فریدون الهیاری؛ زهرا اعلامی زواره؛ ابوالحسن فیاض انوش
چکیده
حمله مغول به ایران در سال 616ق و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه در 617ق به یکپارچگی سیاسی ایران در چارچوب قلمرو خوارزمشاهیان پایان داد و دورهای از بیثباتی و رقابتهای سیاسی را در پی آورد. بنابراین بخشهای مختلف ایران تحت نفوذ حکومتهای محلی قرار گرفت. حکومت اتابکان لر کوچک (580-1006ق) از جملۀ این حکومتهای محلی است که در دوران ضعف سلجوقیان ...
بیشتر
حمله مغول به ایران در سال 616ق و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه در 617ق به یکپارچگی سیاسی ایران در چارچوب قلمرو خوارزمشاهیان پایان داد و دورهای از بیثباتی و رقابتهای سیاسی را در پی آورد. بنابراین بخشهای مختلف ایران تحت نفوذ حکومتهای محلی قرار گرفت. حکومت اتابکان لر کوچک (580-1006ق) از جملۀ این حکومتهای محلی است که در دوران ضعف سلجوقیان تشکیل شده بود. حد فاصل بین تهاجم مغول تا تشکیل سلسلة ایلخانی، دورهای سخت و بحرانی برای این حکومت محلی به شمار میرفت. بحران مشروعیت و سردرگمی آنان در پیوند با بازماندگان سلطنت خوارزمشاهی، خلافت عباسی و دربار مرکزی مغول، مهمترین ابعاد تکاپوهای سیاسی ایشان بود. هدف مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بر پایۀ منابع کتابخانهای، ارزیابی تکاپوهای مشروعیتیابی اتابکان لر کوچک و تبیین مناسبات آنان با نهادهای مشروعیتبخش به منظور گذار از این دوران و حفظ موجودیت است. این پژوهش، پس از بیان مقدمهای از بحث و مروری بر این حکومت محلی نشان میدهد که اتابکان لر کوچک از زمان شجاعالدّین، مؤسس این حکومت، در روند مشروعیتیابی خود، به جایگاه مشروعیتبخش نهاد سلطنت و خلافت توجه داشتند، اما سقوط خوارزمشاهیان، ضعف خلافت و جدیشدن تهدید مغولان بهتدریج در زمان جانشینان وی به تحوّل در مناسبات با خلافت در دوران حسامالدّین تا نفوذ فزایندة مغول در زمان بدرالدّین منجر گردید و ادامة مشروعیت و حفظ موجودیت اتابکان لر را به تأیید مغولان وابسته نمود.
هوشنگ خسروبیگی؛ عبدالله ساجدی
دوره 3، سال سوم-شماره دوم-پیاپی 6 بهار و تابستان 94 ، مهر 1394، ، صفحه 23-44
چکیده
تشکیل یک حکومت به شکلگیری مبانی ذهنی و پشتوانۀ معنایی مورد باور مردم وابسته است. این پشتوانه معنایی همان مشروعیّت است. حکومت صفاری، به عنوان یکی از حکومت های محلی در حوزۀ قلمرو خلافت عباسی، برپایۀ قدرت نظامی و استیلاء پا به عرصۀ رقابت های سیاسی گذاشت و پیش درآمدی شد برای حکومت های بعدی، مانند آل بویه، که قدرت نظامی را اساس کسب ...
بیشتر
تشکیل یک حکومت به شکلگیری مبانی ذهنی و پشتوانۀ معنایی مورد باور مردم وابسته است. این پشتوانه معنایی همان مشروعیّت است. حکومت صفاری، به عنوان یکی از حکومت های محلی در حوزۀ قلمرو خلافت عباسی، برپایۀ قدرت نظامی و استیلاء پا به عرصۀ رقابت های سیاسی گذاشت و پیش درآمدی شد برای حکومت های بعدی، مانند آل بویه، که قدرت نظامی را اساس کسب مشروعیّت سیاسی خود قرار داده بودند. برخلاف رسم رایج، خلافت عباسی را تنها به عنوان یک ابزار و درمانی موقتی به آن پناه می بردند. البته در کنار قدرت شمشیر، مسلک عیاری، مشروعیّت پیشینی(درگذشته) و نیز مقبولیت عمومی در مشروعیّتبخشی به حکومت صفاری نقش داشته اند. هدف این مقاله، به کمک روش توصیفی-تحلیلی، شناسایی مبانی مشروعیّت سیاسی حکومت محلی صفاری و تحلیل آنها در جهت روشن شدن بیشتر ماهیّت سیاسی آن حکومت و میزان وابستگی به هریک از کانون های مشروعیت بخش است.