تاریخ های محلی ایران
هدی سید حسینزاده
چکیده
در دورة حکومت شاهرخ افشار در خراسان، احمدشاه درانی سه مرتبة به خراسان لشکر کشید. شاهرخ که توان رویارویی مستقیم نظامی با احمدشاه را در خود نمیدید، تلاش کرد با سیاستی متفاوت با این مسئله برخورد کند. او با پناه گرفتن در قلعة شهر برای مدتی مانع تصرف مشهد شد، اما سرانجام ناچار تن به مذاکره داد و احمدشاه با تعیین نماینده، برای مدتی ...
بیشتر
در دورة حکومت شاهرخ افشار در خراسان، احمدشاه درانی سه مرتبة به خراسان لشکر کشید. شاهرخ که توان رویارویی مستقیم نظامی با احمدشاه را در خود نمیدید، تلاش کرد با سیاستی متفاوت با این مسئله برخورد کند. او با پناه گرفتن در قلعة شهر برای مدتی مانع تصرف مشهد شد، اما سرانجام ناچار تن به مذاکره داد و احمدشاه با تعیین نماینده، برای مدتی مشهد را تحت کنترل خود درآورد. در مقالة حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، انگیزة احمدشاه برای تهاجم به خراسان و شرح درگیریهای او در نقاط مختلف، بهویژه در مشهد؛ موضعگیری و سیاستهای دوگانة تقابلی و تعاملی شاهرخ در مواجهة با او مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که سابقة خدمت احمدشاه در سپاه نادر در شناخت او از ارکان قدرت و ساختار حکومت افشاریان و اقدام به لشکرکشی به خراسان نقش بهسزایی داشت و با وجود موفقیت او، شاهرخ ناراضی هر زمان فرصت مییافت سر از اطاعت برمیتافت و مخالفت خود را نشان میداد. در این میان ایستادگی حاکمان محلی خراسان در مقابل احمدشاه نیز مثمر ثمر واقع شد تا جایی که او سرانجام به اطاعت ظاهری از شاهرخ رضایت داد و به پایتخت خود بازگشت. اما پیامد این جنگها ویرانی شهرهای مختلف و خسارات بسیار برای مردم خراسان بود که تا مدتهای مدید قابل جبران نبود.
تاریخ های محلی ایران
تکتم یارمحمدی؛ جمشید نوروزی
چکیده
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دورهی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دورهی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گستردهای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار ...
بیشتر
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دورهی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دورهی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گستردهای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دورهی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیتهای انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیضآمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیشتر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
قاسم قریب؛ جواد عباسی
چکیده
حکومت آلکرت، همزمان با هجوم مغولان به ایران، در شرق خراسان بزرگ تأسیس شد و از آغاز برتری مهاجمان مغول را پذیرفت. در عصر حاکمیت آلکرت بر خراسان، عوامل متعددی سبب ناآرامی این ایالت بود و حاکمان کرت توانستند با سیاستهای ویژه خود، ثبات سیاسی این منطقه را تأمین کنند. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی سیاست آلکرت برای ایجاد ثبات سیاسی ...
بیشتر
حکومت آلکرت، همزمان با هجوم مغولان به ایران، در شرق خراسان بزرگ تأسیس شد و از آغاز برتری مهاجمان مغول را پذیرفت. در عصر حاکمیت آلکرت بر خراسان، عوامل متعددی سبب ناآرامی این ایالت بود و حاکمان کرت توانستند با سیاستهای ویژه خود، ثبات سیاسی این منطقه را تأمین کنند. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی سیاست آلکرت برای ایجاد ثبات سیاسی در خراسان و یافتن راهکارهای این حکومت برای تأمین امنیت در این منطقه است. این پژوهش از نوع تاریخی و با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به نگارش درآمده است. نتیجه بررسی سیاست و راهکارهای آلکرت نشان میدهد که آنان در برابر هر تهدید برهم زننده ثبات سیاسی خراسان، واکنش متناسب با آن را از خود نشان می دادند. آلکرت با پذیرش مشروعیت حکومت ایلخانی، گرچه بخشی از استقلال خود را در امور داخلی و خارجی از دست داد اما توانستن خراسان را از نبردهای فرساینده با حکومت مرکزی برکنار نگه دارند. آلکرت در برابر توسعه طلبی های جغتاییان راه حل مقاومت نظامی را برگزیدند و در برابر فزون طلبی های سرداران مغول مستقر در خراسان نیز ایستادگی کردند. آنان به خوبی از عهده مرزداری شرق خراسان در برابر حکومت های سلطاننشین رود سند برآمدند و شورشیان نکودری و حاکمان محلی سیستان را تحت نظارت دقیق قرار دادند. عملکرد آلکرت پس از سقوط ایلخانان همچنان ثبات سیاسی خراسان را حفظ کرد و آنان با پذیرش مشروعیت ایلخانخواندگان طغاتیموری و ایجاد روابط خوب با جانیقربانی ها از تنش های احتمالی کاستند. آلکرت در برابر پیشروی های سربداران گزینه نظامی را برگزیدند و با استفاده از توان مذهبی اهل سنت و صوفیان خراسان موفق به مهار این حکومت شدند
مجتبی خلیفه*؛ علی نجف زاده
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 155-174
چکیده
متفقین در شهریور1320 به ایران حمله کردند و یکی از اقدامات مهم روسها و انگلیسیها مصادرة کامیونهای فعال در سیستم حمل و نقل ایران بود تا از آنها برای اهداف نظامی خود بهره ببرند. انگلیسیها ابتدا شرکت اپاتز را برای حمل و نقل از مسیر هندوستان تا خراسان بهوجود آوردند؛ ولی با مشاهدة ناکامی آن، متفقین توافق کردند که با همکاری آمریکا، ...
بیشتر
متفقین در شهریور1320 به ایران حمله کردند و یکی از اقدامات مهم روسها و انگلیسیها مصادرة کامیونهای فعال در سیستم حمل و نقل ایران بود تا از آنها برای اهداف نظامی خود بهره ببرند. انگلیسیها ابتدا شرکت اپاتز را برای حمل و نقل از مسیر هندوستان تا خراسان بهوجود آوردند؛ ولی با مشاهدة ناکامی آن، متفقین توافق کردند که با همکاری آمریکا، اتحادیة بازرگانی بریتانیا که به فارسی یو.کی.سی.سی نامیده میشد، جایگزین اپاتز شود. این شرکت حمل و نقل نقش محوری در انتقال تسلیحات نظامی و مایحتاج به شوروی داشت ولی در عین حال اثرات مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز از خود بهجا گذاشت.
از آنجا که شاخهای از مسیر ارتباطی مورد استفادة متفقین از خراسان عبور میکرد، تأثیرات آن بر زندگی مردم خراسان، از جنبههای گوناگون، مشهود بود. مصادرة کامیونهای باری، جادهسازی، انجام فعالیتهای اقتصادی، حمل و نقل بار، قاچاق کالا، استخدام رانندگان و کامیونداران و اقدامات اجتماعی، نظیر جابهجایی اسرای جنگ، از مهمترین فعالیتهای فرعی یو.کی.سی.سی بود که اثرات اقتصادی و اجتماعی به دنبال داشت و این مقاله در پی بررسی بیشتر این اثرات و نحوة اثرگذاری یو.کی.سی.سی بر خراسان، در طی سالهای جنگ جهانی دوم است. مهمترین سؤالات این پژوهش علت فعالیت یو.کی.سی.سی در خراسان، زمینههای فعالیت شرکت و ابعاد اثرات آن است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و براساس اسناد تاریخی و تحقیق میدانی و انجام مصاحبه دربارة شرکت حمل و نقل یو.کی.سی.سی در خراسان انجام گرفته است و نشان میدهد شرکت حمل و نقل یو.کی.سی.سی، علاوهبر زمینة اصلی فعالیت خود، در بسیاری زمینههای اقتصادی و اجتماعی، از جمله زندگی رانندگان، خطرات ناشی از رانندگی، مشکلات حمل و نقل و فعالیت اقتصادی تأثیرگذار بوده است.
علی رضا روحی
دوره 2، شماره چهارم-بهار و تابستان 93 ، فروردین 1393، ، صفحه 50-67
چکیده
خراسان در عصر سلجوقی ترکیب مذهبی خاصی داشت. منازعات مذهبی و درگیری بین مذاهب مختلف، ویژگیاصلی این دوره است. سیاست های مذهبی حکومت سلجوقیان در تشدید اختلافات فرقه ای تاثیر زیادی داشت.تعصبات مذهبی عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی سبب شد تا بین حنفیان و شافعیان رقابت هایشدیدی در بگیرد. حملة غزها به خراسان سبب ویرانی و کشتار شدیدی ...
بیشتر
خراسان در عصر سلجوقی ترکیب مذهبی خاصی داشت. منازعات مذهبی و درگیری بین مذاهب مختلف، ویژگیاصلی این دوره است. سیاست های مذهبی حکومت سلجوقیان در تشدید اختلافات فرقه ای تاثیر زیادی داشت.تعصبات مذهبی عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی سبب شد تا بین حنفیان و شافعیان رقابت هایشدیدی در بگیرد. حملة غزها به خراسان سبب ویرانی و کشتار شدیدی گردید؛ به دنبال این حملة درگیری هایشدید فرقه ای و مذهبی شکل گرفت. مذهب غالب، شافعی بوده و پس از آن مذهب حنفی، که مذهب پادشاهانسلجوقی بود، قرار داشت. حنبلیان در چند شهر، به ویژه در هرات پیروانی داشتند. تا آنجا که از منابع برمی آید،دانشمند برجستة مالکی مذهبی در خراسان حضور نداشته است. شیعیان امامی جایگاه خاصی داشتند و برخی ازدانشمندان برجستة شیعه در این عصر می زیستند. اسماعیلیان در شهرهای مختلف نفوذ زیادی داشتند و هموارهسرگرم منازعات سیاسی شدید با دولت سلجوقیان بودند.
عبدالله متولی؛ ابراهیم اصلانی؛ فاطمه فضلی
دوره 2، شماره چهارم-بهار و تابستان 93 ، فروردین 1393، ، صفحه 144-161
چکیده
منطقة خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دورة صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس ومهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثانچنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوانجانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی ...
بیشتر
منطقة خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دورة صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس ومهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثانچنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوانجانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی از قلمرو خود می شمردند. این عامل، در کنار عواملمذهبی، زمینه های برخورد های طولانی مدت صفویان با ازبکان را فراهم کرد. تقریباً یک دهه پس از ایجاددولت صفوی، مناسبات این دو به صورت منازعات سیاسی و مذهبی بروز یافت. این منازعات در همة ادواردولت صفوی تداوم داشت و از رهگذر آن، منطقة خراسان متحمل آسیب های جدی شد. حیات سیاسی،اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان، که تا پیش از یورش های ازبکان طریق اعتلا می پیمود، بر اثرتهاجمات پیوستة آنها دچار رکود و رخوت شد.پرسش محوری این پژوهش بر این اصل استوار است کهتهاجمات ازبکان چه تاثیراتی بر ساختار سیاسی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان داشتهاست؟نتایج این تحقیق نشان می دهد که یورش های پیوسته ازبکان به مناطق آباد خراسان تمامی ابعاد حیاتانسانی در این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد و روند رشد و ارتقای فضای کلی خراسان را متوقف کرد و یاکاهش داد.
دوره 1، شماره دوم-بهار و تابستان 92 ، فروردین 1392، ، صفحه 105-113
چکیده
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند. اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً ...
بیشتر
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند. اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.