سیامند خلیلی؛ عثمان یوسفی
چکیده
منطقۀ موکریان با داشتن آثار باستانی و تاریخی، از دوران پیش از تاریخ، در بستر حوادث تاریخی غرب ایران، نقشی اثرگذار ایفا کرده است. امارت موکری، در دورۀ آققویونلوها، توسط سیفالدین نامی، در شمال غرب ایران پیریزی شد. با ظهور دولت صفوی، سیاست واگرایی امارت موکری، در تعامل با آن دولت، از زمان صارمبیگ به عنوان دومین حاکم این امارت، ...
بیشتر
منطقۀ موکریان با داشتن آثار باستانی و تاریخی، از دوران پیش از تاریخ، در بستر حوادث تاریخی غرب ایران، نقشی اثرگذار ایفا کرده است. امارت موکری، در دورۀ آققویونلوها، توسط سیفالدین نامی، در شمال غرب ایران پیریزی شد. با ظهور دولت صفوی، سیاست واگرایی امارت موکری، در تعامل با آن دولت، از زمان صارمبیگ به عنوان دومین حاکم این امارت، آغاز گردید که معاصر شاه اسماعیل اوّل صفوی بود. این مقاله، درصدد بررسی چرایی و چگونگی مناسبات سیاسی امارت موکری و دولت صفوی، در دوران شاه اسماعیل اوّل است که تا کنون در مورد شخصیّت صارمبیگ موکری و مناسباتش با حکومت صفوی، پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر در چهارچوب یک پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای بررسی میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در جریان حملات شاه اسماعیل اوّل به موکریان، که در درجۀ اول، ناشی از توسعۀ قلمرو سیاسی شاه اسماعیل در منطقۀ آذربایجان و در درجۀ دوم، معلول سیاست مذهبی وی بود که این موضوع نیز به نوعی توجیه کنندۀ همان سیاست یکپارچه کردن و از بین بردن حکومتهای محلی در ایران بود، مناسبات سیاسی امارت موکری با دولت صفوی شکل گرفت. صارمبیگ برای حفاظت و صیانت از قلمرو سیاسی و حکومتی خویش، در مقابل شاه صفوی قد علم و در نهایت، به سوی دولت عثمانی گرایش پیدا کرد.