محمد مهدی روشنفکر؛ رضا معینی رودبالی
چکیده
ایالت کهگیلویه در روزگار صفوی (907-1135ق) یکی از ایالات مهم و از بیگلربیگیها محسوب میشد و حاکمنشینهای متعددی از جمله حویزه، دزفول و بصره در زمرة آن قرار داشت. محدوده جغرافیایی آن از شهر امروزی یاسوج آغاز و به سواحل خلیج فارس در بندر دیلم ختم و مناطقی چون بهبهان و رامهرمز را شامل میشد. پادشاهان صفوی همواره برای این ایالت اهمّیت و ...
بیشتر
ایالت کهگیلویه در روزگار صفوی (907-1135ق) یکی از ایالات مهم و از بیگلربیگیها محسوب میشد و حاکمنشینهای متعددی از جمله حویزه، دزفول و بصره در زمرة آن قرار داشت. محدوده جغرافیایی آن از شهر امروزی یاسوج آغاز و به سواحل خلیج فارس در بندر دیلم ختم و مناطقی چون بهبهان و رامهرمز را شامل میشد. پادشاهان صفوی همواره برای این ایالت اهمّیت و اعتباری ویژه قائل بودند. بخش عمدة این توجه ناشی از موقعیت سوقالجیشی و توان نظامی آن بود. همچنین از طریق این ایالت امنیت خلیج فارس تأمین میشد. همین وضعیت سبب گردید تا نزدیک به یک قرن حاکمیت و فرمانروایی ایالت کهگیلویه به سران قدرتمند و متنفذ ایل افشار واگذار گردد. موقعیت سیاسی و ویژگیهای خاص اقلیمی و کوهستانی بودن بخشهایی از آن سبب توجه مخالفان حکومت صفوی به آن شد. در مواقعی نیز پناهگاه و سنگر مبارزه مخالفان حکومت صفوی بود و این خود توجه بیشتر حکومت را میطلبید. پژوهش حاضر برپایة پرسش نقش سیاسی و نظامی ایالت کهگیلیویه در عصر صفوی سامان یافته است. این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی و با روش «توصیفی ـ تحلیلی» و با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعات میدانی، صورت گرفته است. دادههای تاریخی گردآوری و سپس ارزیابی و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج از آن صورت گرفته است.
قربانعلی کنارودی؛ سهیلا نعیمی
چکیده
خان احمدخان گیلانی (943-1000ق)آخرین حاکم حکومت آل کیا در گیلان است که در سال1000ق بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی و مذهبی به وسیلة شاه عباس یکم ساقط شد. برخورد مورّخان عصر صفوی با حکومت آل کیا در سه مقطع قابل بررسی است: در مقطع اوّل به پاس پناهنده شدن اسماعیل میرزا به گیلان، با احترام از آل کیا یاد میکنند؛ در مقطع دوم که مصادف با حکومت شاه طهماسب ...
بیشتر
خان احمدخان گیلانی (943-1000ق)آخرین حاکم حکومت آل کیا در گیلان است که در سال1000ق بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی و مذهبی به وسیلة شاه عباس یکم ساقط شد. برخورد مورّخان عصر صفوی با حکومت آل کیا در سه مقطع قابل بررسی است: در مقطع اوّل به پاس پناهنده شدن اسماعیل میرزا به گیلان، با احترام از آل کیا یاد میکنند؛ در مقطع دوم که مصادف با حکومت شاه طهماسب بود، به دلیل بروز برخی اختلافات بین طهماسب و خان احمدخان که به دستگیری و زندانی شدن وی منجر شد، مورخان رفته رفته در نوشتههای خود دست از حمایت حکومت کیایی کشیدند؛ مقطع سوم با حکومت شاه عباس و برچیده شدن حکومت کیایی همزمان بود. این پژوهش بر آن است تا با بررسی متون تاریخی عصر صفوی، ضمن تجزیه و تحلیل و بیان صحت و سقم گزارشهای آنها به این پرسش پاسخ دهد که علت دیدگاههای متفاوت منابع تاریخی صفوی دربارة شخصیت خان احمدخان گیلانی چه بوده است؟ منابع تاریخی این عصر با نگاهی جانبدارانه به حکومت صفوی، تلاش دارند با حمایت از اقدام شاه عباس در حمله به گیلان، خان احمدخان را مقصر اصلی این اقدام جلوه دهند.
جهانبخش ثواقب؛ پرستو مظفری
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 137-165
چکیده
حکومت اردلان کردستان یکی از حکومتهای محلی کُرد است که به رغم سدهها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها، که پیش از این به انقیاد هیچکدام از دولت های ایران و عثمانی در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران ...
بیشتر
حکومت اردلان کردستان یکی از حکومتهای محلی کُرد است که به رغم سدهها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها، که پیش از این به انقیاد هیچکدام از دولت های ایران و عثمانی در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران در زمان شاه عباس اول، فصل جدیدی در تاریخ سیاسی خود رقم زدند. در محدودة زمانی 1019 تا 1046ق، که شامل بخشی از دوران سلطنت شاه عباس اول و اوایل سلطنت شاه صفی در ایران است، کردستان اردلان تحت امارت دو تن از مقتدرترین امرای محلی، ههلوخان و پسرش احمدخان اردلان قرار داشت. در این پژوهش تحولات سیاسی کردستان در دورة یادشده و مناسبات این امرای محلی با دولت مرکزی ایران بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سیاست تمرکزگرایی صفویان، از یک سو، و موقعیت جغرافیایی قلمرو اردلان در اوایل حکومت شاه عباس اول از دیگر سوی، نقش مؤثری در ادغام و جذب حکومت محلی اردلان در دولت مرکزی داشته است. از این ایّام، حکام اردلان در جایگاه والی نقش مهمّی در نظام اداری صفویان ایفا کردند.