مظهر ادوای؛ علی ناظمیان فرد؛ هادی وکیلی
چکیده
کردستان در دهۀ پایانی حکومت قاجار، یکی از ناامنترین ولایات ایران به حساب میآمد؛ یکی از دلایل این امر، حضور اتباع عثمانی و واگذاری گستردۀ تذکره تابعیت از سوی شهبندری به اهالی کردستان بود. درواقع، حمایت همهجانبه و قاطعانۀ دولت عثمانی از اتباع خود و مسائل و مشکلات ناشی از حضور آنان در کردستان، وضعیتی را پدید آورده بود که پرداختن ...
بیشتر
کردستان در دهۀ پایانی حکومت قاجار، یکی از ناامنترین ولایات ایران به حساب میآمد؛ یکی از دلایل این امر، حضور اتباع عثمانی و واگذاری گستردۀ تذکره تابعیت از سوی شهبندری به اهالی کردستان بود. درواقع، حمایت همهجانبه و قاطعانۀ دولت عثمانی از اتباع خود و مسائل و مشکلات ناشی از حضور آنان در کردستان، وضعیتی را پدید آورده بود که پرداختن به آن از عمدهترین مسائل مطروحه در جلسات کمیسیون حل اختلافات مرزی به شمار میآمد. در روز 15 محرم سال 1332/ 14 دسامبر 1913، ادارات دولتی کردستان و منازل رؤسای آنها، همزمان مورد حمله و غارت گروههایی از مردم قرار گرفت. بهرغم حضور گستردۀ اتباع عثمانی در این کار و بازتاب آن در گزارشهای محلّی، دولت عثمانی دخالت اتباع خود را در این واقعه رد کرد و غارتگران را از عناصر ایرانی برشمرد. پرسشی که در کانون توجّه پژوهش حاضر جای دارد، این است که زمینههای این شورش چگونه شکل گرفت و چه پیامدهایی را به همراه داشت؟ این مقاله میکوشد تا با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکردهای رایج در تاریخ اجتماعی («فنون تقویت نقل مثال» و «برآورد از روی موارد قابلمقایسه»)، در پرتو اسناد وزارت امور خارجه (پروندۀ 300 برگی) و اسناد سازمان اسناد ملّی، به بازخوانی و تبیین این رویداد و گروههای شرکتکننده در آن بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد، برخلاف ادعاهای مقامات عثمانی، اتباع این کشور، مهمترین نقش را در حمله به ادارات دولتی کردستان برعهده داشتهاند.
علی نادریان فر؛ سیدعلیرضا ابطحی؛ سهیلا ترابی فارسانی
چکیده
با روی کار آمدن رضاشاه و در پیش گرفتن سیاست تمرکز قدرت، تلاشهای زیادی برای استقرار قدرت حکومت مرکزی، در اقصی نقاطایران از جمله بلوچستان، انجام گرفت که با چالشهای متعددی از سوی قدرتهای محلی روبهرو گردید؛ یکی از این چالشها، طغیان دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی در سالهای 1307-1319ش بود. اینکه علّت اصلی شورش سرداران ...
بیشتر
با روی کار آمدن رضاشاه و در پیش گرفتن سیاست تمرکز قدرت، تلاشهای زیادی برای استقرار قدرت حکومت مرکزی، در اقصی نقاطایران از جمله بلوچستان، انجام گرفت که با چالشهای متعددی از سوی قدرتهای محلی روبهرو گردید؛ یکی از این چالشها، طغیان دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی در سالهای 1307-1319ش بود. اینکه علّت اصلی شورش سرداران بلوچ چه بود؟ و چگونه طغیان آنها سرکوب شد؟ سؤال اصلی این پژوهش است که کوشش میشود به روش تاریخی و شیوة توصیفی ـ تحلیلی، بر پایة اسناد طبقهبندیشده و آرشیوی سالهای 1307-1319ش بررسی و پژوهش شود. یافتههای تحقیق نشاندهندة آن است که شورش دوستمحمدخان بارکزائی و جمعهخان اسماعیلزهی، برخلاف حرکتهای دیگر این دوره در خوزستان، گیلان و آذربایجان شائبة تجزیهطلبی و استقلال نداشت و تلاشهای آنان، به علّت سلطة بیگانگان خصوصاً انگلستان، بدرفتاری نظامیان با مردم منطقه، کشف حجاب و گسترش اقتدار سیاسی و اقتصادی آنان بوده است. نگاهی دقیق به مندرجات اسناد مورد بررسی نشان میدهد که دلیل اصلی شکست حرکت خوانین بلوچ، عدم شناخت کافی آنها از دولتمردان انتهای دورة قاجار و ابتدای دورة پهلوی، بهویژه شخص رضاشاه، بوده است.
محمدرضا نصیری؛ داریوش رحمانیان؛ سید حسین رضوی خراسانی
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 98-121
چکیده
لوطی و لوطیگری در فرهنگ و تحولات اجتماعی ایران تاریخی دیرپا دارد. سرچشمههای کهن و آرمانی این پدیدۀ اجتماعی عمری به درازای تاریخ جوانمردی دارد که آبشخور آن را در ایران باستان و فرهنگ عیاری و فتوت دوره اسلامی میتوان جستجو کرد. این پدیدۀ اجتماعی ریشهدار با فراز و فرودهای بسیار در طول تاریخ، به تدریج، در دوره قاجار به انحطاط ...
بیشتر
لوطی و لوطیگری در فرهنگ و تحولات اجتماعی ایران تاریخی دیرپا دارد. سرچشمههای کهن و آرمانی این پدیدۀ اجتماعی عمری به درازای تاریخ جوانمردی دارد که آبشخور آن را در ایران باستان و فرهنگ عیاری و فتوت دوره اسلامی میتوان جستجو کرد. این پدیدۀ اجتماعی ریشهدار با فراز و فرودهای بسیار در طول تاریخ، به تدریج، در دوره قاجار به انحطاط گرایید. صرف نظر از یک سلسله ارزشگذاریهای اخلاقی و اجتماعی، بررسی نقش لوطیان در تحولات سیاسی و اجتماعی شهرهای ایران عصر قاجار، به لحاظ تاریخ اجتماعی و محلی، اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر میکوشد با بهرهگیری از برخی نظریات جامعهشناختی، به ویژه نظریه کارکردگرایی و کجروی، ضمن بازشناسی هویت اجتماعی لوطیان به بررسی کارکردهای آنان بپردازد و ضرورت حضور آنها را در تحولات سیاسی و شورشهای اصفهان بین سالهای 1240ق تا 1265 ق تبیین کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که لوطیان در شهرهای بزرگ ایران، به ویژه اصفهان، بزرگترین و مهمترین شهر ایران در قرن سیزدهم ق/ نوزدهم م، عامل همیشه حاضر شورشها و مهمترین پیشگام و ارتش گروههای با نفوذ و بعضاً طبقات تنگدست جامعه در مبارزه با عناصر حکومت بودند. ابعاد شورش سالهای مذکور در دوره پادشاهی فتحعلیشاه، محمدشاه و اوایل حکومت ناصرالدین شاه و اوج کشتار و خونریزیها نشان از عمق این حوادث دارد. به رغم اینکه لوطیان دوره قاجار به تدریج از جایگاه پرجاذبه پاسداری از میراث جوانمردی به حربهای در دست اصحاب گروههای با نفوذ، تنزل یافتند ، بررسی نقش این پدیدۀ اجتماعی در حیات اجتماعی و فرهنگی شهرهای ایران، مطالعات در حوزه تاریخ اجتماعی و محلی را غنا میبخشد و در ارتقای تاریخ اجتماعی ایران نیز حائز اهمیت بسیار است.