سید محمد سید یزدی؛ سید رسول موسوی حاجی؛ جواد نیستانی؛ سید مهدی موسوی کوهپر؛ فاطمه جان احمدی
دوره 6، شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97 ، فروردین 1397، ، صفحه 173-188
چکیده
ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیهای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعههای آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان ...
بیشتر
ایالت قومس، پس از رودبار الموت و قهستان، سومین ناحیهای بود که پایگاههای نزاریان به صورت گسترده در آن ایجاد شد. استراتژی اسماعیلیان برای تسلط بر یک ناحیه، تصرف قلعههای آن ناحیه و پایگاه قرار دادن آن قلعهها برای تصرف کل ناحیه بود. در راستای این استراتژی، نزاریان، به رهبری حسن صباح، در 489ق با بهرهگیری از اختلافات داخلی میان سلجوقیان، توانستند دژ گردکوه و چندین قلعة دیگر را در ایالت قومس به دست آورند و بهتدریج قومس را به قلمرو خود منضم کنند. این پژوهش با گردآوری اطلاعات از منابع تاریخی، با روش تحلیلی استنتاجی و نیز تکیه بر نتایج بررسی میدانی باستانشناختی قلعههای اسماعیلیة قومس، بهدنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است: دلایل اهمیت قومس برای اسماعیلیان و نقش آن در اقتداربخشی به دولت اسماعیلیة نزاری ایران چه بوده است؟ حاصل پژوهش نشان داد که این ایالت از دو جنبه برای نزاریان مهم بوده است: نخست، قرار گرفتن آن در میان دو مرکز استراتژیک آنها یعنی رودبار الموت و قهستان و عملکرد آن به عنوان پل ارتباطی میان این دو ناحیه؛ دو دیگر، گذر شاهراه تجاری و مواصلاتی خراسان از این ناحیه. این ویژگیها از طرفی سبب یکپارچگی قلمرو اسماعیلیان شد و از طرف دیگر تسلط بر قلعههای این ناحیه، بهویژه گردکوه، تسلط بر شاهراهِ خراسان و شاخههای آن را به دنبال داشت و مجموع این موقعیتها بهوضوح بر قدرت سیاسی و اقتصادی نزاریان افزود
فاطمه جان احمدی؛ رضا شعبانی؛ آرمین دخت امین
دوره 4، شماره دوم-پیاپی 8-بهار و تابستان 95 ، شهریور 1395، ، صفحه 135-149
چکیده
جهان اسلام در قرن چهارم هجری با تعدد پایتختهایی مواجه است که هریک از آنها در عرصه سیاسی و فرهنگی به جد نقشآفرین هستند. جغرافیای وسیع، لزوم بقای دولتهای مستقل و نیمهمستقل اسلامی و بالاگرفتن رقابتهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی مذهبی موجب شد تا برخی از شهرهای سیاسی به پایتختی مطرح در جهان اسلام تبدیل شوند. در میان پایتختهای ...
بیشتر
جهان اسلام در قرن چهارم هجری با تعدد پایتختهایی مواجه است که هریک از آنها در عرصه سیاسی و فرهنگی به جد نقشآفرین هستند. جغرافیای وسیع، لزوم بقای دولتهای مستقل و نیمهمستقل اسلامی و بالاگرفتن رقابتهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی مذهبی موجب شد تا برخی از شهرهای سیاسی به پایتختی مطرح در جهان اسلام تبدیل شوند. در میان پایتختهای همطراز دو پایتخت شیعی جهان اسلام، شیراز به عنوان پایتخت بویهیان و حلب به عنوان پایتخت حمدانیان، به دلیل شباهتها و تفاوتهای درخور توجه، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتهاند. تقارن زمانی، تقارن دیدگاههای مذهبی، فعالیتهای مشابه فرهنگی و نام و آوازه بلند عضدالدوله بویهی و سیفالدوله حمدانی، امرای حاکم بر این دو پایتخت، در میان سایر حکومتهای متقارن قرن چهارم هجری قمری از شباهتهای مشترک آنها به شمار میرود. یکی دیگر از وجوه مهم شباهتها و تفاوتهای این دو پایتخت به عوامل مؤثر در مکانگزینی آنها و نقش و اهمیت این پایتختها در تمدن اسلامی قرن چهارم هجری بازمیگردد. از همین رو در مقاله پیش رو برآنیم که با روش توصیفی- تحلیلی ایتدا عوامل مؤثر بر مکانگزینی پایتخت عضدالدوله دیلمی در شیراز را به تفصیل مورد بررسی قرار داده و آنگاه به صورت تطبیقی عوامل مؤثر بر مکانگزینی پایتخت سیفالدوله حمدانی در حلب را با این عوامل مقایسه کنیم. این پژوهش به بررسی وجوه تشابه و تفاوت عوامل مؤثر بر انتخاب شیراز و حلب، به عنوان پایتخت عضدالدوله دیلمی و سیفالدوله حمدانی، میپردازد. مقاله به این نتیجه منجر گردیده است که اگرچه دلایل انتخاب این دو پایتخت در بسیاری از موارد به هم شباهت داشته، اما نقش و اهمیت هریک از این پایتختها در قرن چهارم هجری، با دیگری متفاوت بوده است.