فاطمه جعفرنیا؛ محمد عزیزنژاد
چکیده
خاندان جوانشیر از خاندانهای محلی مهم و تأثیرگذار در تحولات منطقه قفقاز بود که بهدنبال مرگ نادرشاه افشار و ضعف نظارتی حکومت زندیه و به پشتوانه قدرت نظام ایلی در قراباغ شکل گرفت. این خاندان از بدو تأسیس به اقتضای زمان و شرایط سیاسی برای حفظ حکومت محلیشان اقدام به برقراری مناسبات با دولتهای برتر پیرامونی کردند. الگوی بقاء ...
بیشتر
خاندان جوانشیر از خاندانهای محلی مهم و تأثیرگذار در تحولات منطقه قفقاز بود که بهدنبال مرگ نادرشاه افشار و ضعف نظارتی حکومت زندیه و به پشتوانه قدرت نظام ایلی در قراباغ شکل گرفت. این خاندان از بدو تأسیس به اقتضای زمان و شرایط سیاسی برای حفظ حکومت محلیشان اقدام به برقراری مناسبات با دولتهای برتر پیرامونی کردند. الگوی بقاء سیاسی و حفظ حکومت نیمهمستقل در قبال سیاست تهدید و الحاقگرایی حکومت مرکزی ایران، مهمترین چالش فراروی این خاندان در مناسبات ابراهیمخلیلخان جوانشیر (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) با حاکمان قاجاری بود. اهداف و رویکرد متفاوت آن دو حکومت، بنای مناسبات دوجانبه را تنشزا و خصمانه شکل داد. با عنایت به این مسئله، این تحقیق در پی پاسخگویی به چرایی و علل اختلاف مناسبات آن دو قدرت با ماهیتهای محلی و مقتدر است. یافتهها مبین آن است که در مناسبات تنشآمیز خاندان جوانشیر با حکومت قاجاریه چند عامل مهم موجب ترس و رویگردانی این خاندان از دولت ایران به روسها شده است. مهمترین آن مؤلفهها عبارت بود از تهدید موجودیت سیاسی حکمرانی قراباغ از جانب دولت ایران و رقابت درون خاندانی بین فرزندان ابراهیمخان بر مقام حکمرانی قراباغ و کشیده شدن پای قدرتهای برتر چون دولت روسیه به این مسئله. این پژوهش به روش تحقیقات تاریخی و با بهرهگیری از منابع مورخان قاجاری و تاریخنگاری محلی قراباغ سعی دارد مناسبات خاندان جوانشیر با حکومت قاجاریه در دورة حکمرانی ابراهیمخان جوانشیر را واکاوی نماید.