جواد هروی
چکیده
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان، بیسبب و حتی بینتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانیهای گسترده پس از ظهور علویان، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار ...
بیشتر
نقش ناپایدار سامانیان طی یک قرن بر طبرستان، بیسبب و حتی بینتیجه نبود. عنصر اصلی در سلطه سیاسی و نظامی امیران خراسان بر این ولایت، نابسامانیهای گسترده پس از ظهور علویان، تضعیف استیلای خلفای عباسی و به ویژه تبدیل طبرستان به پناهگاهی برای سرداران عاصی و مدعیان بر سامانیان بود. چنانچه استیلای نظامیان بر طبرستان در این روزگار را هر آیینه میتوان در راستای سیاست ورزی و مقاصد دولت آل سامان برشمرد. در چنین هنگامهای از آتش و خون، بیشک شمشیر آخته سرداران دیلمی در کوره تفتیده وقایع طبرستان که از سوی سامانیان به تمهید و تدبیر دامن زده و آبدیده شده بود؛ ناباورانه ساختار دولتهای دیالمه را پی ریزی نمود، تا نه تنها سرنوشت ایران؛ بلکه حیات سیاسی و نظامی سرزمینهای اسلامی و خلافت را نیز دگرگون سازد . نتیجه اینکه طبرستانی که خود در آغاز قرن چهارم هجری از جامعیت لازم بر تثبیت حکومتی پایدار برخوردار نبود، بسترساز ثبات سیاسی پایان قرن چهارم گردید. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر استنادات به منابع و مآخذ است.
نبی اله باقری زاد گنجی؛ سید ابوالفضل رضوی
دوره 5، شماره دوم-پیاپی 10- بهارو تابستان 96 ، فروردین 1396، ، صفحه 97-110
چکیده
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت ...
بیشتر
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد میشود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی میکند. حاصل تحقیقات نشان میدهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نامگذاری مازندران با ویژگیهای جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابتهای خاندانی، درگیریهای داخلی و توسعهطلبی حکام، در نوسان بوده است.