی و تحقیر مردم، مخالفت علما و شیعیان با خلافت اموی و تحمیل هزینههای هنگفت مالی و جانی در آن منطقه از جمله مهمترین علل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که مردم سیستان را علیه امویان برانگیخت. این مبارزات هرچند به ظاهر به شکست انجامید، اما ماهیت ضد اسلامی فرمانروایی امویان را هرچه بیشتر آشکار نموده و ضربة مهلکی بر پیکر حکومت آنان وارد ساخت. البته پس از آن با برقراری صلح در مرزهای شرقی سیستان، از هزینههای مالی و جانی مردم منطقه کاسته شد.
تاریخ های محلی ایران
اعظم فولادی پناه؛ جواد عربانی
چکیده
میسیونرهای آمریکایی فرقه کانگرگیشنالیست اولین گروه تبشیری آمریکایی بودند که در اوایل قرن نوزدهم زمینه آشنایی جامعه ایرانی با آمریکا را فراهم کردند. میسیونرهای این فرقه در1870م/1286ق به دلایلی جای خود را به میسیونرهای پرزبیترین در ایران دادند و آنها نیز بهواسطه اقدامات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی توانستند توجه جامعه ایرانی را بهسوی ...
بیشتر
میسیونرهای آمریکایی فرقه کانگرگیشنالیست اولین گروه تبشیری آمریکایی بودند که در اوایل قرن نوزدهم زمینه آشنایی جامعه ایرانی با آمریکا را فراهم کردند. میسیونرهای این فرقه در1870م/1286ق به دلایلی جای خود را به میسیونرهای پرزبیترین در ایران دادند و آنها نیز بهواسطه اقدامات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی توانستند توجه جامعه ایرانی را بهسوی خود جلب کنند. فعالیتهای میسیون پرزبیتری در دوره قاجاریه، با چالشهای متعددی از جمله کردها نیز مواجه بود که این موضوع موانعی بر سر راه آنها ایجاد مینمود. نوشتار حاضر سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که کردها چرا و چگونه فعالیتهای تبشیری میسیونرهای آمریکایی در ایران را با مانع مواجه میساختند؟ این نوشتار با رویکرد و روش تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانهای میکوشد به نقش کردها در ایجاد موانع در برابر فعالیتهای میسیون آمریکا در ایران عصر قاجاریه بپردازد. فرضیه پژوهش پیش رو بر این موضوع استوار است که مواجهات سلبی کردها با مسیحیان غرب ایران زمینه شورش و ناامنی را در این مناطق به همراه داشت که در این میان حمایتهای میسیونرها از مسیحیان، آنان را با چالشهای گوناگونی از سوی کردها مواجه میساخت. یافتههای پژوهش نشان میدهد تلاش میسیون آمریکایی برای حمایت از مسیحیان غرب ایران آنان را وادار به تعامل با کردها نمود اما بیگانهستیزی کردها و نیز تلاشی که میسیون برای مسیحی کردن آنان به انجام رساند پس از شکست شورش شیخ عبیدالله چالشهای متعددی را برای میسیون پدید آورد.
تاریخ های محلی ایران
حبیب اله سعیدی نیا؛ مجتبی محمدی
چکیده
نظمیه بوشهر یکی از نهادهای جدید در دولت پهلوی اول بود که دولت وقت از این نهاد به منظور تثبیت سلطه و نفوذ خود در بوشهر بهره میبرد. این پژوهش درپی آنست تا به نقش و تأثیرگذاری نظمیه بوشهر در برقراری نظم و امنیت بپردازد. پژوهش با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسناد آرشیوی و متکی بر گزارشهای رسمی دولتی ...
بیشتر
نظمیه بوشهر یکی از نهادهای جدید در دولت پهلوی اول بود که دولت وقت از این نهاد به منظور تثبیت سلطه و نفوذ خود در بوشهر بهره میبرد. این پژوهش درپی آنست تا به نقش و تأثیرگذاری نظمیه بوشهر در برقراری نظم و امنیت بپردازد. پژوهش با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسناد آرشیوی و متکی بر گزارشهای رسمی دولتی انجام گرفته است. گزارشهای رسمی نشان میدهد که نظمیه بوشهر و رؤسای نخستین آن در سالهای آغازین فعالیت با مشکلات و معضلات گوناگونی چون عدم بودجه و منابع مالی مناسب جهت تامین نیروی نظامی و همچنین ناتوانی در هماهنگی با کلانتران بوشهر و سایر ارگانهای همسو در نظارت بر شهر روبه رو بودند اما به مرور با تثبیت و تعریف جایگاه نظمیه در امور انتظامی بوشهر توانستند امنیت نسبی را در بوشهر برقرار سازند. با اینحال گزارشهای غیر رسمی در مواردی در تعارض با گزارشهای رسمی است.
تاریخ های محلی ایران
سید رضا حسینی
چکیده
«دهدشت»، شاخصترین شهر ناحیة کهگیلویه (واقع در جنوبغربی ایران) میباشد که طی حیات چندصدسالة خود، همواره دارای پیوستگی جغرافیایی و پیوند تاریخی عمیقی با جنوبشرقی خطة خوزستان (خصوصاً شهر بهبهان) بوده است. علیرغم اهمیت راهبردی دهدشت و نقش تعیینکنندهای که این شهر در برخی تحولات سیاسی جنوبغربی ایران طی قرون اخیر داشته، ...
بیشتر
«دهدشت»، شاخصترین شهر ناحیة کهگیلویه (واقع در جنوبغربی ایران) میباشد که طی حیات چندصدسالة خود، همواره دارای پیوستگی جغرافیایی و پیوند تاریخی عمیقی با جنوبشرقی خطة خوزستان (خصوصاً شهر بهبهان) بوده است. علیرغم اهمیت راهبردی دهدشت و نقش تعیینکنندهای که این شهر در برخی تحولات سیاسی جنوبغربی ایران طی قرون اخیر داشته، هنوز تتبع خاصی در باب تاریخ سکهزنی آن، توسط پژوهشگران صورت نگرفته است؛ چنانکه در اکثر قریب به اتفاق منابع سکهشناسی، هیچگونه اشارهای به فعالیت ضرابخانة دهدشت طی دوران اسلامی نشده است؛ لیکن چندی پیش، 9 قطعه مسکوک بسیار نادر از دارالضرب مذکور یافته و توسط یک وبگاه تخصصی معرفی گردیدهاند که همگی متعلق به نیمة نخست «عصر صفویه» (1135-907 ق) هستند. نگارندة پژوهش حاضر، مصمم میباشد تا به روش توصیفی-تحلیلی، با معرفی سکههای مذکور و تبیین اصلیترین ویژگیهای آنها، اهمیت ضرابخانة دهدشت و دلایل فعالیتش طی بخشی از سدة دهم هجریقمری را روشن نماید. یافتههای ما بیانگر آن است که مسکوکات نامبرده، از جنس نقره، به وزن حدوداً یک مثقال، با ارزش اسمی «دو شاهی» (= یک محمودی) و مضروب در سنة 949 ق یعنی مقارن با اواسط دوران سلطنت «شاه طهماسب اول» میباشند. شواهد تاریخی، مبین تولید سکههای فوق در حوالی زمان سرکوب والی وقت دزفول و مقارن با حضور لشکریان شهریار صفوی در نزدیکی کهگیلویه است؛ لذا دهدشت بهعنوان اصلیترین شهر ناحیة مزبور، بهترین گزینه برای استقرار ضرابخانهای موقت بهمنظور تأمین بخشی از نقود مورد نیاز سپاهیان شاه بوده است؛ بنابراین شماری مسکوک سیمین صفوی با درشتترین بهای رایج، در قصبة کهگیلویه ضرب گردیدهاند که مندرجات جمیع آنها به خط نسخ و شامل «نام سلطان وقت»، «اسامی ائمة اطهار» (علیهمالسلام) و «شهادات ثلاثه» یا صرفاً «علی ولی الله» بوده است تا سکههای مذکور علاوه بر کارکرد پولی خود، خبر اعادة حاکمیت سلسلة شیعی صفویه بر صفحات جنوبغربی ایران را نیز به اطلاع عموم برسانند.
تاریخ های محلی ایران
فاطمه فریدی مجید
چکیده
این پژوهش به بررسی ماوراءالنهر، یکی از سرزمینهای اسلامی، در نقشههای اسلامی از قرن سوم تا سیزده هجری (نهم تا نوزده میلادی) میپردازد. نقشهها به عنوان یکی از اسناد معتبر و مهم برای درک نظام سیاسی و تقسیمات سرزمینها در دورههای تاریخی شناخته میشوند. مقاله حاضر به تحلیل موقعیت ماوراءالنهر در این نقشهها، گستره شهرها، عوارض طبیعی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی ماوراءالنهر، یکی از سرزمینهای اسلامی، در نقشههای اسلامی از قرن سوم تا سیزده هجری (نهم تا نوزده میلادی) میپردازد. نقشهها به عنوان یکی از اسناد معتبر و مهم برای درک نظام سیاسی و تقسیمات سرزمینها در دورههای تاریخی شناخته میشوند. مقاله حاضر به تحلیل موقعیت ماوراءالنهر در این نقشهها، گستره شهرها، عوارض طبیعی و مفاهیم مرتبط با هدف شناسایی مکان ها و تعیین موقعیت صحیح آنها، و معرفی محتوای این اسناد مهم و نشان دادن سهم نقشه نگاران مسلمان و ایرانی در میراث علمی و جغرافیایی تمرکز دارد. محقق تلاش کرده است با بهرهگیری از روش پژوهش تاریخی و تحلیل مضمون چهارده نقشه خطی از مکاتب بلخی، هفت کشور یونانی و مکتب نجیب بکران موجود در مراکز آرشیوی، تطابقهایی بین جایابیهای نقشه نگاران و موقعیتهای کنونی آنها ارائه دهد. این بررسی به ویژه در شناسایی موقعیت برخی شهرها که به دلایل مختلف از بین رفته یا در مکانهای نادرستی جانمایی شدهاند، اهمیت دارد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نقشهنگاران اسلامی پس از گذشت سده های نخستین، و به کمک بازدیدهای میدانی و اطلاعات روزآمد شده، جایابیهای دقیقتری از ماوراءالنهر ارایه کردهاند. از سویی فراوانی آبادی ها و شهرها در ماوراءالنهر نشان از رونق بالای این منطقه در دوره مورد نظر دارد. از این نظراین مقاله نه تنها به غنای دانش جغرافیای تاریخی میافزاید بلکه به پژوهشگران امکان میدهد تا درک عمیقتری از تحولات تاریخی و جغرافیایی سرزمین ماوراءالنهر داشته باشند و نقش آن را در دوران اسلامی بهتر بشناسند.
تاریخ های محلی ایران
یداله ارسلانی؛ ابوالفضل رضوی؛ بدرالسادات علیزاده مقدم؛ یزدان فرخی
چکیده
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 هـ.ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزهها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژهای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیتهای تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینهها و پیامدهای حیات تجاری پیروان ...
بیشتر
طریقت مرشدیه در سده چهارم هجری در کازرون توسط شیخ ابو اسحاق (د. 426 هـ.ق) بنیان گذاشته شد. این طریقه حسب آموزهها، نگرش حاکم بر مراکز خانقاهی و موقعیت راهبردی و جغرافیایی زیست-بوم خویش، به تجارت اهتمام ویژهای داشتند. نوشتار حاضر با هدف تبیین ماهیت و راهبرد فعالیتهای تجاری مرشدیه در دوره تیموریان، زمینهها و پیامدهای حیات تجاری پیروان این طریقه را با در نظر داشتن مناسبات ایشان با دستگاه سیاسی حاکم، بررسی میکند و تلاش میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که شبکه خانقاهی و خدماتبخشی مریدان، موقعیت راهبردی و رونق تجاری در مناطق زیست مرشدیه به علاوۀ تقویت باورهای تجاری در میان پیروان این طریقت، در اهتمام به تجارت و رونق فعالیتهای تجاری چه تأثیری داشت؟ دستاورد تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است نشان میدهد که به سبب موقعیت تجاری کازرون، تلاقی راههای تجاری و دسترسی منطقه به خلیج فارس، قداست شیخ ابو اسحاق، وجود آموزههای تجاری در تعالیم مرشدیه، دادن خدمات بین راهی به بازرگانان و مسافران و نیازمندان و همینطور توجه حاکمیت به طریقتها در این عصر، از عوامل مهم رونق تجارت در میان پیروان این فرقه و به تبع آن عصر تیموریان بوده است.
تاریخ های محلی ایران
عباسعلی احمدی؛ علیرضا انتشاری نجف آبادی
چکیده
بیشتر کاخهای دورة اسلامی ایران به دورههایی متأخر تعلق داشت و از کاخهای قرون اولیة اسلامی، آثار اندکی برجای مانده است. با در نظر گرفتن این کاستی و در غیاب کاوشهای باستانشناختی، در این پژوهش بازیایی و بازشناسی کاخها و باغهای قرون اولیه اسلامی اصفهان، بهعنوان یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی در فاصلة قرون 1 تا 5 هجری، مورد توجه ...
بیشتر
بیشتر کاخهای دورة اسلامی ایران به دورههایی متأخر تعلق داشت و از کاخهای قرون اولیة اسلامی، آثار اندکی برجای مانده است. با در نظر گرفتن این کاستی و در غیاب کاوشهای باستانشناختی، در این پژوهش بازیایی و بازشناسی کاخها و باغهای قرون اولیه اسلامی اصفهان، بهعنوان یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی در فاصلة قرون 1 تا 5 هجری، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بهرهگیری از منابع مکتوب تاریخی و برخی پژوهشهای معاصر انجام شده و سعی برآن دارد تا در وهلة نخست وضعیت شهر اصفهان را از نظر داشتن بناهای حکومتی و کاخها و باغهای اعیانی و سپس هویت صاحبان این کاخها و باغها و نیز مکانگزینی آنها را مورد بررسی قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل شده، در اصفهان قرون اولیة اسلامی کاخهای زیادی ساخته شده بود. این اماکن در دو دستة کاخها و باغهای حکومتی و کاخها و باغهای خصوصی قرار گرفته و در سه قرن اول هجری، نمونههای حکومتی آن به حکام عرب و نمونههای خصوصی عمدتاً به اشراف عرب تعلق داشته است. در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری، با انتخاب اصفهان بهعنوان یکی از مراکز حکومتی آلبویه، کاخهای حکومتی و خصوصی عمدتاً به اعضای این خاندان تعلق گرفت. اگرچه تغییر مرکز شهری اصفهان از جی به یهودیه در فاصله قرون مورد مطالعه، تغییر مکانی نمونههای حکومتی را به دنبال داشت؛ با این وجود کاخها و باغهای خصوصی در هر دو مقطع زمانی، عمدتاً در حاشیه جی و ساحل زایندهرود ساخته میشد.
تاریخ های محلی ایران
محمد شورمیج؛ فاطمه رحمت پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آثار تاریخی دوره پهلوی شهر رامسر در رشد و توسعه پایدار گردشگری و با استفاده از منابع تاریخی و روش میدانی و پرسشنامهای، انجام شده است. با توجه به اطلاعات و آمار به دست آمده از پرسشنامههای توزیع شده میان جامعه بومی در نیم سال دوم 1401 و مصاحبه با اشخاص ذیصلاح، میتوان نتیجه گرفت که در کنار جاذبههای طبیعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آثار تاریخی دوره پهلوی شهر رامسر در رشد و توسعه پایدار گردشگری و با استفاده از منابع تاریخی و روش میدانی و پرسشنامهای، انجام شده است. با توجه به اطلاعات و آمار به دست آمده از پرسشنامههای توزیع شده میان جامعه بومی در نیم سال دوم 1401 و مصاحبه با اشخاص ذیصلاح، میتوان نتیجه گرفت که در کنار جاذبههای طبیعی شهر رامسر، وجود بناهای تاریخی زیبا و جذاب دوره پهلوی، سبب افزایش مدت زمان ماندگاری گردشگران در شهر و عاملی برای اشتغالزایی و کسب درآمد جامعه بومی شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد افزایش سالیانه ورود گردشگر به شهر رامسر، ارتباط مستقیمی با آثار تاریخی این شهر دارد. جامعه بومی منطقه نیز از گردشگری فرهنگی-تاریخی حمایت میکند و در صورت برنامهریزی اصولی و مدیریت قانونمند و کارآمد در نگهداری و مرمت آثار تاریخی، به گردشگری پایدار تبدیل خواهد شد که نتیجه مهم آن اشتغالزایی قشر جوان و کسب درآمد بیشتر برای کسبه، بازار و اقشار بومی منطقه خواهد بود.
تاریخ های محلی ایران
حمیدرضا پیغمبری؛ حسین بادامچی
چکیده
کتیبههای شاهی و متون اقتصادی و حتی ادبی بینالنهرین در اواخر هزارۀ سوم ق.م. بیش از هر زمان دیگری به خلیجفارس و سرزمینهای این منطقه، بهویژه دیلمون، مَرخشی، مَگن و مِلوخَّه، اشاره دارند. این متون از ثروت و گاه قدرت مردمان ابن سرزمینها سخن میگویند و بر برقراری رابطۀ بازرگانی پویا یا اقداماتی در جهت تسلط بر این مناطق ...
بیشتر
کتیبههای شاهی و متون اقتصادی و حتی ادبی بینالنهرین در اواخر هزارۀ سوم ق.م. بیش از هر زمان دیگری به خلیجفارس و سرزمینهای این منطقه، بهویژه دیلمون، مَرخشی، مَگن و مِلوخَّه، اشاره دارند. این متون از ثروت و گاه قدرت مردمان ابن سرزمینها سخن میگویند و بر برقراری رابطۀ بازرگانی پویا یا اقداماتی در جهت تسلط بر این مناطق دلالت دارند. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده است، نخست تلاش شده تصویری از جغرافیای تاریخی منطقه ارائه شود و سپس با تحلیل مدارک تاریخی و با کمکگرفتن از دادههای باستانشناختی به این پرسش پاسخ داده شود که دلایل شهرت این نواحی و توجه به آنها چه بوده است. بررسیها نشان میدهد که در هزارۀ سوم ق.م. راههای خشکی در اثر جنگهای ویرانگر و خصومتی که پیوسته میان بینالنهرین و عیلام و متحدانش در جریان بود، ناامن و مهجور شد و فعالیتهای بازرگانی با نوسان و اختلال مواجه گردید. از این رو، بازرگانان برای دستیابی به کالاهای شرق فلات ایران و درۀ سند به راههای دریایی روی آوردند. دریانوردی در آن روزگار با وجود دشواریها و خطراتش، منافع بسیاری در پی داشت و حتی پادشاهان بزرگ سومر و اکّد را به خود جلب کرد. تحقیق حاضر نشان میدهد که این جریان سبب اصلی ثروت و شهرت سرزمینهای عمدتاً واسطه در بازرگانی خلیجفارس گردیده است.
تاریخ های محلی ایران
معصومه حنیفه؛ محمدامیر شیخ نوری
چکیده
منطقه گیلان، بهعنوان پل ارتباطی ایران و کشورهای همسایه شمالی همواره تحت تأثیر جریان نوگرایی قرار داشت. روند نوگرایی زنان پس از مشروطیت و بهدنبال احداث مؤسسات آموزشی دخترانه آغاز گردید، این رویه با شکلگیری جمعیتهای ویژه زنانه در شهر رشت، سرعت گرفت. از میان این انجمنها، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، به مدیریت روشنک ...
بیشتر
منطقه گیلان، بهعنوان پل ارتباطی ایران و کشورهای همسایه شمالی همواره تحت تأثیر جریان نوگرایی قرار داشت. روند نوگرایی زنان پس از مشروطیت و بهدنبال احداث مؤسسات آموزشی دخترانه آغاز گردید، این رویه با شکلگیری جمعیتهای ویژه زنانه در شهر رشت، سرعت گرفت. از میان این انجمنها، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، به مدیریت روشنک نوعدوست، بود که در سالهای 1300-1310 ش فعالیت داشت. این پرسش مطرح میشود که نشریه پیک سعادت نسوان، چه تأثیری بر حیات فرهنگی- اجتماعی زنان رشت داشت؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که هدف این نشریه ایجاد خودباوری در میان زنان، تشویق بانوان به آموزشهای نوین و مبارزه با بیعدالتی در جامعه بود. این مطالعه با استفاده از روش تاریخی و رویکردهای توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و بررسی در این زمینه میپردازد. دادههای پژوهش مقالات نشریه پیک سعادت نسوان، اسناد آرشیوی و منابع کتابخانهای است. پژوهش پیشرو بررسی خود را پیرامون شاخصهای آموزش، سلامت مادران، اشتغال و ازدواج بانوان قرار داده است.
تاریخ های محلی ایران
صادقی علوی محمود
چکیده
امامزاده علیبنباقر یکی از مشهورترین امامزادههای منطقه کاشان است که علیرغم شهرت و اهمیت، پژوهشهای تاریخی علمی چندانی در رابطه با وی انجام نشده است. دیوان ابوالرضا راوندی از قدیمیترین منابع مکتوبی است که در رابطه با مشهد این امامزاده اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد و بهعنوان یک سند تاریخی قابل بررسی است. ...
بیشتر
امامزاده علیبنباقر یکی از مشهورترین امامزادههای منطقه کاشان است که علیرغم شهرت و اهمیت، پژوهشهای تاریخی علمی چندانی در رابطه با وی انجام نشده است. دیوان ابوالرضا راوندی از قدیمیترین منابع مکتوبی است که در رابطه با مشهد این امامزاده اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد و بهعنوان یک سند تاریخی قابل بررسی است. بررسی تحلیلی اشارههای راوندی در قصاید مختلف به این امامزاده مسئله مورد توجه در این پژوهش است. با تحلیل تاریخی دادههای راوندی در رابطه با علیبنباقر در سه حوزه نسب، مقبره و قدمت و همچنین برخی احادیث منتسب به مشهد این امامزاده میتوان نتیجه گرفت که ظاهراً در قرن ششم انتساب این امامزاده به امام باقر شهرت فراوان داشته است. همچنین بارگاه مرقد امامزاده در این دوره بازسازی میشود و مشهد وی برخلاف امروزه که به مشهد اردهال معروف است تنها به مشهد بارکرز یا بارکرسف مشهور بوده و احتمالا در نتیجه توسعه شهری در دوره معاصر به اردهال شهرت یافته است. شایان ذکر است که برخی احادیث ذکرشده در این رابطه محل تأمل بیشتر است.
تاریخ های محلی ایران
صالح امین پور؛ عبدالله ساجدی؛ جمال خسروی
چکیده
در قرون اولیه اسلامی، برزه؛ ناحیه، منزل و مرحلهای در مسیر دینور به مراغه بوده و در ایالت آذربایجان قرار داشته است. نظر به اهمیت فراوان ایالت آذربایجان، منابع متعدد به معرفی نواحی مختلف آن پرداخته و به بعضی از نواحی اشارههای مختصری نمودهاند. یکی از این نواحی برزه است. این ناحیه ابتدا جزو کورههای مجاور بوده و سپس با اضافه شدن ...
بیشتر
در قرون اولیه اسلامی، برزه؛ ناحیه، منزل و مرحلهای در مسیر دینور به مراغه بوده و در ایالت آذربایجان قرار داشته است. نظر به اهمیت فراوان ایالت آذربایجان، منابع متعدد به معرفی نواحی مختلف آن پرداخته و به بعضی از نواحی اشارههای مختصری نمودهاند. یکی از این نواحی برزه است. این ناحیه ابتدا جزو کورههای مجاور بوده و سپس با اضافه شدن چند روستا به کوره جدیدی تبدیل شده است. اعراب مسلمان در این کوره اسکان یافته و باعث رونق و شهرت آن شدهاند. نام برزه تا دوران سلجوقیان در منابع ذکر شده و پس از آن به دلایل نامعلومی، ناپدید شده است. تحقیق حاضر به دنبال بررسی، بازشناسی و مکانیابی کوره برزه است. در این پژوهش از منابع دست اول شامل منابع تاریخی، کتابهای مسالک و ممالک و سایر کتب اسلامی قرون اولیه و نیز منابع پژوهشی و تحقیقات جدید استفاده شده است. این پژوهش درصدد آن است که به این سؤال پاسخ دهد که برزه مذکور در سدههای آغازین اسلامی، کدام نقطه است؟ و با کدام ناحیه امروزی قابل تطبیق است؟ با توجه به بررسی منابع، تطبیق نقشهها و محاسبه مسافتهای ذکرشده، نتایج پژوهش حاکی از آن است که برزه با شهرستان سقز کنونی در استان کردستان قابل تطبیق است. این مقاله به روش کتابخانهای و با استفاده از فیشهای مستخرج از منابع دست اول تاریخی و جغرافیایی و سایر کتب مرجع و نیز استفاده از نقشههای جغرافیایی و به شیوه توصیفی و تحلیلی انجامگرفته است.
تاریخ های محلی ایران
امیرحسین حاتمی
چکیده
قزوین در چند سده اخیر بویژه از دوره صفوی به بعد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی خود، همواره متأثر از تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. این تحولات همه جنبههای زندگی شهری بویژه جمعیّت قزوین را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، در این پژوهش تلاش میگردد با روش تحلیلی ـ تطبیقی و با هدف توضیح مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار ...
بیشتر
قزوین در چند سده اخیر بویژه از دوره صفوی به بعد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی خود، همواره متأثر از تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. این تحولات همه جنبههای زندگی شهری بویژه جمعیّت قزوین را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، در این پژوهش تلاش میگردد با روش تحلیلی ـ تطبیقی و با هدف توضیح مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی، این تغییرات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر مبنای یافتههای پژوهش تغییرات جمعیتی قزوین ارتباط مستقیمی به تحولات کلی و عمومی در سطح کشور داشته است. در واقع مجموعه عواملی همانند عامل سیاسی (انتقال پایتخت)، عامل اجتماعی (جابجاییهای گروههای مختلف قومی ـ قبیلهای)، عامل نظامی (جنگهای متعدد)، عامل اقتصادی (رونق یا رکود اقتصادی) و عوامل طبیعی (بیماری و زلزله) بیشترین دگرگونیهای جمعیتی در قزوین را در پی داشته است.
تاریخ های محلی ایران
محمدرضا علم؛ سجاد پاپی
چکیده
ایل بختیاری و خوانین آن در دورههای افشاریه و زندیه برای دستیابی به قدرت سیاسی، تحرکات سیاسی- نظامی فراوانی انجام دادند. یکی از نخستین تحرکات، قیام علیمرادخان مَمیوند بختیاری است. این نخستین قیامی است که بعد از تاجگذاری نادرشاه افشار در ایران به وقوع پیوست. علیمرادخان در سال 1148ق. قیام بزرگی را در منطقۀ زاگرس میانی با هدف خلع نادرشاه ...
بیشتر
ایل بختیاری و خوانین آن در دورههای افشاریه و زندیه برای دستیابی به قدرت سیاسی، تحرکات سیاسی- نظامی فراوانی انجام دادند. یکی از نخستین تحرکات، قیام علیمرادخان مَمیوند بختیاری است. این نخستین قیامی است که بعد از تاجگذاری نادرشاه افشار در ایران به وقوع پیوست. علیمرادخان در سال 1148ق. قیام بزرگی را در منطقۀ زاگرس میانی با هدف خلع نادرشاه از پادشاهی و بازگرداندن سلطنت به خاندان صفوی شکل داد. اگرچه این قیام به سرعت درهم شکسته شد، اما پیامدهای مهمی در منطقۀ بختیاری درپی داشت. این پژوهش با رویکردی تحلیلی، درپی پاسخ به این سؤال اساسی است که قیام علیمرادخان دارای چه زمینههایی بوده و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که علیمرادخان با بهرهگیری از نارضایتی بختیاریهای حاضر در سپاه نادرشاه، گرایش مردم به خاندان صفوی، منطقۀ کوهستانی بختیاری و در نهایت نارضایتی مردم از فشارهای اقتصادی دولت نوتأسیس افشاریه، قیام بزرگی را در منطقۀ زاگرس میانی برپا نمود. خسارتهای جانی و مالی فراوان به مردمان منطقۀ زاگرس میانی، تبعید بیش از 10 هزار نفر عشایر بختیاری به خراسان و زمینهسازی برای حضور گستردۀ بختیاریها در فتوحات بعدی نادرشاه، به ویژه فتح قندهار از مهمترین پیامدهای این قیام ناکام و کمدوام بود.
تاریخ های محلی ایران
یوسف الهی؛ محمدرضا نصیری(دکتر)؛ حسین هژبریان
چکیده
تعلیم و تربیت یکی از عناصر مهم تکوین و توسعة تمدنها و انتقال آموزهها و مفاهیم فرهنگی میباشد که عوامل متعددی در فراز و فرود آن دخیل است. در عصر قاجاریه، شاهد گسترش نهادهای آموزشی و مدرسههای علوم دینی در کشور، بهویژه مازندران هستیم که نمونة بارز آن مدرسة آصفیه شهر بارفروش (بابل کنونی) است. هدف از این پژوهش، شناخت عـوامل تأثیرگذار ...
بیشتر
تعلیم و تربیت یکی از عناصر مهم تکوین و توسعة تمدنها و انتقال آموزهها و مفاهیم فرهنگی میباشد که عوامل متعددی در فراز و فرود آن دخیل است. در عصر قاجاریه، شاهد گسترش نهادهای آموزشی و مدرسههای علوم دینی در کشور، بهویژه مازندران هستیم که نمونة بارز آن مدرسة آصفیه شهر بارفروش (بابل کنونی) است. هدف از این پژوهش، شناخت عـوامل تأثیرگذار بر بنیاد، تکامل و انحطاط این مدرسه است. در این مقاله سعی شد با استفاده از روش تاریخی (تکیه بر منابع کتابخانهای و بازخوانی وقفنامهها و دیگر اسناد) با رویکرد توصیفی– تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که عوامل فراز و فرود فعالیت مدرسة دینی آصفیه بارفروش چه بود؟ یافتههای پژوهش نشان داد که افزون بر حمایتهای میرزامحمد شفیع مازندرانی، تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دوران پس از او در مازندران به ویژه در شهر بارفروش، تأثیر قابل توجهی در فراز و فرود فعالیت این مدرسه داشت.
تاریخ های محلی ایران
مهلا نجاریان طوسی؛ حسن هاشمی زرج آباد؛ عابد تقوی
چکیده
با توجه به اینکه سکهها بهعنوان وسیلهای برای تبادلات تجاری و اقتصادی در دسترس عموم قرار دارند، تحلیل و مقایسه آنها میتواند به ما در درک بهتری از برخی ابهامات تاریخی در دوره حکومت شاه اسماعیل و نقش خراسان بزرگ بهعنوان یکی از ایالتهای مهم با پراکنش بالای ضرابخانهها کمک کند. ضرابخانهها که نمایانگر قدرت اقتصادی حکومت ...
بیشتر
با توجه به اینکه سکهها بهعنوان وسیلهای برای تبادلات تجاری و اقتصادی در دسترس عموم قرار دارند، تحلیل و مقایسه آنها میتواند به ما در درک بهتری از برخی ابهامات تاریخی در دوره حکومت شاه اسماعیل و نقش خراسان بزرگ بهعنوان یکی از ایالتهای مهم با پراکنش بالای ضرابخانهها کمک کند. ضرابخانهها که نمایانگر قدرت اقتصادی حکومت بودند، در شهرهایی با اهمیت اقتصادی، سیاسی، نظامی و راههای ارتباطی تأسیس میشدند و تغییرات سیاسی تأثیر مستقیمی در تعیین وزن سکهها در یک ضرابخانه داشت. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه وزن و قطر سکهها و بررسی وضعیت اقتصادی در خراسان بزرگ است، چرا که میزان و مقدار سکهها از نظر وزنی یکی از زمینههای ارزشمند مباحث اجتماعی اقتصادی است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش تاریخی و مطالعه سکهشناسی و بررسی ضرابخانههای خراسان، سعی در پاسخ به این سؤال را دارد که چه عواملی در تغییرات شدید وزن سکهها در بازه زمانی 916-928 ق (1510-1522 م) دخیل بودند؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که رویدادهای سیاسی و اقتصادی بر ضرب سکه تأثیرگذار بود و دولت با کاهش و افزایش وزن سکهها، از تورم جلوگیری و توازن اقتصادی در امور تجاری برقرار میکرد.
تاریخ های محلی ایران
حسن رستمی
چکیده
فرهنگ وقف از دیرباز اهمیت بالایی در میان طبقات مختلف ایرانی داشته، اما اراضی و املاک وقفی برخی مواقع مورد سوء استفاده و سودجویی گروههای مختلف قرار گرفته است. در ولایت خمسه (زنجان) تا اواخر دوره قاجاریه میزان وقف و وضعیت موقوفات مشخص نبود. در عصر مشروطه با تأسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، موضوع بررسی و نظارت بر موقوفات ...
بیشتر
فرهنگ وقف از دیرباز اهمیت بالایی در میان طبقات مختلف ایرانی داشته، اما اراضی و املاک وقفی برخی مواقع مورد سوء استفاده و سودجویی گروههای مختلف قرار گرفته است. در ولایت خمسه (زنجان) تا اواخر دوره قاجاریه میزان وقف و وضعیت موقوفات مشخص نبود. در عصر مشروطه با تأسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، موضوع بررسی و نظارت بر موقوفات آغاز شد، اما در مناطق مختلف از جمله خمسه، اعتراضاتی از سوی موقوفهداران صورت گرفت. این رویه در دوره رضا شاه نیز استمرار یافت. سؤال اساسی پژوهش حاضر این است که با توجه به وضعیت موقوفات منطقه خمسه، نهاد اوقاف خمسه با چه چالشها و تنگناهایی روبرو شد؟ بر اساس یافتههای اولیه، بخشی از موقوفات زنجان در عصر قاجار با سوءاستفاده مواجه شد. در دوره رضا شاه، با ریاست اعتضاد رازانی ، روند بررسی پروندهها آغاز شد. اداره با وجود فراز و نشیبهای نخستین و برخی کاستیها نظیر کمبود منابع مالی و انسانی، با پشتیبانی وزارتخانه و ممارست مأموران، تاحدودی به وضعیت موقوفات سامان داد و تعدادی از پروندههای مهم را به پایان رساند. با این حال، اقدامات دولت در جایگاه نهاد وقف و کارکردهای آن ایجاد تزلزل نمود. این اقدامات گرچه در اصلاح برخی فرایندها و سامان دهی به امور مرتبط با اوقاف، موثر واقع شد ولی در حقیقت، تولیت بخش زیادی از املاک وقفی با عناوین مجهول التولیه یا به بهانه عدم تمکین متولیان، در اختیار دولت قرار گرفت؛ اقدامی که در تعارض با نیات واقفان بود. پژوهش حاضر ضمن بهرهگیری از منابع کتابخانهای و مقالهها، با تکیه بر اسناد سازمانهای مختلف و خاندانها، با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تبیینی به موضوع پرداخته است.
تاریخ های محلی ایران
محمد بختیاری
چکیده
چکیده
قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان ...
بیشتر
چکیده
قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان آن به وجود آورد که آثار و نشانههای آن در اسناد و منابع تاریخی قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر که با روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانهای انجام میشود بررسی وضعیت قزوین در جنگ جهانی دوم است و میخواهد به این سوال پاسخ دهد که اشغال قزوین توسط نیروهای متفقین چه پیامدهایی را برای این شهر و ساکنان آن داشته است؟ نتیجه پژوهش حاضر نشان میدهد حضور متفقین در قزوین که از اولین روزهای ورودشان به ایران تا ماههای بعد از اتمام جنگ جهانی ادامه یافت، سبب بروز ناامنی، هرج و مرج، قتل، غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری، اختلاف و درگیری در قزوین و اطراف آن شد. هر چند با اتمام جنگ و خروج متفقین از ایران وضعیت در ظاهر به حالت عادی برگشت، اما برخی از پیامدهای آن همچون تشکیل حزب توده و دخالتهای آن در امور داخلی و اختلافاتش با گروههای دیگر سیاسی همچنان ادامه یافت.
تاریخ های محلی ایران
جمشید نوروزی؛ نرگس خزاعی؛ زهرا فاطمی مقدم
چکیده
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبهقارهی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقهمند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دورهی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد ...
بیشتر
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبهقارهی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقهمند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دورهی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروههای مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضهنویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آنها بهره میبردند. این عریضهها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری میشود، بازتابدهندهی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده دربارهی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوهی حمایت از آنها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دورهی قاجاریه به مشهد سفر میکردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاریها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل میشدند؟ همچنین، نحوهی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبهقارهی هند راهی مشهد میشدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهرهگیری از فضای زیارتی این شهر و رویهی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چارهجویی مشکلات خویش به عریضهنویسی به متولیان آستان قدس روی میآوردند. بهدلیل قدمت رویهی عریضهنویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابلتوجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحبمنصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضههای زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آنها در نظر میگرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه بهواسطهی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوهی بیان مشکلات در عریضهها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.