محمد صداقتی؛ محمدامیر شیخ نوری؛ عباس اویسی؛ حسین هژبریان
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 159-173
چکیده
از اواخر سلطنت قاجار جمعآوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوامالملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیمخان قوام و مالکین رودان اختلافنظرهایی در مورد زمینهای زراعی بروز کرد که حدود بیست سال ...
بیشتر
از اواخر سلطنت قاجار جمعآوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوامالملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیمخان قوام و مالکین رودان اختلافنظرهایی در مورد زمینهای زراعی بروز کرد که حدود بیست سال به طول انجامید. قوام به استناد قبضهای مالیاتی زمان حبیبالله خان قوامالملک، تمام زمینهای مرغوب و حتی موقوفی را به نام خود ثبت نمود. مالکان رودان هم در واکنش به این اقدام دست به شکایت زدند. بنابراین کشمکشی بیستساله میان طرفین آغاز شد. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر طولانیشدن دعوای حقوقی ابراهیم قوام و مالکان رودانی مؤثر بود و نتیجه نهایی آن را رقم زد؟ دادههای پژوهش حاضر عمدتاً از مرکز اسناد شورای اسلامی (کمام)، و مرکز اسناد ملی (ساکما) گردآوری شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ابراهیم قوام با تکیه بر عواملی چون نفوذ در دربار سلطنتی، حمایت انگلستان، استفاده از چریکهای منطقه فارس و قبیله طاهرزائی، و همچنین تطمیع مقامات محلی تلاش کرد مالکیت خود بر زمینهای رودان را تثبیت کند، اما سرانجام عواملی چون سقوط جایگاه خاندان قوام در دربار پهلوی، روی کار آمدن مصدق و ظهور فضای انگلیسیستیزی، و همچنین تلاشهای بیوقفه مردم رودان، خاندان قوام را در دستیابی به هدف خود ناکام گذاشت.
حسین هژبریان؛ سید صاحب برزین
چکیده
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی ...
بیشتر
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی متنفذ، علائق مذهبی، ملی و اقتصادی داشتند. در طی حوادث جنبش جنوب، بازرگانان بوشهر همواره در کشاکش این علائق قرار داشتند و معمولا با پشت کردن به منافع اقتصادی، از مواضع روحانیان مشروطهخواه حمایت و در جهت منافع ملی عمل مینمودند. با طولانی شدن روند مبارزات جنبش و زیانهای اقتصادی فزایندهای که به سبب ناامنی مسیرهای تجاری و توقف جریان تجارت به بازرگانان وارد شد، آنها اندک اندک در تداوم حمایت از این جنبش مردد شدند و در نهایت از آن کناره گرفتند.نوشتار حاضر، با روش تحلیل کیفی، میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد اقتصادی بازرگانان بوشهر چه تأثیری در جهتگیری آنها برای همراهی یا عدم همراهی با جنبش جنوب داشت؟ چگونگی و چرایی مواضع دوگانه بازرگانان بوشهر هدف این پژوهش است و دستاورد تحقیق حاکی است که بازرگانان بوشهر با انگیزه برقراری نظم و امنیت و برخورداری از منافع اقتصادی و سیاسی آن، به همگرایی و همراهی با جنبش جنوب پرداختند، اما پس از ناامیدی از دستیابی به اهداف خود و تحمل هزینههای اقتصادی، از همراهی با جنبش کناره گرفتند.