حسین هژبریان؛ سید صاحب برزین
چکیده
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی ...
بیشتر
جنوب ایران پس از پیروزی انقلاب مشروطیت تحولات سیاسی زیادی را پشت سر نهاد که اوج آن در جنگ جهانی اول رقم خورد. بازرگانان بوشهر که از ابتدای قرن نوزدهم توان اقتصادی بیشتری یافته و بهتدریج به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علاقهمند شده بودند، در این جنبش، مخالف انگلستان و متحد روحانیت مشروطهخواه بودند و به عنوان یک گروه اجتماعی متنفذ، علائق مذهبی، ملی و اقتصادی داشتند. در طی حوادث جنبش جنوب، بازرگانان بوشهر همواره در کشاکش این علائق قرار داشتند و معمولا با پشت کردن به منافع اقتصادی، از مواضع روحانیان مشروطهخواه حمایت و در جهت منافع ملی عمل مینمودند. با طولانی شدن روند مبارزات جنبش و زیانهای اقتصادی فزایندهای که به سبب ناامنی مسیرهای تجاری و توقف جریان تجارت به بازرگانان وارد شد، آنها اندک اندک در تداوم حمایت از این جنبش مردد شدند و در نهایت از آن کناره گرفتند.نوشتار حاضر، با روش تحلیل کیفی، میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد اقتصادی بازرگانان بوشهر چه تأثیری در جهتگیری آنها برای همراهی یا عدم همراهی با جنبش جنوب داشت؟ چگونگی و چرایی مواضع دوگانه بازرگانان بوشهر هدف این پژوهش است و دستاورد تحقیق حاکی است که بازرگانان بوشهر با انگیزه برقراری نظم و امنیت و برخورداری از منافع اقتصادی و سیاسی آن، به همگرایی و همراهی با جنبش جنوب پرداختند، اما پس از ناامیدی از دستیابی به اهداف خود و تحمل هزینههای اقتصادی، از همراهی با جنبش کناره گرفتند.
مجتبی جوکار؛ رضا معینی رودبالی
چکیده
لشنی، به عنوان یکی از ایلات کوچک فارس، دوران پرفراز و نشیبی را طی نموده است. از این ایل اولین بار در منابع اواخر دورة صفویه نام برده شده که در مبارزه علیه افغانها شرکت نمودند. با قدرتگیری کریمخان زند و حضور وی در فارس، لشنیها با وی متحد و جزئی از ایل زند شدند. در اوایل دورة قاجار بخشی از لشنیها به دیگر مناطق تبعید و اکثر ایشان ...
بیشتر
لشنی، به عنوان یکی از ایلات کوچک فارس، دوران پرفراز و نشیبی را طی نموده است. از این ایل اولین بار در منابع اواخر دورة صفویه نام برده شده که در مبارزه علیه افغانها شرکت نمودند. با قدرتگیری کریمخان زند و حضور وی در فارس، لشنیها با وی متحد و جزئی از ایل زند شدند. در اوایل دورة قاجار بخشی از لشنیها به دیگر مناطق تبعید و اکثر ایشان در قشقایی پناهنده شدند. در سال 1291ق، پس از جدایی از قشقاییها، این ایل که به عنوان تیول به خاندان حکمت واگذار شده بود، در حوادث فارس علیالخصوص مبارزه علیه پلیس جنوب نقش پررنگی ایفا کرد. این سؤال مطرح شده است که این ایل در ولایت فارس از اواخر دورة صفویه تا پایان حکومت قاجار چه نقش و جایگاهی داشته است؟ در پاسخ این فرضیه آمده که لشنیها ایل کوچکی بودند که سالها پیش از شکلگیری حکومت زند در فارس ساکن بودند و در فراز و نشیب تاریخی، هرگاه با افراد، حکومتها و قبایل قدرتمند پیوند و ارتباط مییافتند در تحوّلات و حوادث فارس تأثیرگذار بودند. این پژوهش سعی بر آن دارد تا به روش تحلیلی و توصیفی و براساس منابع مکتوب و میدانی نقش و جایگاه لشنیها در فارس را از اواخر صفویه تا پایان قاجار بررسی کند.