محمدرضا علم؛ سکینه کاشانی
دوره 6، شماره اول -پیاپی 11-پاییز و زمستان 96 ، اسفند 1396، ، صفحه 11-24
چکیده
در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت، مناطق نفتخیز جنوب از جمله خوزستان کانون توجه قرار گرفت. علاوه بر وجود صنعت نفت در این مناطق که بحث بر سر در اختیار گرفتن آن به اوج رسیده بود، اعتصابات کارگران شرکت نفت در اواخر 1329ش و اوایل 1330ش سبب شد تا موضعگیریهایی در این زمینه صورت گیرد. در اسفند 1329ش مبلغی از حقوق کارگران شرکت نفت کسر گردید ...
بیشتر
در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت، مناطق نفتخیز جنوب از جمله خوزستان کانون توجه قرار گرفت. علاوه بر وجود صنعت نفت در این مناطق که بحث بر سر در اختیار گرفتن آن به اوج رسیده بود، اعتصابات کارگران شرکت نفت در اواخر 1329ش و اوایل 1330ش سبب شد تا موضعگیریهایی در این زمینه صورت گیرد. در اسفند 1329ش مبلغی از حقوق کارگران شرکت نفت کسر گردید که سبب شد جرقه اعتصابات در این مناطق زده شود. کارگران در مقابل کسر حقوق خود، شرکت نفت را مسئول ایجاد آشوب در مناطق نفتی میدانستند. حزب توده با سیاست دوگانه سعی میکرد کارگران را متشکل کند و جبهه ملی و سران آن سعی در ایجاد آرامش در مناطق نفتی داشتند. شرایط بد اقتصادی و معیشتی از جمله زمینههای ایجاد تحرکات کارگری در مناطق نفتخیز جنوب به شمار میآمد و در این میان موقعیت حساس این مناطق به دلیل مبارزه برای ملی کردن نفت سبب شده بود تا تحولات این مناطق مورد توجه قرار بگیرد. اما این پژوهش ضمن بررسی این اعتصابات؛ در پی یافتن پاسخ این سوال است که: چه زمینههایی سبب شکلگیری اعتصابات کارگران صنعت نفت در خوزستان بود و رویکرد جبهه ملی و حزب توده در مقابل این اعتصابات چه بوده است؟به نظر میرسد اقدام شرکت نفت در کسر حقوق کارگران و به دنبال آن سر باز کردن نارضایتیها از شرکت نفت که سبب فعالیت حزب توده در میان کارگران نیز شده بود، سرانجام به متشکل شدن کارگران منجر شد..روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نگارنده کوشیده با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و اسناد، دادههای موردنیاز را جمعآوری کند.
فاطمه زینلی*؛ محمدرضا علم
دوره 5، شماره اول-پیاپی9-پاییز و زمستان95 ، اسفند 1395، ، صفحه 23-41
چکیده
اجرای قانون اصلاحات ارضی در سال 1341، علیرغم نقائص فراوان، در نخستین گام، لغو نظام زمینداری سنتی و روابط ارباب ـ رعیتی را به دنبال داشت. تقسیم اجباری زمین و، به تبع آن، از دست رفتنِ منابع قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ مالک و رئیس ایل باعث شد تا در برخی از مناطق جنوب، از جمله منطقة بویراحمد، که همچنان مناسبات کهن ایلی حکمفرما بود، ...
بیشتر
اجرای قانون اصلاحات ارضی در سال 1341، علیرغم نقائص فراوان، در نخستین گام، لغو نظام زمینداری سنتی و روابط ارباب ـ رعیتی را به دنبال داشت. تقسیم اجباری زمین و، به تبع آن، از دست رفتنِ منابع قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ مالک و رئیس ایل باعث شد تا در برخی از مناطق جنوب، از جمله منطقة بویراحمد، که همچنان مناسبات کهن ایلی حکمفرما بود، مالکان سنتی اقدام به شورش کنند. مقالة حاضر بر آن است، که با روش اسنادی ـ کتابخانهای و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، شورش دو تن از مالکان سنتی، در منطقة بویراحمد، به نامهای عبدالله ضرغامپور و ناصر طاهری، را بررسی و ماهیت شورش آنها را اثبات کند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که دلیل این شورشها از ابتدا مقاومت خوانین در برابر اصلاحات ارضی بوده که در مراحل آخر، اشخاصی با رویکرد مذهبی نیز در این جریان شرکت کردند.