اکرم خلیلی پور؛ رضا افهمی؛ سید مهدی موسوی کوهپر؛ داریوش رحمانیان
دوره 10، شماره دوم - پیاپی20- بهار و تابستان 1401 ، مهر 1401، ، صفحه 131-144
چکیده
تحرکهای اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاینرو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهمترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه میپردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم ...
بیشتر
تحرکهای اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاینرو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهمترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه میپردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم فضایی شهر تهران در آن دوره شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان فضای شهری و رخدادهای انقلاب مشروطه و دگرگونی نمادین فضاهای شهری ناشی از این کنش اجتماعی است. روش پژوهش حاضر تاریخی و توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب به شیوه کتابخانهای (اسنادی) و میدانی (بازدید از بناها) بوده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در انقلاب مشروطه، سه مرحله مختلف از مصرف، تولید و مقابله فضایی قابل مشاهده است. در مرحله اول، رویدادها در کالبد فضایی که از منظر تاریخی مشروع محسوب میشوند، آغاز و در ادامه کنش اجتماعی به خلق و بازنمایی فضاهای خود اقدام میکنند و فضاهای روزمره به جزئی از یک نظام نمادین جدید فضای شهری بدل میشوند و در مرحله سوم انقلاب با دگردیسی مفهوم فضایی، تغییر معنای نمادین فضاهای از پیش موجود و تلاش برای تصرف فضاهای تعیینیافته با هدف مقابله گروههای درگیر در انقلاب روبرو هستیم.
سید محمد سید یزدی؛ سید رسول موسوی حاجی؛ جواد نیستانی؛ سید مهدی موسوی کوهپر؛ فاطمه جان احمدی
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 173-188
چکیده
ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیهای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعههای آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان ...
بیشتر
ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیهای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعههای آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعة دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و بهتدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستانشناختی قلعههای اسماعیلیة قومس، بهدنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیة نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگیها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعههای این ناحیه، بهویژه گردکوه، تسلط بر شاهراهِ خراسان و شاخههای آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیتها بهوضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود